1. We don't do gymnastics at school.
[ترجمه گوگل]ما در مدرسه ژیمناستیک انجام نمی دهیم
[ترجمه ترگمان]ما توی مدرسه ورزش نمی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Gymnastics is a sport that requires a considerable level of coordination.
[ترجمه گوگل]ژیمناستیک ورزشی است که به سطح قابل توجهی از هماهنگی نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]ژیمناستیک یک ورزش است که نیاز به سطح قابل توجهی از هماهنگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The Russians made a clean sweep of the gymnastics events.
[ترجمه گوگل]روس ها مسابقات ژیمناستیک را پاکسازی کردند
[ترجمه ترگمان]روس ها در حال بررسی صحنه ژیمناستیک بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The gymnastics team won the championship on home turf.
[ترجمه گوگل]تیم ژیمناستیک در زمین چمن خانگی به مقام قهرمانی دست یافت
[ترجمه ترگمان]تیم ژیمناستیک مسابقات قهرمانی را در کشور به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Sophie goes to gymnastics every Friday.
[ترجمه گوگل]سوفی هر جمعه به ژیمناستیک می رود
[ترجمه ترگمان]سوفی هر جمعه به ژیمناستیک می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Gymnastics is his favourite sport.
7. No one could challenge her supremacy in gymnastics.
[ترجمه گوگل]هیچ کس نتوانست برتری او را در ژیمناستیک به چالش بکشد
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی توانست برتری او را در ژیمناستیک مقاومت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She was at the heart of the Karolyi gymnastics machine, eyeing the slightest flaws with remarkable ability.
[ترجمه گوگل]او در قلب دستگاه ژیمناستیک کارولی قرار داشت و با توانایی قابل توجهی به کوچکترین نقص ها توجه می کرد
[ترجمه ترگمان]او در قلب دستگاه ژیمناستیک ژیمناستیک کار می کرد و به کوچک ترین عیب و ادراک قابل توجهی چشم دوخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. When I watched the gymnastics team get the gold medal, I imagined myself up there.
[ترجمه گوگل]وقتی مدال طلای تیم ژیمناستیک را تماشا کردم، خودم را آنجا تصور کردم
[ترجمه ترگمان]وقتی که گروه ژیمناستیک را دیدم که مدال طلا را می گرفتند، خودم را در آن بالا تصور کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. None the less, great feats of mental gymnastics were per-formed to make them into atmospheric phenomena.
[ترجمه گوگل]با این حال، شاهکارهای بزرگ ژیمناستیک ذهنی انجام شد تا آنها را به پدیده های جوی تبدیل کند
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از شاهکارهای بزرگ ژیمناستیک ذهنی برای تبدیل آن ها به پدیده های جوی تشکیل نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Myrtle has always been interested in sport and gymnastics and first started Medau work eighteen years ago.
[ترجمه گوگل]میرتل همیشه به ورزش و ژیمناستیک علاقه داشت و اولین بار هجده سال پیش کار مداو را آغاز کرد
[ترجمه ترگمان]مرتل همیشه علاقه ای به ورزش و ورزش و ورزش اول سال پیش شروع کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Choirs, plays, gymnastics, book discussions, chess tournaments, lectures and crafts classes took place constantly.
[ترجمه گوگل]گروه های کر، نمایش، ژیمناستیک، بحث کتاب، مسابقات شطرنج، سخنرانی ها و کلاس های صنایع دستی به طور مداوم برگزار می شد
[ترجمه ترگمان]Choirs، بازی ها، ژیمناستیک، بحث های دفتری، تورنمنت شطرنج، سخنرانی ها و کلاس های صنایع دستی به طور مداوم برگزار می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Gymnastics was taught by a small, compact man named Langston Enright.
[ترجمه گوگل]ژیمناستیک توسط مردی کوچک و جمع و جور به نام لنگستون انرایت آموزش داده شد
[ترجمه ترگمان]این ورزش توسط یک مرد کوچک و کوچک به نام Langston Enright تدریس می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Basketball, baseball, beach volleyball and gymnastics are almost sold out.
[ترجمه گوگل]بسکتبال، بیسبال، والیبال ساحلی و ژیمناستیک تقریبا تمام شده است
[ترجمه ترگمان] [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. She does gymnastics at school.