gymkhana

/dʒɪmˈkɑːnə//dʒɪmˈkɑːnə/

معنی: ورزشگاه، باشگاه ورزشی
معانی دیگر: (هندوستان - نیمی از ریشه ی فارسی) ورزشگاه، ورزش خانه، (اسبدوانی و اتومبیل رانی و غیره) مسابقه، در هندوستان ورزشگاه

جمله های نمونه

1. There are picture of a gymkhana, an autumn trip and a rope skipping match. in one picture a girl jumps so high that she looks like she is flying!
[ترجمه گوگل]تصویری از یک ورزشگاه، یک سفر پاییزی و یک مسابقه طناب زدن وجود دارد در یک عکس دختری آنقدر بالا می پرد که انگار در حال پرواز است!
[ترجمه ترگمان]تصویری از یک سفر gymkhana، سفر پاییز و یک طناب skipping وجود دارد در یک تصویر، دختری چنان بالا می پرد که انگار دارد پرواز می کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. At shows and jump their horses while the children gymkhana.
[ترجمه گوگل]در نمایش ها و پرش اسب های خود را در حالی که بچه ها gymkhana
[ترجمه ترگمان]هنگام نمایش دادن و پریدن به اسب ها در حالی که بچه ها gymkhana می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Nor did he shuffle them around, as an almost annual political gymkhana, in the way that Harold Wilson did.
[ترجمه گوگل]او آنها را به‌عنوان یک ورزشگاه سیاسی تقریباً سالانه، به روشی که هارولد ویلسون انجام داد، به هم ریخت
[ترجمه ترگمان]به طوری که هارولد ویلسون گفت: نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. What he obviously had in mind was the manoeuvre carried out by horsemen displaying their skill at a gymkhana.
[ترجمه گوگل]آنچه که او آشکارا در ذهن داشت، مانور انجام شده توسط سوارکاران بود که مهارت خود را در یک سالن ورزشی نشان می دادند
[ترجمه ترگمان]چیزی که او به وضوح در ذهن داشت این بود که سوارکار ماهر، مهارت خود را در a به نمایش گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We also have our own Autumn Shows where you draw your pony out of the hat for each gymkhana race.
[ترجمه گوگل]ما همچنین برنامه های پاییزی خود را داریم که در آن برای هر مسابقه ژیمخانه، اسب خود را از کلاه بیرون می آورید
[ترجمه ترگمان]همچنین آتم خودشو نشون میده که you رو از کلاه برای هر مسابقه gymkhana بیرون می کشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. According to the historical data, Tibetan traditional sports are very popular 1300 years ago in the times of King Songzan Gambo. Every important festival, the Tibetans held their traditional gymkhana.
[ترجمه گوگل]طبق داده های تاریخی، ورزش های سنتی تبتی در 1300 سال پیش در زمان پادشاه سونگزان گامبو بسیار محبوب بوده است تبتی‌ها در هر فستیوال مهم، ژیم‌خانای سنتی خود را برگزار می‌کردند
[ترجمه ترگمان]طبق اطلاعات تاریخی، ورزش های سنتی تبتی در حدود ۱۳۰۰ سال پیش در زمان شاه Songzan Gambo بسیار محبوب هستند هر جشنواره مهم، تبتی ها سنتی خود را برگزار کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ورزشگاه (اسم)
stadium, showplace, gym, gymnasium, gymkhana, palaestra

باشگاه ورزشی (اسم)
gymkhana, sports club

انگلیسی به انگلیسی

• field day, sporting event
a gymkhana is an event in which people ride horses in competitions.

پیشنهاد کاربران

بپرس