1. gunpowder pouch
کیسه ی باروت
2. to corn gunpowder
باروت را به صورت دانه دانه در آوردن
3. he was the first person to introduce the use of gunpowder into the french army
او نخستین کسی بود که کاربرد باروت را در ارتش فرانسه رایج کرد.
4. It is dangerous for children to play with gunpowder.
[ترجمه گوگل]بازی با باروت برای کودکان خطرناک است
[ترجمه ترگمان]برای کودکان خطرناک است که با باروت بازی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Gunpowder was introduced into Europe during the first half of the 14th century.
[ترجمه گوگل]باروت در نیمه اول قرن چهاردهم وارد اروپا شد
[ترجمه ترگمان]باروت در نیمه اول قرن چهاردهم به اروپا معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The gunpowder sometimes fails to ignite.
[ترجمه گوگل]باروت گاهی اوقات مشتعل نمی شود
[ترجمه ترگمان]باروت گاهی نمی تواند شعله ور شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The barrel of gunpowder blew up with a terrible noise.
[ترجمه گوگل]بشکه باروت با صدای وحشتناکی منفجر شد
[ترجمه ترگمان]بشکه باروت با صدای مهیبی منفجر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The smell of gunpowder filled his nostrils.
[ترجمه گوگل]بوی باروت مشامش را پر کرده بود
[ترجمه ترگمان]بوی باروت بینی اش را پر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The gunpowder weapons may have a lower range but their extra penetrative power makes them especially useful against heavily armoured foes.
[ترجمه گوگل]سلاحهای باروتی ممکن است برد کمتری داشته باشند، اما قدرت نفوذ بیشتر آنها را به ویژه در برابر دشمنان زرهدار بسیار مفید میسازد
[ترجمه ترگمان]سلاح های باروت ممکن است محدوده پایینی داشته باشند اما قدرت penetrative آن ها، آن ها را به خصوص در برابر دشمنان مسلح دشمن مفید می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Gunpowder: the smouldering disbelief of McFall during his long and lonely vigil at the belay.
[ترجمه گوگل]باروت: ناباوری متعفن مک فال در طول بیداری طولانی و تنهایی اش در محل
[ترجمه ترگمان]باروت: بی باوری در طی مراسم شب زنده داری طولانی و تنهایی او در the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The bill says nothing about requiring taggants in gunpowder, only studying them.
[ترجمه گوگل]این لایحه هیچ چیزی در مورد نیاز به باروت نشان نمی دهد و فقط آنها را مطالعه می کند
[ترجمه ترگمان]این لایحه چیزی در مورد نیاز به باروت در باروت می گوید و فقط آن ها را مطالعه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Reputed meeting place of Gunpowder Plot conspirators.
[ترجمه گوگل]محل ملاقات معروف توطئه باروت
[ترجمه ترگمان]دیدار توطئه کنندگان توطیه باروت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Their alchemists were experimenting with gunpowder, their engineers had grasped the basic principles of steam propulsion.
[ترجمه گوگل]کیمیاگران آنها با باروت آزمایش می کردند، مهندسان آنها اصول اولیه رانش بخار را درک کرده بودند
[ترجمه ترگمان]کیمیاگران در حال آزمایش باروت بودند، مهندسان آن ها اصول اولیه نیروی محرکه بخار را درک کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Damp gunpowder will not fire.
15. Some one at Templecombe knew where to get gunpowder, oil and a slow fuse.
[ترجمه گوگل]یکی در تمپلکام می دانست که باروت، نفت و یک فیوز کند را از کجا بیاورد
[ترجمه ترگمان]کسی در Templecombe می دانست که باروت، روغن و فیوز آهسته را کجا بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید