انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
به طور ژیمناستیکی، به شیوه ای که مربوط به حرکات ژیمناستیک باشد: ( adverb )
She jumped gymnastically over the obstacle.
او به شکلی ژیمناستیکی از مانع پرید.
His daughter is gymnastically talented and can do a handstand for over a minute.
او به شکلی ژیمناستیکی از مانع پرید.