gunner

/ˈɡənər//ˈɡʌnə/

معنی: توپچی، تفنگساز، شکارچی
معانی دیگر: (ارتش)، تیرانداز، (نیروی دریایی آمریکا) افسر ویژه گر توپ و اژدر و موشک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a soldier, sailor, or the like who operates or helps to operate artillery.

(2) تعریف: a naval warrant officer specializing in guns, missiles, and other ordnance.

جمله های نمونه

1. He hoped that the rear gunner had been able to parachute to safety.
[ترجمه گوگل]او امیدوار بود که توپچی عقب بتواند با چتر نجات به مکان امنی بپرد
[ترجمه ترگمان]او امیدوار بود که توپچی عقب با چترنجات در امان باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He looked backwards expecting to see the rear gunner running up the fuselage to report that his gun had jammed.
[ترجمه گوگل]او به عقب نگاه کرد و انتظار داشت توپچی عقب را ببیند که از بدنه بالا می‌رود تا گزارش دهد که اسلحه‌اش گیر کرده است
[ترجمه ترگمان]او به عقب نگاه کرد و انتظار داشت که توپچی پشت سر لاشه هواپیما را ببیند و گزارش دهد که تفنگش فشرده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He had Reacher and the gunner lean out to watch the very delicate tail rotor.
[ترجمه گوگل]او ریچر و توپچی را به سمت بیرون خم کردند تا روتور دم بسیار ظریف را تماشا کنند
[ترجمه ترگمان]او reacher داشت و توپچی خم شده بود تا ملخ را تماشا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Reacher and the gunner sat in the darkness behind me, in the pockets.
[ترجمه گوگل]ریچر و تفنگچی در تاریکی پشت سرم، در جیب ها نشستند
[ترجمه ترگمان]reacher و توپچی که در تاریکی پشت سر من نشسته بودند، در جیب های من نشسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We carried no gunner on this trip.
[ترجمه گوگل]ما هیچ تفنگچی در این سفر حمل نکردیم
[ترجمه ترگمان]ما در این سفر توپچی نداشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His rear gunner lay sprawled dead in the back.
[ترجمه گوگل]توپچی عقب او در پشت دراز کشیده بود
[ترجمه ترگمان]توپچی rear در پشت افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But, in fact, Gunner meets the girl of his dreams right there in town.
[ترجمه گوگل]اما در واقع گانر با دختر رویاهایش در همان شهر ملاقات می کند
[ترجمه ترگمان]اما در واقع، gunner دختر رویاهایش را در شهر ملاقات کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Luckily the rear gunner wasn't at home at the time!
[ترجمه گوگل]خوشبختانه توپچی عقب در آن زمان در خانه نبود!
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه توپچی rear در آن موقع در خانه نبود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Behind the galley was the mid-upper gunner in an open cockpit armed with a. 303in Lewis gun on a Scarf ring.
[ترجمه گوگل]در پشت گالي، تفنگدار مياني بالا در يك كاكپيت روباز و مسلح به يك بود تفنگ 303 اینچی لوئیس روی حلقه روسری
[ترجمه ترگمان]پشت این کشتی، توپچی نیمه بالایی بود که در یک محوطه باز شده و مسلح شده بود توی اسلحه \"لوئیس\" توی حلقه شال \"لوئیس\" بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A crew chief and gunner in the pockets behind them manned the two machine guns on the new pylon mounts.
[ترجمه گوگل]رئیس خدمه و توپچی در جیب های پشت سر آنها، دو مسلسل را روی پایه های پایه جدید هدایت می کردند
[ترجمه ترگمان]فرمانده و توپچی در جیب های پشت سر آن ها مسلسل را روی اسب های جدید سوار کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The rear gunner was killed by that burst, as his gun swung up to a vertical position as he slumped down.
[ترجمه گوگل]توپچی عقب در اثر این انفجار کشته شد، زیرا اسلحه او در حالتی که به سمت پایین افتاد به حالت عمودی چرخید
[ترجمه ترگمان]توپچی پشت سر او را کشته بود و تفنگش را به حالت عمودی بالا برده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Riker and I and Reacher and the gunner sat around the Huey and ate lunch.
[ترجمه گوگل]من و رایکر و ریچر و توپچی دور هیوی نشستیم و ناهار خوردیم
[ترجمه ترگمان]و من و riker و توپچی کنار او نشسته بودیم و ناهار می خوردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The crew comprises a commander and gunner, who sit in the turret, and a driver.
[ترجمه گوگل]خدمه شامل یک فرمانده و توپچی که در برجک نشسته اند و یک راننده است
[ترجمه ترگمان]این جاشو ان شامل یک فرمانده و توپچی، که در برج نگهبانی می دهند و یک راننده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Prussian gunner officer saw another troop of Dragoons threatening to outflank his position.
[ترجمه گوگل]افسر توپچی پروس، یک لشکر دیگر از اژدها را دید که تهدید می‌کردند که موقعیت او را دور بزنند
[ترجمه ترگمان]افسر توپچی پرو سی یک گروهان دیگر از سواران سواره نظام را دید که از جناح چپ به جناح راست موضع گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

توپچی (اسم)
artillerist, gunner, gunslinger, cannoneer, gunman, bombardier

تفنگساز (اسم)
gunner, gunslinger, gunman

شکارچی (اسم)
gunner, woodman, hunter, huntsman, jaeger

انگلیسی به انگلیسی

• gunman; one skilled in operating a gun; shooter; one who hunts using a gun
a gunner is a member of the armed forces who is trained to use guns.

پیشنهاد کاربران

توپچی
noun
1.
a member of the armed forces who operates or specializes in guns.
2.
a person who hunts game with a gun.
( توپچی ) Gunner [اصطلاح دریانوردی]

بپرس