gusty

/ˈɡəsti//ˈɡʌsti/

معنی: پر باد، توفانی
معانی دیگر: وابسته به وزش ناگهانی (باد)، تندبادی، وابسته به بروز ناگهانی (خشم و خنده و غیره)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: gustier, gustiest
مشتقات: gustily (adv.), gustiness (n.)
(1) تعریف: marked by gusts, as of wind or rain.

- It was a gusty day and it affected our tennis playing.
[ترجمه گوگل] روز بدی بود و روی بازی تنیس ما تأثیر گذاشت
[ترجمه ترگمان] روز سختی بود و روی بازی تنیس تاثیر گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: occurring in gusts, as the wind or laughter.

- He did not want to sail in those gusty winds.
[ترجمه گوگل] او نمی خواست در آن بادهای تند قایق سواری کند
[ترجمه ترگمان] دلش نمی خواست با آن بادها بلرزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Her speech was interrupted by gusty sighs.
[ترجمه گوگل] صحبت های او با آه های تند و تند قطع شد
[ترجمه ترگمان] ابلانسکی آه کشان حرفش را قطع کرد و گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- We heard gusty laughter as we stood outside the theater.
[ترجمه گوگل] وقتی بیرون از سالن ایستاده بودیم صدای خنده های تند شنیدیم
[ترجمه ترگمان] همان طور که بیرون تئاتر ایستاده بودیم، صدای gusty را شنیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The forecast was for gusty winds and rain.
[ترجمه گوگل]پیش بینی وزش باد شدید و باران بود
[ترجمه ترگمان]پیش بینی باد و باران شدیدی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Weather forecasts predict more hot weather, gusty winds and lightning strikes.
[ترجمه گوگل]پیش بینی های هواشناسی بیشتر هوای گرم، بادهای تند و رعد و برق را پیش بینی می کند
[ترجمه ترگمان]پیش بینی های هواشناسی پیش بینی آب و هوای داغ، باده ای طوفانی و صاعقه رعد و برق را پیش بینی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This is an essential skill in gusty offshore winds.
[ترجمه گوگل]این یک مهارت ضروری در بادهای تند دریایی است
[ترجمه ترگمان]این یک مهارت ضروری در باده ای ساحلی طوفانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. To boot, the wind in the Sounds is gusty.
[ترجمه گوگل]برای راه اندازی، باد در صداها تند است
[ترجمه ترگمان]برای بوت شدن باد در صداها gusty است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Gusty winds are to be avoided at all costs.
[ترجمه گوگل]به هر قیمتی باید از بادهای تند اجتناب کرد
[ترجمه ترگمان] Gusty winds are all be avoided be avoided be be be be be be be be be be be be be Gusty Gusty Gusty Gusty Gusty Gusty Gusty Gusty Gusty Gusty Gusty
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But now, looking out at the gusty darkening waste, she did remember.
[ترجمه گوگل]اما اکنون، با نگاه کردن به زباله های تاریک تند تند، او به یاد آورد
[ترجمه ترگمان]اما حالا، با نگاه کردن به آن ضایعات تیره، به یاد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. How we reply the great earthquake?Gusty disaster work a great deal personnel casualty and belongings losing in the turn of a hand, and produce big infection for people psychology.
[ترجمه گوگل]چگونه به زلزله بزرگ پاسخ می‌دهیم؟ فاجعه مهیب تعداد زیادی تلفات پرسنل و وسایل را در نوبت دست از دست می‌دهد و عفونت بزرگی را برای روانشناسی افراد ایجاد می‌کند
[ترجمه ترگمان]چگونه به زلزله عظیم پاسخ می دهیم؟ Gusty Gusty در اثر فقدان یک دست و ایجاد عفونت بزرگ برای روان شناسی افراد، تلفات بسیاری از کارکنان و اموال از دست می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Gustavus Adolphus (they call him "Gusty" down-stairs for short) is a very good sort of dog when he is in the middle of a large field or on a fairly extensive common, but I won't have him indoors.
[ترجمه گوگل]گوستاووس آدولفوس (آنها او را به اختصار «گوستی» در پله‌های پایین می‌خوانند) سگ بسیار خوبی است وقتی در وسط یک زمین بزرگ یا در یک مکان نسبتاً گسترده است، اما من او را در داخل خانه نخواهم داشت
[ترجمه ترگمان]گوستاو آدولف (که او را \"Gusty\" می نامند (stairs down)یک نوع سگ بسیار خوب است وقتی که در وسط یک زمین بزرگ قرار دارد یا به طور نسبتا گسترده ای رایج است، اما من او را در خانه نخواهم داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The natural wind is turbulent or gusty.
[ترجمه گوگل]باد طبیعی متلاطم یا تند است
[ترجمه ترگمان]وزش باد طبیعی یا طوفانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It's a quite shifty and gusty.
[ترجمه گوگل]این کاملا متحول و تند و زننده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، این قدر پر جنب و جوش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The first gusty panic had spent itself.
[ترجمه گوگل]اولین وحشت مهیب خود را به پایان رسانده بود
[ترجمه ترگمان]نخستین وحشتی که در آن ایجاد شده بود، خود را به دست فراموشی سپرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. On gusty days, the wind blows spray from the fountain onto passersby.
[ترجمه گوگل]در روزهای طوفانی، باد اسپری از فواره به سمت رهگذران می وزد
[ترجمه ترگمان]در روزه ای مه آلود، باد از فواره به عابر ین برخورد می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Take - off with caution strong gusty.
[ترجمه گوگل]برخاستن - با احتیاط شدید باد شدید
[ترجمه ترگمان]با احتیاط، با احتیاط عمل کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Gusty disaster makes a great deal of personnel casualty and property losing in the turn of a hand, and makes great effect on people's psychology.
[ترجمه گوگل]فاجعه طوفانی باعث تلفات زیادی از پرسنل و تلفات مالی در نوبت یک دست می شود و تأثیر زیادی بر روانشناسی افراد می گذارد
[ترجمه ترگمان]disaster Gusty خسارات زیادی به پرسنل و اموال از دست می دهد که به نوبه دست از دست می رود و تاثیر زیادی بر روان شناسی افراد می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پر باد (صفت)
windy, pneumatic, blusterous, blustery, gusty, squally, inflated, filled with air, full-blown

