1. The gun control measures narrowly squeaked through Congress.
[ترجمه گوگل]اقدامات کنترل اسلحه به سختی در کنگره نفوذ کرد
[ترجمه ترگمان]کنترل اسلحه از طریق کنگره به سختی زیر و رو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The party finally split over the issue of gun control.
[ترجمه گوگل]حزب در نهایت بر سر موضوع کنترل اسلحه از هم جدا شد
[ترجمه ترگمان]این حزب در نهایت به مساله کنترل سلاح تقسیم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The government must take decisive action on gun control.
[ترجمه گوگل]دولت باید اقدام قاطعانه ای در مورد کنترل اسلحه انجام دهد
[ترجمه ترگمان]دولت باید اقدام قاطع در مورد کنترل سلاح انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The issue of gun control will dominate the next election.
[ترجمه گوگل]موضوع کنترل اسلحه در انتخابات بعدی غالب خواهد بود
[ترجمه ترگمان]مساله کنترل سلاح بر انتخابات بعدی مسلط خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They have very strict gun control in Sweden.
[ترجمه گوگل]آنها در سوئد کنترل اسلحه بسیار سختی دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها کنترل دقیق سلاح در سوئد را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The article simply echoed the NRA's arguments against gun control.
[ترجمه گوگل]مقاله صرفاً استدلالهای NRA علیه کنترل اسلحه را تکرار میکرد
[ترجمه ترگمان]این مقاله به سادگی بحث های NRA را در برابر کنترل سلاح تکرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Gun control advocates are lobbying hard for new laws.
[ترجمه گوگل]طرفداران کنترل اسلحه به شدت برای قوانین جدید لابی می کنند
[ترجمه ترگمان]حامیان کنترل اسلحه برای قوانین جدید لابی گری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He's been promising voters that he'll support gun control, now it's time to fish or cut bait.
[ترجمه گوگل]او به رای دهندگان قول داده است که از کنترل اسلحه حمایت خواهد کرد، اکنون زمان ماهیگیری یا بریدن طعمه است
[ترجمه ترگمان]او به رای دهندگان قول داده که کنترل اسلحه را تامین خواهد کرد، و حالا وقتش است که ماهی بگیرد یا طعمه را ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He would outlaw abortion and end gun control.
[ترجمه گوگل]او سقط جنین را غیرقانونی می کرد و به کنترل اسلحه پایان می داد
[ترجمه ترگمان]او سقط جنین را غیرقانونی می کرد و کنترل سلاح را به پایان می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The shootings have sparked a national debate over gun control.
[ترجمه گوگل]این تیراندازی ها باعث ایجاد یک بحث ملی در مورد کنترل اسلحه شده است
[ترجمه ترگمان]تیراندازی ها منجر به بحث ملی در مورد کنترل سلاح شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Strong majorities of freshmen want more gun control, tougher environmental laws, and support gay rights.
[ترجمه گوگل]اکثریت زیادی از دانشجویان سال اول خواهان کنترل بیشتر اسلحه، قوانین زیست محیطی سخت تر و حمایت از حقوق همجنس گرایان هستند
[ترجمه ترگمان]اکثریت قوی دانشجویان سال اول خواهان کنترل سلاح بیشتر، قوانین سختگیرانه زیست محیطی و حمایت از حقوق همجنس گرا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She also would press for tougher gun control measures, such as licensing all new handgun owners.
[ترجمه گوگل]او همچنین برای تدابیر شدیدتر کنترل اسلحه، مانند صدور مجوز برای همه دارندگان جدید اسلحه فشار می آورد
[ترجمه ترگمان]او همچنین برای اقدامات سخت گیرانه کنترل سلاح، از جمله مجوز دادن به صاحبان سلاح های دستی جدید، فشار می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The demand for tighter gun control is especially widespread and intense among women.
[ترجمه گوگل]تقاضا برای کنترل شدیدتر اسلحه به ویژه در میان زنان گسترده و شدید است
[ترجمه ترگمان]تقاضا برای کنترل سلاح فشرده به ویژه در بین زنان بسیار گسترده و شدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Gun control laws are favored by a clear majority of Americans.
[ترجمه گوگل]اکثریت قاطع آمریکایی ها از قوانین کنترل اسلحه حمایت می کنند
[ترجمه ترگمان]قوانین کنترل اسلحه توسط اکثریت مشخصی از آمریکایی ها مورد توجه قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید