gunny

/ˈɡəni//ˈɡʌni/

معنی: گونی، کیسه گونی
معانی دیگر: پارچه ی گونی، فارسی است گونی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: gunnies
(1) تعریف: a strong, coarse fabric made of hemp or jute; burlap.

(2) تعریف: a gunnysack.

جمله های نمونه

1. PACKING: IN GUNNY BAGS OR BULK.
[ترجمه گوگل]بسته بندی: در کیسه های gunny یا فله
[ترجمه ترگمان]packing: در gunny BAGS یا سایت BULK
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Encapsulated with waterproof paper, PVC Casing, Gunny and steel lathing.
[ترجمه گوگل]محصور شده با کاغذ ضد آب، پوشش پی وی سی، تراش گانی و فولادی
[ترجمه ترگمان]Encapsulated با کاغذ ضد آب، PVC، gunny و استیل lathing
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In gunny bags of 50 kgs each, gross for net.
[ترجمه گوگل]در کیسه های تفنگدار 50 کیلوگرمی، خالص برای تور
[ترجمه ترگمان]در گونی ۵۰ سوم قرقیز هر یک خالص بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Fish meal in gunny bags of 50 kg, gross for net.
[ترجمه گوگل]پودر ماهی در کیسه های 50 کیلوگرمی، خالص برای تور
[ترجمه ترگمان]وعده ماهی در گونی ۵۰ کیلوگرم، ناخالص برای تور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I always have a gunny sack on patrol to collect the refuse and take it downhill.
[ترجمه گوگل]من همیشه یک گونی تفنگدار در گشت زنی دارم تا زباله ها را جمع کنم و به سرازیری ببرم
[ترجمه ترگمان]من همیشه یک گونی برای گشت زدن و جمع آوری کردن آن از تپه دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We pack sugar in new gunny bags of 100 kgs each.
[ترجمه گوگل]شکر را در کیسه های جدید 100 کیلوگرمی بسته بندی می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما در یک گونی جدید ۱۰۰ سوم قرقیز شکر جمع می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We pack sugar In new gunny bag of 100 kgs. each.
[ترجمه گوگل]ما شکر را در کیسه 100 کیلوگرمی جدید بسته بندی می کنیم هر یک
[ترجمه ترگمان]ما در یک گونی جدید ۱۰۰ سومونی قرقیز شکر جمع می کنیم هر کدام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Walnuts are to be packed in double gunny bags, each containing 50 kilos.
[ترجمه گوگل]گردو باید در کیسه های دوتایی که هر کدام 50 کیلو باشد بسته بندی شوند
[ترجمه ترگمان]گردو باید در گونی دو گونی و هر یک شامل ۵۰ کیلو باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Rice are packed in gunny bags of 50 kg each.
[ترجمه گوگل]برنج در کیسه های 50 کیلوگرمی بسته بندی می شود
[ترجمه ترگمان]برنج در یک گونی ۵۰ کیلوگرمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They stopped up 120 leaks with 40000 gunny sacks.
[ترجمه گوگل]آنها 120 نشت را با 40000 گونی تفنگی متوقف کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها ۱۲۰ سوراخ با ۴۰۰۰۰ کیسه گونی را متوقف کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Packed in gunny bag net weight of each fertilizer pack reduce from 40 to 25 kg.
[ترجمه گوگل]بسته بندی شده در کیسه گانی وزن خالص هر بسته کود از 40 به 25 کیلوگرم کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]در این گونی، وزن خالص هر یک از گله ای کود از ۴۰ تا ۲۵ کیلوگرم کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He carried a gunny sack in his hand.
[ترجمه گوگل]او یک گونی تفنگ در دست داشت
[ترجمه ترگمان]گونی را در دست داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In bulk, or in gunny bags of about 40 or 70 kgs net each.
[ترجمه گوگل]به صورت فله یا در کیسه‌های 40 یا 70 کیلوگرمی خالص
[ترجمه ترگمان]به طور عمده یا در گونی در حدود ۴۰ یا ۷۰ سوم خالص بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The goods were packed in gunny bags of 50 kgs net each.
[ترجمه گوگل]این کالاها در کیسه های تفنگ دار 50 کیلوگرمی تور بسته بندی شده بودند
[ترجمه ترگمان]هر یک از این کالاها در گونی ۵۰ سوم قرقیز جمع شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Walnuts are packed in double gunny bags.
[ترجمه گوگل]گردوها در کیسه های دوتایی بسته بندی می شوند
[ترجمه ترگمان]Walnuts پر از کیسه گونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گونی (اسم)
sack, gunny, sacking

کیسه گونی (اسم)
gunny, gunnysack

تخصصی

[نساجی] گونی - پارچه گونی باف

انگلیسی به انگلیسی

• burlap, type of coarse fabric (used to make sacs)

پیشنهاد کاربران

بپرس