gutty

/ˈɡuːtiː//ˈɡʌtɪ/

معنی: شکمو، توپ کائوچوئی، نقطه دار، قطره قطره
معانی دیگر: (عامیانه) رجوع شود به: gutsy، در بازی گلف توپ کائوچویی

جمله های نمونه

1. You've evolved from a "feathery" (stuffed with feathers) to a "gutty" made from latex of the Palaquium genus to today's standard 62 ounces, 68' diameter ball of rubber or synthetic material.
[ترجمه گوگل]شما از یک "پردار" (پر شده با پر) به یک "گوتی" ساخته شده از لاتکس از جنس Palaquium به توپ استاندارد امروزی با قطر 62 اونس از لاستیک یا مواد مصنوعی تبدیل شده اید
[ترجمه ترگمان]شما از یک \"پر پر\" (پر شده با پره ای)به یک \"gutty\" که از جنس فلز Palaquium تا استاندارد امروزی ۶۲ اونس، ۶۸ کیلو متر قطر یا مواد مصنوعی ساخته شده است، تکامل یافته اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Worst place depends on gutty and weak feeling, do not know whether the other side is valued, admire you, do not know after the event he still can respect you.
[ترجمه گوگل]بدترین مکان به احساس بداخلاقی و ضعف بستگی دارد، نمی دانم که آیا طرف مقابل ارزش دارد یا خیر، شما را تحسین می کند، نمی دانید بعد از آن رویداد هنوز می تواند به شما احترام بگذارد
[ترجمه ترگمان]بدترین مکان بستگی به احساسات ضعیف و ضعیف دارد و نمی داند طرف دیگر ارزش دارد یا شما را تحسین می کند، بعد از رویدادی که هنوز می تواند به شما احترام بگذارد، نمی داند که آیا طرف دیگر ارزش دارد یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Wang Wei is gutty " not anxious " temperamental, speak to come language fast moderate and grave, those who a kind of sunshine falls is lackadaisical.
[ترجمه گوگل]وانگ وی جسارت "نه مضطرب" خلق و خوی، صحبت به زبان سریع معتدل و سخت، کسانی که یک نوع از آفتاب می افتد ضعیف است
[ترجمه ترگمان]\"وانگ وی وی\" (Wang وی)\"anxious\" نیست، صحبت کردن با این زبان به سرعت متوسط و جدی است، کسانی که نوعی تابش خورشید را تحمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Anyhow, gutty premonition, they are in put-up what, the individual guesses just.
[ترجمه گوگل]به هر حال، پیش‌آگاهی جسارت‌آمیز، آن‌ها دقیقاً حدس می‌زنند
[ترجمه ترگمان]به هر حال، gutty اخطار می دهد، آن ها دقیقا چه چیزی را حدس می زنند، یعنی حدس های فردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Without it, the gutty friendship, but got the message, wish Dragon Boat Festival is happy!
[ترجمه گوگل]بدون آن، دوستی جسورانه، اما این پیام را دریافت کردم، آرزو می کنم جشنواره قایق اژدها شاد باشد!
[ترجمه ترگمان]بدون آن، دوستی gutty، اما پیام را دریافت می کند و آرزو دارد که فستیوال قایقرانی اژدها خوشحال باشد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Now and then make me gutty and illusive, we are the children that orphanage treats person adopt, want with destiny make a stand against but so faint however.
[ترجمه گوگل]گاه و بی گاه مرا بداخلاق و توهم کن، ما کودکانی هستیم که یتیم خانه با آنها رفتار می کند، کسی که با سرنوشت می خواهد در برابر آنها موضع بگیرد، اما بسیار ضعیف است
[ترجمه ترگمان]حالا و بعد مرا گیج و سردرگم می کند، ما بچه هایی هستیم که یتیم خانه را می پذیرند، می خواهند با تقدیر بایستند، اما با این حال بسیار ضعیف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. On the market gutty and OK nail note in board go up leave a message board very good with.
[ترجمه گوگل]در بازار gutty و OK ناخن توجه داشته باشید در هیئت مدیره بالا رفتن یک تابلوی پیام بسیار خوب با
