gunk

/ɡʌŋk//ɡʌŋk/

(آمریکا - خودمانی) هر ماده ی کثیف و روغنی و چسبناک، ماده کثیف و چسبناک، ماده چرب

جمله های نمونه

1. Here's your problem. The fuel line's all gunked up.
[ترجمه گوگل]مشکل شما اینجاست خط سوخت تماماً خراب است
[ترجمه ترگمان] مشکل تو اینه ماشین سوخت همه جا داره منفجر می شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There's a bunch of gunk clogging the drain.
[ترجمه گوگل]یک دسته تفنگ وجود دارد که لوله فاضلاب را مسدود کرده است
[ترجمه ترگمان]یه عالمه ماده چسبناک داره فاضلاب رو مسدود می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There was greasy gunk on his lips and his mouth was full of rancid sourness.
[ترجمه گوگل]روی لب‌هایش گنک چرب بود و دهانش پر از ترشی گندیده بود
[ترجمه ترگمان]چربی روغنی بر لبش نشسته بود و دهانش پر از بوی ترش و متعفن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Close the gunk flashboard and shot out all the plastics in the barrel under manual condition.
[ترجمه گوگل]فلاشبورد تفنگ را ببندید و تمام پلاستیک های داخل بشکه را تحت شرایط دستی بیرون بیاورید
[ترجمه ترگمان]the gunk را ببندید و تمام پلاستیک ها را در لوله تحت شرایط دستی قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We can then speculate that a lot of gunk collects on shark pelvises as they go about their daily business.
[ترجمه گوگل]سپس می‌توانیم حدس بزنیم که در حین انجام کار روزانه‌شان، مقدار زیادی حشره روی لگن کوسه‌ها جمع می‌شود
[ترجمه ترگمان]سپس ما می توانیم تصور کنیم که بسیاری از gunk در حین رفتن به کسب وکار روزانه خود، بر روی کوسه pelvises جمع می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The gunk on the beak of this satin bowerbird (Ptilonorhynchus violaceus minor) is plant matter, which he mashed up to paint his bower's inner sanctum in a rain forest in Queensland, Australia.
[ترجمه گوگل]گنک روی منقار این پرنده ساتن (Ptilonorhynchus violaceus minor) ماده گیاهی است که او آن را له کرد تا پناهگاه درونی کمان خود را در جنگل بارانی در کوئینزلند استرالیا رنگ کند
[ترجمه ترگمان]gunk روی منقار این پیراهن اطلس (Ptilonorhynchus violaceus minor)ماده گیاهی است که او برای کشیدن sanctum داخلی his در جنگل بارانی در کویینزلند استرالیا رو به رو شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Road transport produces most of both types of gunk: 83% of the fine particles and 46% of the nitrogen pollution.
[ترجمه گوگل]حمل و نقل جاده ای بیشتر هر دو نوع گانک را تولید می کند: 83 درصد ذرات ریز و 46 درصد آلودگی نیتروژن
[ترجمه ترگمان]حمل و نقل جاده ای بیش ترین مواد of را تولید می کند: ۸۳ % ذرات ریز و ۴۶ % از آلودگی نیتروژن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Goop and gunk drains out with motor oil.
[ترجمه گوگل]گوپ و گنک با روغن موتور تخلیه می شود
[ترجمه ترگمان]Goop و gunk با روغن موتور بیرون می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The garish gunk coursing through a greenhouse filled with transparent pipes appears to belong on the set of a particularly slimy episode of Star Trek.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که تفنگ پر زرق و برقی که از میان گلخانه ای پر از لوله های شفاف می گذرد، متعلق به مجموعه ای از قسمت لجن دار از Star Trek است
[ترجمه ترگمان]دود پر زرق و برق از یک گلخانه پر از لوله های شفاف به نظر می رسید که متعلق به قسمتی از اپیزود بسیار لزج از استار ترک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Where did all that gunk come from?
[ترجمه گوگل]این همه تفنگ از کجا آمد؟
[ترجمه ترگمان]این ماده چسبناک از کجا امده بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To him, the ugly, insoluble gunk in his glassware was a sign of a dead end.
[ترجمه گوگل]برای او، تفنگ زشت و نامحلول در ظروف شیشه ای اش نشانه ای از بن بست بود
[ترجمه ترگمان]در نظر او این ماده چسبناک و لاینحل که در آن ظروف بلورین بود اثری از بن بست نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If you were expecting the graceful and chaste fluidity of Swan Lake, you would surely have got the right gunk.
[ترجمه گوگل]اگر منتظر سیالیت برازنده و پاک دریاچه سوان بودید، مطمئناً گانک مناسبی می‌داشتید
[ترجمه ترگمان]اگر منتظر بود که ذهن زیبا و chaste کنار دریاچه سو ان قرار بگیرد، مسلما این ماده چسبناک به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The rest of us are up to our elbows in the gunk, digging out the recyclables.
[ترجمه گوگل]بقیه ما تا آرنج خود را در تفنگ قرار می دهیم و مواد قابل بازیافت را بیرون می کشیم
[ترجمه ترگمان]بقیه ما به آرنج تکیه داده و به چپ و راست تکیه کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Or, like me, you can go back and forth, alternatively scraping off the accumulated gunk and making yourself more accessible by taking on more of it.
[ترجمه گوگل]یا، مثل من، می‌توانید به عقب و جلو بروید، در عوض تفنگ انباشته شده را بتراشید و با برداشتن مقدار بیشتری از آن، خود را در دسترس‌تر کنید
[ترجمه ترگمان]یا مثل من، شما می توانید به عقب و جلو حرکت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. If the stars seem a little less bright and the skies less clear later this year, then part of the reason will be the Gobi gunk that has been blown into the Earth's atmosphere over the past few days.
[ترجمه گوگل]اگر در اواخر سال جاری ستارگان کمی کمتر روشن به نظر می‌رسند و آسمان‌ها کمتر صاف می‌شوند، آنگاه بخشی از دلیل آن گوبی است که در چند روز گذشته به جو زمین منفجر شده است
[ترجمه ترگمان]اگر ستارگان کمی روشن تر به نظر می رسند و آسمان کم تر از سال جاری روشن تر به نظر می رسد، پس از آن بخشی از دلیلش این خواهد بود که در طی چند روز گذشته به جو زمین تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• sticky or greasy substance
you use gunk to refer to a substance that is soft, sticky, and unpleasant; an informal word.

پیشنهاد کاربران

ماده کثیف و چسبناک، ماده چرب، علوم هوایی: حلالی برای روغنها و گریسها
goo, gook, goop, gumbo, muck, crud, cab
Gunk and junk. . .
دم و دستگاه
مواد زائد
به صورت slang با junk همراه میشود. . . .
Gunk and junk یعنی یجورایی همون آت و آشغال خودمون

بپرس