gynecomastia


(پزشکی) بزرگی پستان در مرد، رشد غدد شیری در مرد، زن پستانی

جمله های نمونه

1. Swollen or tender breasts (gynecomastia) and loss of body hair are possible.
[ترجمه گوگل]سینه های متورم یا حساس (ژنیکوماستی) و ریزش موهای بدن ممکن است
[ترجمه ترگمان]سینه های صاف یا نرم (gynecomastia)و از دست دادن موی بدن ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His gynecomastia eventually went away when they discovered he was drinking 3/4 of a GALLON of soy milk A DAY and told him to cut it out.
[ترجمه گوگل]ژنیکوماستی او سرانجام زمانی از بین رفت که متوجه شدند او روزانه 3/4 گالن شیر سویا می‌نوشد و به او گفتند که آن را قطع کند
[ترجمه ترگمان]gynecomastia در نهایت وقتی فهمیدند که در حال نوشیدن ۳ \/ ۴ عدد از شیر سویا در روز است، رفت و به او گفت که آن را برید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Gynecomastia, or the benign enlargement of breast tissue, is common in teenage males as well as middle aged and older men.
[ترجمه گوگل]ژنیکوماستی یا بزرگ شدن خوش خیم بافت سینه در مردان نوجوان و همچنین مردان میانسال و مسن شایع است
[ترجمه ترگمان]gynecomastia، یا بزرگ شدن بافت پستان، در مردان نوجوان و همچنین افراد میانسال و مسن رایج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Gynecomastia is almost always a temporary condition, and it's very unusual for the breasts to stay developed — they will eventually flatten out completely within a few months to a couple of years.
[ترجمه گوگل]ژنیکوماستی تقریباً همیشه یک وضعیت موقتی است، و رشد سینه‌ها بسیار غیرعادی است – در نهایت ظرف چند ماه تا چند سال کاملاً صاف می‌شوند
[ترجمه ترگمان]gynecomastia تقریبا همیشه یک شرط موقتی است، و برای سینه ها بسیار غیرمعمول است - آن ها در نهایت در عرض چند ماه تا چند سال به طور کامل مسطح خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If a guy finds his gynecomastia is bothering him, he can talk to a doctor about it.
[ترجمه گوگل]اگر مردی متوجه شد که ژنیکوماستی او را آزار می دهد، می تواند در مورد آن با پزشک صحبت کند
[ترجمه ترگمان]اگه کسی بفهمه که gynecomastia داره اذیتش می کنه می تونه با یه دکتر در این مورد حرف بزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective To discuss the value of ultrasound in gynecomastia and to survey the normal the breast.
[ترجمه گوگل]هدف بحث در مورد ارزش سونوگرافی در ژنیکوماستی و بررسی وضعیت طبیعی پستان
[ترجمه ترگمان]هدف بحث در مورد ارزش دستگاه سونوگرافی در gynecomastia و بررسی وضعیت طبیعی پستان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Another condition with similar symptoms to gynecomastia, only far less common, is breast cancer.
[ترجمه گوگل]بیماری دیگری با علائم مشابه ژنیکوماستی که بسیار کمتر شایع است، سرطان سینه است
[ترجمه ترگمان]یک شرط دیگر با علائم مشابه به gynecomastia، که تنها بسیار کم تر شایع است، سرطان پستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusions: Ultrasound should of great use for detecting gynecomastia and distinguishing from mammary carcinoma.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: سونوگرافی باید برای تشخیص ژنیکوماستی و تشخیص سرطان پستان مفید باشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: فراصوت می تواند برای تشخیص gynecomastia و تشخیص سرطان پستان از سرطان پستان استفاده زیادی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There are a ton of causes for gynecomastia including obesity, genetics and hormones.
[ترجمه گوگل]دلایل زیادی برای ژنیکوماستی وجود دارد از جمله چاقی، ژنتیک و هورمون ها
[ترجمه ترگمان]دلایل زیادی برای gynecomastia از جمله چاقی، ژنتیک و هورمون ها وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This case report demonstrates that gynecomastia may occur in patients with thyrotoxic periodic paralysis.
[ترجمه گوگل]این گزارش موردی نشان می دهد که ژنیکوماستی ممکن است در بیماران مبتلا به فلج دوره ای تیروتوکسیک رخ دهد
[ترجمه ترگمان]این گزارش موردی نشان می دهد که gynecomastia ممکن است در بیماران با فلج دوره ای thyrotoxic رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Although the most common cause of gynecomastia is puberty, it can sometimes be caused by certain diseases or side effects of some medications.
[ترجمه گوگل]اگرچه شایع ترین علت ژنیکوماستی بلوغ است، اما گاهی اوقات می تواند ناشی از برخی بیماری ها یا عوارض جانبی برخی داروها باشد
[ترجمه ترگمان]گرچه رایج ترین علت of بلوغ است اما گاهی اوقات می تواند ناشی از امراض و یا عوارض جانبی برخی داروها باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Gynecomastia may occur with cirrhosis of liver, Leydig cell tumors of testis, or with drugs.
[ترجمه گوگل]ژنیکوماستی ممکن است با سیروز کبدی، تومورهای سلول لیدیگ بیضه یا داروها رخ دهد
[ترجمه ترگمان]gynecomastia ممکن است با سیروز جگر، سلول های سرطانی Leydig بیضه و یا با مواد مخدر رخ دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective:To discuss the effect of tumescent liposuction technique combined with trans- areolar micro-incision for simple mastectomy on correction of male gynecomastia.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تاثیر روش لیپوساکشن تامسنت همراه با میکرو برش ترانس آرئولار برای ماستکتومی ساده بر اصلاح ژنیکوماستی مردانه
[ترجمه ترگمان]هدف: برای بحث در مورد تاثیر تکنیک tumescent liposuction با incision trans - areolar برای برداشتن mastectomy ساده بر روی اصلاح of مذکر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Scotland has seen an astounding 80% rise in the number of surgeries performed to address gynecomastia – excessive breast development in men.
[ترجمه گوگل]اسکاتلند شاهد افزایش خیره کننده 80 درصدی در تعداد جراحی های انجام شده برای درمان ژنیکوماستی - رشد بیش از حد سینه در مردان است
[ترجمه ترگمان]اسکاتلند شاهد افزایش ۸۰ درصدی تعداد جراحی های ترمیمی برای رسیدگی به توسعه سینه بیش از حد در مردان بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• abnormal enlargement of the breast (in a male)

پیشنهاد کاربران

زن پستانی ( اسم ) : رشد غیر معمول سینه ها در یک مرد
بزرگ شدن خوش خیم پستان مردانه یا ژینِکوماستی ( به فرانسوی: gyn�comastie ) به رشد غیرطبیعی غدد پستانی بزرگ در مردان و در نتیجه بزرگ شدن پستان آن ها گفته می شود.
منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Gynecomastia

بپرس