[ترجمه ترگمان]در بازار gutty و یادداشت میخ بر روی عرشه یک صفحه پیام ها را بسیار خوب ترک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is in subsidise period, the man is gutty do not answer period expression, namely the penis does not arise to any stimulation erect reaction.
[ترجمه گوگل]این در دوره یارانه است، مرد جسارت است به بیان دوره پاسخ نمی دهد، یعنی آلت تناسلی به هیچ تحریکی واکنش نعوظ ایجاد نمی شود
[ترجمه ترگمان]در این دوره، این مرد قادر به پاسخ دادن به عبارت دوره نیست، یعنی آلت تناسلی برای تحریک عکس العمل برانگیخته نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Is the person gutty what ill medicine is bad?
[ترجمه گوگل]آیا شخص اشتها دارد چه داروی مریضی بد است؟
[ترجمه ترگمان]این همون gutty که توش دارو هست، بده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. "It was a gutty win, " Nuggets head coach George Karl said.
[ترجمه گوگل]جرج کارل، سرمربی ناگتس گفت: «این یک برد سخت بود
[ترجمه ترگمان]جورج کارل، سرمربی Nuggets، گفت: \" این یک پیروزی بزرگ بود \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Beautiful underwear makes a person gutty and romantic feel absolutely, have the sincere feeling of good sweetness to the life.
[ترجمه گوگل]لباس زیر زیبا باعث می شود که انسان کاملاً احساس جسارت و رمانتیک کند، احساس صمیمانه شیرینی خوب را به زندگی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]لباس زیر زیبا باعث می شود که یک فرد احساس نشاط و احساسی داشته باشد، احساس خلوص نیت به زندگی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And gutty 1580 yuan of bullion roses, become this year one of burgeoning commodity of Valentine's Day market.
[ترجمه گوگل]و گل رز 1580 یوان شمش، امسال به یکی از کالاهای در حال رشد بازار روز ولنتاین تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]و در حدود ۱۵۸۰ یوان به عنوان گل رز، امسال یکی از بازارهای رو به رشد بازار روز ولنتاین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Casual groan gutty and incomplete mood.
[ترجمه گوگل]ناله گاه به گاه شهوانی و خلق و خوی ناقص
[ترجمه ترگمان]بعد از این همه مدت ناله و ناله دور و برم را شنیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Or did the Magic really turn this thing into a competitive series with its gutty 108-104 victory at Amway Arena?
[ترجمه گوگل]یا آیا مجیک واقعاً با پیروزی جسورانه 108-104 در Amway Arena این چیز را به یک سری رقابتی تبدیل کرد؟
[ترجمه ترگمان]یا آیا جادو واقعا این چیز را به یک سری رقابتی با gutty ۱۰۸ - ۱۰۴ برای پیروزی در آرنا turn تبدیل کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Husband ask me the feeling everywhere how, see he is gutty and excited and complacent look, I cannot bear stroke his meaning, palter ground says to still make do with.
[ترجمه گوگل]شوهر از من می پرسد که چه احساسی در همه جا دارد، ببین او بداخلاق و هیجان زده است و نگاه از خود راضی است، من نمی توانم معنی او را سکته کنم، زمین نازک می گوید هنوز به آن بسنده کنم
[ترجمه ترگمان]شوهر از من این احساس را در همه جا می کند، ببین چه طور، ببین چه احساسی دارد، هیجان زده و ازخودراضی، من نمی توانم معنای او را تشخیص بدهم، اما زمین می گوید که هنوز هم باید این کار را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شکمو (اسم)
gutty

توپ کائوچوئی (اسم)
gutty

نقطه دار (صفت)
punctual, gutty

قطره قطره (صفت)
gutty

انگلیسی به انگلیسی

• brave, spirited

پیشنهاد کاربران

بپرس