gut feeling
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
ندای درون
باور و اعتقاد از روی احساس و نه عقل و منطق
باور احساسی
باور شهودی
باور حسی
باور احساسی
باور شهودی
باور حسی
غریزه شخصی
حس درونی
حس ششم
من هم دلم همین رو ( بهم ) میگه.
دل من هم همین رو ( بهم ) میگه.
به نظر من" احساس قلبی" معنی میشه
دلیل: تو کتاب American English File 4 - third edition صفحه ۹ تعریف این کلمه رو اینطوری نوشته:
A reaction based on feelings and emotions rather than thoughts ad reason.
... [مشاهده متن کامل]
یعنی عکس العملی که براساس عواطف و احساسات هست تا براساس فکر و دلیل.
بچه ها من در پیج زبان اینستاگرامم آکسفورد ورد اسکیلز رو رایگان آموزش میدم فالو کنین و از آموزش ها بهره ببرین. English_Jabarzare
دلیل: تو کتاب American English File 4 - third edition صفحه ۹ تعریف این کلمه رو اینطوری نوشته:
... [مشاهده متن کامل]
یعنی عکس العملی که براساس عواطف و احساسات هست تا براساس فکر و دلیل.
بچه ها من در پیج زبان اینستاگرامم آکسفورد ورد اسکیلز رو رایگان آموزش میدم فالو کنین و از آموزش ها بهره ببرین. English_Jabarzare
شاید بتوان در جاهایی از "قریحه" یا "ذوق سلیم" هم استفاده کرد.
شِم.
Robert Hausser always relied
on his “gut feeling” to fi nd places in the world that expressed his inner world
رابرت هاوزر همیشه روی شِم خود برای یافتن مکان هایی که دنیای درونش را بیان می کردند، حساب می کرد.
رابرت هاوزر همیشه روی شِم خود برای یافتن مکان هایی که دنیای درونش را بیان می کردند، حساب می کرد.
ما تو فارسی میکیم یه حسی، یعنی یک حس مه ب بقیه حواس ما فرق داره. خودمون برای تعریف این حس ناخداگاه یک میزاریم پستش مه بفهمونیم این با بقیه فرق داره، نه حس شیشم هست مه روانشناسی تفکیکش کرده نه دلشوره، یه حسی یه حسی میگیم ، این اون حسست، یه حسی
از آنجایی که gut به معنی دل است و در فارسی معادل این عبارت وجود دارد مناسبترین ترجمه "به دل برات شدن" است
I have a gut feeling
به دلم برات شده
به دلم برات شده
به حس درونی خودت گوش بده
بصیرت
شهود
حس شهودی
شهود
حس شهودی
my gut feeling that ته دلم میگه که
this is my gut feeling
این حسیه که در اعماق وجودم دارم
این حسیه که در اعماق وجودم دارم
یه حسی بهم میگه
I have a gut feeling that she is lying
یه حسی بهم میگه که داره دروغ میگه.
یه حسی بهم میگه که داره دروغ میگه.
حسی که در اون دلیل و منطق جایی نداره.
بهترین ترجمه حس ششم یا حس درونی هست.
بهترین ترجمه حس ششم یا حس درونی هست.
حس درونی با وجود گسترده بودن بهتر از حسّ ششم است. به این دلیل که gut feeling ارتباط نزدیکی با بدن و سامانه های حسی آن داشته و به طور ضمنی به حسّی اشاره میکند که تا حدودی از طریق بدن قابل حس شدن است. "
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
یک حس درونی که یا مسیر مبهمی را نشان میدهد یا چیزی را درست یا نادرست میداند. بدون این که فرد دلیلی برای آنها داشته باشد".
من هم با حس ششم موافقم
خسی که بدون استناد به مدرک و دلیلی به ما میگه یه چیزی قراره اتفاق بیفته و در اکثر موقع هم درست ه
خسی که بدون استناد به مدرک و دلیلی به ما میگه یه چیزی قراره اتفاق بیفته و در اکثر موقع هم درست ه
همون حس ششم هست
مثال:
My gut feeling was that my friend hides sth and then I understood my guess was not that wrong
مثال:
حس درونی
a gut feeling
معنای اصطلاح: اگر شما دچار این حالت توصیف کننده این اصطلاح شوید، در مورد چیزی یا کسی احساسی مبهم و منفی دارید، بدون اینکه دلیل آن را بدانید، با این حال مطمئن هستید که احساس شما صحیح است.
... [مشاهده متن کامل]
مثال:
As soon as I came into the room I had a gut feeling that something was wrong - and then I saw the dead body.
همینکه به خانه رسیدم، احساس کردم که اتفاق بدی افتاده است و لحظاتی بعد، یک جسد ( را در آنجا ) مشاهده کردم.
Chaz said his gut feeling was that Laura was lying and, sure enough, she was.
چاز گفت که حس ششم او می گوید که لارا دروغ می گوید، و با اطمینان کامل، او دروغ می گفت.
ریشه کلمه: این اصطلاح از آنجا ریشه گرفته است که بسیاری از مردم هیجانات و احساسات مستقیمی را تجربه می کنند که کانون و تاثیر شدید آن بر ناحیه شکم که gut گفته می شود دیده می شود. جالب اینجاست که دومین شبکه بزرگ نظام عصبی ( بعد از مغز ) که از نورونهای به هم پیوسته تشکیل شده اند، در این ناحیه از بدن قرار گرفته است.
این اصطلاح معنایی شبیه کلمه دلشوره داشتن در زبان فارسی است.
https://www. aparat. com/v/LmOzy/آموزش_اسلنگ_های_زبان_انگلیسی_ ( Gut_Feeling )
معنای اصطلاح: اگر شما دچار این حالت توصیف کننده این اصطلاح شوید، در مورد چیزی یا کسی احساسی مبهم و منفی دارید، بدون اینکه دلیل آن را بدانید، با این حال مطمئن هستید که احساس شما صحیح است.
... [مشاهده متن کامل]
مثال:
همینکه به خانه رسیدم، احساس کردم که اتفاق بدی افتاده است و لحظاتی بعد، یک جسد ( را در آنجا ) مشاهده کردم.
چاز گفت که حس ششم او می گوید که لارا دروغ می گوید، و با اطمینان کامل، او دروغ می گفت.
ریشه کلمه: این اصطلاح از آنجا ریشه گرفته است که بسیاری از مردم هیجانات و احساسات مستقیمی را تجربه می کنند که کانون و تاثیر شدید آن بر ناحیه شکم که gut گفته می شود دیده می شود. جالب اینجاست که دومین شبکه بزرگ نظام عصبی ( بعد از مغز ) که از نورونهای به هم پیوسته تشکیل شده اند، در این ناحیه از بدن قرار گرفته است.
این اصطلاح معنایی شبیه کلمه دلشوره داشتن در زبان فارسی است.
https://www. aparat. com/v/LmOzy/آموزش_اسلنگ_های_زبان_انگلیسی_ ( Gut_Feeling )
حس ششم
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)