چون از مخاطرات سفر بی اطلاع بود نسبت به آن شور و هیجان داشت.
2. He has warned some of his more gung ho generals about the consequences of an invasion.
[ترجمه گوگل]او به برخی از ژنرال های تفنگدار تر خود در مورد عواقب یک تهاجم هشدار داده است [ترجمه ترگمان]او به برخی از more ho درباره عواقب حمله هشدار داده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Mr. gung ho about his new job.
[ترجمه ناشناس] اقای. . . . در مورد کار جدیدش اشتیاق داشت
|
[ترجمه گوگل]آقای گونگ هو در مورد شغل جدیدش [ترجمه ترگمان]آقای \"اشتیاقی\" در مورد شغل جدیدش [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. David: Oh yeah! George is gung ho about Annie now.
[ترجمه گوگل]دیوید: اوه بله! جورج در حال حاضر در مورد آنی صحبت می کند [ترجمه ترگمان]! اوه، آره \"الان\" جورج \"خیلی\" آنی \"ه\" [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Why is everyone so gung ho to connect those two conditions?
[ترجمه Mahdi] چرا همه خیلی مشتاقن تا این دو تا شرایط رو به همدیگه ربط بدن؟
|
[ترجمه گوگل]چرا همه برای ارتباط این دو شرط انقدر سختگیر هستند؟ [ترجمه ترگمان]چرا همه باید این دو شرایط را به هم ربط دهند؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Rewi Alley wrote: "Actually the work of Gung Ho was done in the 1938-1942 peroid. The contribution towards keeping Chiang Kai-shek in the war was then the main raison d'etre. "
[ترجمه گوگل]کوچه ریوی نوشت: "در واقع کار گونگ هو در دوره 1938-1942 انجام شد در آن زمان کمک به حفظ چیانگ کای شک در جنگ، دلیل اصلی وجود بود " [ترجمه ترگمان]کوچه Rewi نوشت: \" در واقع کار of هو در سال ۱۹۳۸ - ۱۹۴۲ انجام شد در آن زمان، کمک به حفظ چیانگ Kai در جنگ، علت اصلی آن بود \" [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Mr. A was gung ho about his new job.
[ترجمه گوگل]آقای الف در مورد شغل جدیدش صحبت کرد [ترجمه ترگمان]آقای \"الف\" از شغل جدیدش خیلی هیجان زده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Mr. Li was gung ho about his new job.
[ترجمه گوگل]آقای لی در مورد شغل جدیدش صحبت کرد [ترجمه ترگمان] آقای \"Li\" از شغل جدیدش خیلی خوشش میومد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The Gung Ho Education started as with the ICM as quite an important job.
[ترجمه گوگل]آموزش گونگ هو با ICM به عنوان یک کار بسیار مهم شروع شد [ترجمه ترگمان]آموزش عالی Ho به عنوان یک شغل مهم با ICM شروع شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Lao Tzu's wisdom could be a motto for a gung ho 21 st - century Silicon Valley startup.
[ترجمه گوگل]خرد لائوتسه می تواند شعار یک استارتاپ دره سیلیکون در قرن بیست و یکم گونگ هو باشد [ترجمه ترگمان]\"تائو تزو\" می تواند شعاری برای راه اندازی دره سیلیکون قرن بیست و یکم باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Khalif may be an unlikely candidate. But few of the women on the ballot are striding gung ho into the spotlight.
[ترجمه گوگل]خلیف ممکن است نامزد بعید باشد اما تعداد کمی از زنانی که در رای گیری حضور دارند، با گنگ هو به کانون توجه می روند [ترجمه ترگمان]ممکن است خلیف یک کاندیدای غیر محتمل باشد اما تعداد کمی از زنان در رای گیری در کانون توجه قرار دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• (chinese) work together; overly excited, too enthusiastic you use gung-ho to describe a person or their attitude when they are very enthusiastic about something, especially about going to war; used showing disapproval.
پیشنهاد کاربران
Very enthusiastic =very excited خر ذوق - هیجان زده ( این اصطلاح در واقع کاملا انگلیسی نیست و هنگام جنگ جهانی 2 از زبان چینی وارد زبان انگلیسی شده. )