gymnasium

/ˌdʒɪmˈneɪziəm//dʒɪmˈneɪzɪəm/

معنی: ورزشگاه، زورخانه، دبیرستان
معانی دیگر: ورزشگاه سرپوشیده، تالار ورزش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: gymnasia, gymnasiums
(1) تعریف: a building or large room designed and equipped for physical education and for athletic and gymnastic games and contests.

(2) تعریف: in countries such as Germany, Sweden, Denmark, and Norway, a secondary school for students who wish to prepare for university.

(3) تعریف: in ancient Greece, a place where young men met for physical and mental exercise.

جمله های نمونه

1. the gymnasium has a dished roof
تالار ورزش بام بشقاب مانند دارد.

2. I met her at the gymnasium.
[ترجمه گوگل]من او را در ورزشگاه ملاقات کردم
[ترجمه ترگمان]من او را در سالن ورزش ملاقات کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The new gymnasium is situated at the center of the city.
[ترجمه گوگل]سالن ورزشی جدید در مرکز شهر واقع شده است
[ترجمه ترگمان]سالن ورزشی جدید در مرکز شهر قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The new gymnasium is situated at the eastern extremity of the city.
[ترجمه گوگل]سالن ورزشی جدید در منتهی الیه شرقی شهر واقع شده است
[ترجمه ترگمان]سالن ورزش جدید در قسمت شرقی شهر قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It took us several hours to get the gymnasium ready for the ball.
[ترجمه گوگل]چند ساعت طول کشید تا سالن بدنسازی را برای توپ آماده کنیم
[ترجمه ترگمان]چند ساعتی طول کشید تا سالن ورزش را برای رقص آماده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Our school has a big gymnasium.
[ترجمه گوگل]مدرسه ما یک سالن ورزشی بزرگ دارد
[ترجمه ترگمان]مدرسه ما سالن ورزش بزرگی داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In a big room that looks like a gymnasium or something.
[ترجمه گوگل]در یک اتاق بزرگ که شبیه یک ورزشگاه یا چیزی شبیه به آن است
[ترجمه ترگمان]تو یه اتاق بزرگ که شبیه ورزش است یا همچین چیزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Only rarely - in the gymnasium, at a night-club, perhaps - does Philadelphia take on a physical presence.
[ترجمه گوگل]فیلادلفیا فقط به ندرت - در سالن بدنسازی، شاید در یک کلوپ شبانه - حضور فیزیکی پیدا می کند
[ترجمه ترگمان]تنها در سالن ورزش، در کلوب شبانه، شاید فیلادلفیا حضور فیزیکی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In a school gymnasium full of caucus-goers in Des Moines, Dole inadvertently coined the best phrase of this perplexing campaign.
[ترجمه گوگل]در یک سالن بدنسازی مدرسه مملو از شرکت کنندگان در دموین، دول ناخواسته بهترین عبارت این کمپین گیج کننده را ابداع کرد
[ترجمه ترگمان]در یک سالن ورزشی مدرسه پر از goers در دس Moines، دول به طور ناخواسته بهترین عبارات این مبارزه گیج کننده را ابداع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The crowd filled the gymnasium at Georgetown Visitation, the Catholic girls' school three blocks from the church.
[ترجمه گوگل]جمعیت سالن ورزشی را در جورج تاون ویزیتیشن، مدرسه دخترانه کاتولیک در سه بلوک کلیسا پر کردند
[ترجمه ترگمان]جمعیت سالن ورزش را در دانشگاه جرج تاون، مدرسه دختران کاتولیک و سه بلوک از کلیسا پر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Everyone in that gymnasium heard the break as Charlie staggered against the ropes.
[ترجمه گوگل]وقتی چارلی در مقابل طناب‌ها تکان می‌خورد، همه در آن سالن بدنسازی صدای شکست را شنیدند
[ترجمه ترگمان]همه کسانی که در سالن ورزش بودند صدای شکسته شدن چارلی را شنیدند که در کنار طناب تلوتلو می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She never took me to the gymnasium again.
[ترجمه گوگل]او دیگر هرگز مرا به ورزشگاه نبرد
[ترجمه ترگمان]او دیگر مرا به سالن ورزش نمی برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Gymnasium, sauna, steam room, beauty salon, indoor pool.
[ترجمه گوگل]سالن بدنسازی، سونا، اتاق بخار، سالن زیبایی، استخر سرپوشیده
[ترجمه ترگمان]ورزشگاه، سونا، اتاق بخار، سالن زیبایی، استخر سرپوشیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The heat of the day made the gymnasium feel like an oven.
[ترجمه گوگل]گرمای روز باعث شده بود سالن بدنسازی مثل یک تنور باشد
[ترجمه ترگمان]گرمای آن روز سالن ورزش را مثل یک تنور احساس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Three kilometre to the gymnasium . . . Now is shortage of material, I must do all.
[ترجمه گوگل]سه کیلومتر تا سالن بدنسازی اکنون کمبود مواد است، من باید همه کار را انجام دهم
[ترجمه ترگمان]سه کیلومتر به سالن ورزش … اکنون کمبود مواد وجود دارد، من باید همه کارها را انجام دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ورزشگاه (اسم)
stadium, showplace, gym, gymnasium, gymkhana, palaestra

زورخانه (اسم)
gym, gymnasium

دبیرستان (اسم)
school, gym, gymnasium, high school, middle school

انگلیسی به انگلیسی

• building for indoor sports and exercise
a gymnasium is a room with equipment for physical exercise; a formal word.

پیشنهاد کاربران

آوردگاه
همان gym است.
مدرسۀ عالی
باشگاه یا سالن ورزشی
سالن ورزشی

بپرس