gurney

/ˈɡɝːni//ˈɡɜːni/

(برای انتقال بیماران در بیمارستان و غیره) تخت خواب چرخ دار، تخت روان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a padded hospital stretcher on wheels, used to transport patients.

جمله های نمونه

1. Mr Gurney is understood to have suffered a heart attack at his Coventry home.
[ترجمه گوگل]آقای گورنی در خانه اش در کاونتری دچار حمله قلبی شده است
[ترجمه ترگمان]درک می شود که آقای Gurney دچار حمله قلبی در خانه کاونتری وی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As a composer Gurney found his voice in 1913/14 with the composition of Five Elizabethan Songs.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک آهنگساز، گورنی صدای خود را در سال 1913/14 با آهنگسازی پنج آهنگ الیزابتی پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]او در سال ۱۹۱۳ با ترکیب ۵ آهنگ عصر الیزابت صدای خود را یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A Gurney comes whirring out, nobody pushing it, takes the corner on two wheels and disappears smoking up the hall.
[ترجمه گوگل]یک گارنی با چرخش بیرون می آید، کسی آن را هل نمی دهد، گوشه ای را روی دو چرخ می گیرد و در حالی که در سالن سیگار می کشد ناپدید می شود
[ترجمه ترگمان]کسی آن را هل می دهد و کسی آن را هل نمی دهد، و دو چرخ را می گیرد و ناپدید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Gurney reckons this design makes the bike more stable because the centre of gravity is lower.
[ترجمه گوگل]گارنی معتقد است این طراحی دوچرخه را پایدارتر می کند زیرا مرکز ثقل پایین تر است
[ترجمه ترگمان]Gurney تخمین می زند که این طراحی باعث پایدارتر شدن دوچرخه سواری می شود چون مرکز ثقل پایین تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Gurney Library of some 000 books concerns, mainly, ecclesiastical history.
[ترجمه گوگل]کتابخانه گورنی شامل حدود 000 کتاب، عمدتاً به تاریخ کلیسایی مربوط می شود
[ترجمه ترگمان]کتابخانه Gurney از some مربوط به تاریخ کلیسا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Gurney goes back in and brings the lifeguard out.
[ترجمه گوگل]گورنی به داخل برمی گردد و نجات غریق را بیرون می آورد
[ترجمه ترگمان]شیطان وارد می شود و lifeguard را بیرون می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As Garcia was being moved on to a gurney at the hospital, he stopped breathing but was revived.
[ترجمه گوگل]در حالی که گارسیا در حال انتقال به گارنی در بیمارستان بود، نفسش قطع شد اما دوباره زنده شد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که گارسیا در بیمارستان بستری شد، تنفس را متوقف کرد، اما دوباره زنده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Expect discomfort, says Kathleen Gurney a psychologist and chief executive of Financial Psychology Corp.
[ترجمه گوگل]کاتلین گورنی، روانشناس و مدیر اجرایی شرکت روانشناسی مالی، می گوید: انتظار ناراحتی را داشته باشید
[ترجمه ترگمان]کاتلین Gurney، روانشناس و مدیر اجرایی نیوز Financial می گوید که انتظار ناراحتی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A worker maneuvering a gurney clears her path and lifts his eyebrows in mock amazement.
[ترجمه گوگل]کارگری که روی گارنی مانور می دهد راه او را باز می کند و با تعجب ساختگی ابروهایش را بالا می اندازد
[ترجمه ترگمان]یک کارگر که یک برانکار را حرکت می دهد، مسیرش را عوض می کند و با حیرت ساختگی ابروهایش را بالا می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Later as I waited on a gurney 6 outside the operating room, I wept with fear.
[ترجمه گوگل]بعداً در حالی که بیرون اتاق عمل روی یک گارنی شماره 6 منتظر بودم، از ترس گریه کردم
[ترجمه ترگمان]همان طور که روی یک برانکار ۶ بیرون اتاق عمل منتظر ماندم، از ترس گریه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She arrived at her polling place on a gurney in an ambulance, where an election judge and support worker climbed aboard with an electronic voting machine and let her cast her ballot.
[ترجمه گوگل]او با یک آمبولانس به محل رای گیری خود رسید، جایی که یک قاضی انتخابات و کارگر پشتیبانی با یک دستگاه رای گیری الکترونیکی سوار شدند و به او اجازه دادند رای خود را به صندوق بیندازند
[ترجمه ترگمان]او به محل اخذ رای خود روی برانکارد در یک آمبولانس رسید که در آن یک قاضی انتخاباتی و کارگر با یک دستگاه رای گیری الکترونیکی سوار کشتی شدند و اجازه دادند تا رای خود را به صندوق بیاندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Joseph Gurney Cannon grand old man of Congress, will retire from public life.
[ترجمه گوگل]جوزف گورنی کانن، پیرمرد بزرگ کنگره، از زندگی عمومی بازنشسته خواهد شد
[ترجمه ترگمان]جوزف Gurney، مرد بزرگ کنگره، از زندگی عمومی بازنشسته خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. So he made his own type of transportation, something akin to a motorized gurney .
[ترجمه گوگل]بنابراین او نوع حمل و نقل خود را ساخت، چیزی شبیه به گارنی موتوردار
[ترجمه ترگمان]از این رو او نوع حمل و نقل خود را، چیزی شبیه به a motorized ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Here we observe the Miro lounging on what appears to be a gurney. The Miro is dressed in what is known as an "away kit".
[ترجمه گوگل]در اینجا ما میرو را مشاهده می‌کنیم که روی چیزی که به نظر می‌رسد یک گارنی است، لم می‌دهد Miro لباسی به تن دارد که به عنوان "کیت دور" شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]در اینجا ما میرو را می بینیم که روی چیزی که ظاهرا بر روی برانکارد دیده می شود تکیه دارد میرو در حال پوشیدن لباسی است که به عنوان \"کیت دور\" شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• wheeled stretcher used for transporting patients

پیشنهاد کاربران

( برای انتقال بیماران در بیمارستان و غیره ) تخت خواب چرخ دار، تخت روان
مثال:
We got to the base hospital and I got out of the car, holding my stomach with both hands, and lay down on a gurney.
...
[مشاهده متن کامل]

ما به بیمارستان پایگاه رسیدیم و من از ماشین پیاده شدم، در حالی که با دو دستم شکمم را گرفته بودم و بر روی یک تختخواب چرخدار دراز کشیدم.

a light bed on wheels, used to move patients in a hospital
برانکارد ( به فرانسوی: brancard ) یکی از تجهیزات پزشکی است که برای حمل کوتاه مدت بیمارانی که نیاز به مراقبت های پزشکی دارند استفاده می شود. برانکارد عمدتاً در شرایط حاد مراقبت خارج از بیمارستان توسط اورژانس پیش بیمارستانی، ارتش و امدادگران عملیات امداد و نجات استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

برانکارد را می توان با یک پایه تنظیم ارتفاع شامل چرخ ها، ریل ها یا غلتک گاه ها مجهز کرد تا راحت تر حرکت کند. برانکاردهای ساده چنین پایه ای ندارند و لازم است توسط یک یا چند نفر حمل شوند. با وجود این تفاوت ها، کاربرد اساسی همه آن ها یکسان است.

gurneygurney
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/gurney• https://en.wikipedia.org/wiki/Stretcher
gurney ( n ) ( ɡərni ) =a type of cart which is used for moving patients in a hospital
gurney
برانکارد یا برانکار
بِرانکار
تخت چرخدار

بپرس