gunboat

/ˈɡʌnboʊt//ˈɡʌnbəʊt/

معنی: ناو کوچک توپدار
معانی دیگر: (نیروی دریایی) ناوچه ی توپدار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small armed boat used in shallow waters.

جمله های نمونه

1. The fire of our artillery troops raked their gunboat.
[ترجمه گوگل]آتش نیروهای توپخانه ما قایق توپدار آنها را با چنگک زد
[ترجمه ترگمان]آتش قشون توپخانه ما را جمع و جور کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The gunboat opened fire on the mainland.
[ترجمه گوگل]قایق توپدار در سرزمین اصلی آتش گشود
[ترجمه ترگمان]The در سرزمین اصلی شروع به تیراندازی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. So perhaps Britain was about to send a gunboat to shell the Perrier works after all?
[ترجمه گوگل]پس شاید بریتانیا قصد داشت یک قایق توپدار بفرستد تا آثار پریر را گلوله باران کند؟
[ترجمه ترگمان]پس شاید بریتانیا می خواست gunboat را به shell بفرستد که بعد از همه چیز کار کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A strong crosswind caused our gunboat to lay along.
[ترجمه گوگل]باد شدید متقابل باعث شد قایق توپدار ما دراز بکشد
[ترجمه ترگمان]یه crosswind قوی باعث ایجاد رابطه ما در کنار هم شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Soldiers enter the gunboat from the sides.
[ترجمه گوگل]سربازان از طرفین وارد قایق توپ می شوند
[ترجمه ترگمان]سربازان از هر طرف به the وارد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Japanese politicians condemned China's gunboat tactics and warnedof the risk of conflict.
[ترجمه گوگل]سیاستمداران ژاپنی تاکتیک های قایق های توپدار چین را محکوم کردند و در مورد خطر درگیری هشدار دادند
[ترجمه ترگمان]سیاستمداران ژاپنی تاکتیک های gunboat چین را محکوم کرده و خطر درگیری را تشدید کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The US military often uses the tactic of gunboat diplomacy to squelch acts of terrorism.
[ترجمه گوگل]ارتش ایالات متحده اغلب از تاکتیک دیپلماسی قایق های توپدار برای سرکوب اقدامات تروریستی استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]ارتش آمریکا اغلب از تاکتیک دیپلماسی gunboat برای سرکوب اقدامات تروریستی استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We bid for the construction of a gunboat.
[ترجمه گوگل]ما برای ساخت یک قایق توپدار پیشنهاد دادیم
[ترجمه ترگمان]ما برای ساخت of پیشنهاد می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Imperialistic aggressors always use gunboat diplomacy to invade countries.
[ترجمه گوگل]متجاوزان امپریالیستی همیشه از دیپلماسی قایق های توپدار برای حمله به کشورها استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]مهاجمان imperialistic همیشه از دیپلماسی gunboat برای حمله به کشورها استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Gone was the era of gunboat diplomacy, gone the treaty port concessions, gone the specially conceded naval bases, the military missions, the ill-disguised interference in Chinese affairs.
[ترجمه گوگل]دوران دیپلماسی قایق‌های توپ‌دار گذشته، امتیازات بندر پیمانی، پایگاه‌های دریایی ویژه واگذار شده، مأموریت‌های نظامی، مداخله‌های نابجا در امور چین
[ترجمه ترگمان]دوره دیپلماسی gunboat، از بین رفتن امتیازات بندری پیمان، رفته رفته پایگاه های نیروی دریایی، ماموریت های نظامی، دخالت غیر پنهان در امور چینی از بین رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The gunboat in the museum made a great contribution to the war.
[ترجمه گوگل]قایق توپدار در موزه کمک بزرگی به جنگ کرد
[ترجمه ترگمان]The در موزه سهم بزرگی در جنگ داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In the days when gunboat diplomacy was tool of world powers ( Christian Science Monitor ).
[ترجمه گوگل]در روزگاری که دیپلماسی قایق‌های توپ‌دار ابزار قدرت‌های جهانی بود (کریستین ساینس مانیتور)
[ترجمه ترگمان]در روزهایی که دیپلماسی gunboat ابزار قدرت جهانی (ناظر علمی مسیحیت)بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Lieutenant Campbell ordered the man at the wheel to steer for the gunboat.
[ترجمه گوگل]ستوان کمپبل به مردی که در فرمان بود دستور داد تا برای قایق توپدار هدایت شود
[ترجمه ترگمان]ستوان \"کمبل\" به اون مرد فرمان داد که به سمت \"gunboat\" هدایت بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It also sounds like the kind of moral purpose with which Palmerston infused his gunboat diplomacy.
[ترجمه گوگل]همچنین به نظر می‌رسد هدف اخلاقی پالمرستون دیپلماسی قایق‌های توپدار خود را به کار برد
[ترجمه ترگمان]هم چنین به نظر نوعی هدف اخلاقی است که Palmerston با آن دیپلماسی gunboat را القا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ناو کوچک توپدار (اسم)
gunboat

انگلیسی به انگلیسی

• small armed ship used in shallow waters; ship with mounted guns
a gunboat is a small ship which has several large guns fixed on it.

پیشنهاد کاربران

( عامیانه )
پای بسیار بزرگ، کفش بسیار بزرگ.
معمولا به صورت جمع استفاده میشه = gunboats
مثال:
I bet that store doesn't have shoes big enough for your gunboats
Get those battleships off my sofa
مترادف:
battleships
ناوچه توپدار ( نظامی )

بپرس