توفانی (صفت)
tempestuous, stormy, boisterous, gusty, squally

انگلیسی به انگلیسی

• blowing in gusts or bursts (of wind, rain, etc.); characterized by sudden outbursts (of emotion, laughter, etc.); full of vigor, zesty
gusty is used to describe weather in which there are very strong, irregular winds.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Characterized by strong, brief bursts of wind 🌬️
🔍 مترادف: Windy
✅ مثال: The gusty weather made it difficult to walk along the beach.
🌐 کلماتی کاربردی برای بیان آب و هوای نامساعد:
✅️ bone - dry – completely without water or moisture
✅️ fierce – very strong or severe
✅️ foul – unpleasant, with rain, snow, or wind
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ gale - force – an extremely strong wind
✅️ gusty – the wind blowing in gusts
✅️ harsh – extremely cold and unpleasant
✅️ humid – hot and wet in a way that makes you feel uncomfortable
✅️ muggy – warm in an unpleasant way because the air feels wet
✅️ murky – dark and unpleasant because of fog, clouds, etc.
✅️ severe – extremely unpleasant and likely to cause harm or damage
✅️ sultry – the air is hot and slightly wet
✅️ threatening – clouds, skies, or seas show that the weather is likely to be bad
✅️ torrential – rain falling in large amounts
✅️ unseasonable – not the type of weather that you expect in a particular season
✅️ windy – with a lot of wind
منبع: www. writerswrite. co. za

دل گنده
ادمِ �یا شانس یا اقبال�
gusty ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: جَستی
تعریف: دارای جَست‏ناکی
پر جنب و جوش
شدید، تُند،
Gusty wind
باد شدید !!
باد تند!!
سهمناک

بپرس