guitarist

/ˌɡɪˈtɑːrəst//ɡɪˈtɑːrɪst/

سه تارزن، عودزن، قیطارزن

جمله های نمونه

1. The inquest heard that the guitarist died from a cocktail of drink and drugs.
[ترجمه گوگل]در تحقیقات شنیده شد که گیتاریست در اثر مصرف نوشیدنی و مواد مخدر جان خود را از دست داده است
[ترجمه ترگمان]جریان تحقیق شنیده شد که آن گیتار از یک کوکتل مشروب و مواد مرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We advertised for a second guitarist.
[ترجمه گوگل]ما برای یک گیتاریست دوم تبلیغ کردیم
[ترجمه ترگمان] برای یه گیتاریست دوم تبلیغ کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The guitarist went AWOL in the middle of the recording.
[ترجمه گوگل]گیتاریست در اواسط ضبط AWOL رفت
[ترجمه ترگمان] اون گیتار وسط ضبط از دست رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There's not another guitarist to rival the sheer physicality of his work.
[ترجمه گوگل]گیتاریست دیگری وجود ندارد که با فیزیکی بودن کار او رقابت کند
[ترجمه ترگمان]یک گیتاریست دیگر هم نیست که در دنیای فیزیکی محض کار خودش رقابت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The guitarist opened the case and took out the tool of his trade.
[ترجمه گوگل]گیتاریست کیس را باز کرد و ابزار کارش را بیرون آورد
[ترجمه ترگمان]گیتاریست جعبه را باز کرد و ابزار of را بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Tom, the lead vocalist, is also a talented guitarist.
[ترجمه گوگل]تام، خواننده اصلی، همچنین یک گیتاریست با استعداد است
[ترجمه ترگمان]تام، خواننده اصلی، یک گیتاریست با استعداد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. So I put out an advert for a guitarist.
[ترجمه گوگل]بنابراین من یک آگهی برای یک گیتاریست گذاشتم
[ترجمه ترگمان]واسه همین یه تبلیغ برای یه گیتاریست نوشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This was when Chris Spedding, the guitarist, started hanging out in the shop.
[ترجمه گوگل]این زمانی بود که کریس اسپدینگ، نوازنده گیتار، شروع به پاتوق کردن در مغازه کرد
[ترجمه ترگمان]، این موقع بود که \"کریس Spedding\"، اون گیتار شروع به بیرون رفتن از مغازه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Guitarist Sam Brew had now been drafted into the line up.
[ترجمه گوگل]گیتاریست سام برو در حال حاضر به خط مقدم دعوت شده بود
[ترجمه ترگمان]سام سر را به صف کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hendrix's brilliance as a rock guitarist has never been matched.
[ترجمه گوگل]درخشش هندریکس به عنوان یک گیتاریست راک هرگز مشابه نبوده است
[ترجمه ترگمان]استعداد هندریکس رو به عنوان یه گیتاریست راک هیچوقت مطابقت نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. For sale - "The Guitarist" magazine - complete set, 1984-199
[ترجمه گوگل]برای فروش - مجله "The Guitarist" - مجموعه کامل 1984-199
[ترجمه ترگمان]برای فروش - \"مجموعه کامل Guitarist\"، در سال ۱۹۸۴ - ۱۹۹ \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The guitarist stopped playing, and all conversation died as Berger stood just inside the door, death come to visit them.
[ترجمه گوگل]گیتاریست نواختن را متوقف کرد و تمام صحبت‌ها به پایان رسید زیرا برگر درست در داخل در ایستاده بود، مرگ به دیدار آنها می‌آید
[ترجمه ترگمان]گیتاریست دیگر بازی را متوقف کرد و هنگامی که برگر درست داخل در ایستاد، مرگ به دیدن آن ها آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Guitarist staff are as cynical and critical as anyone else and a favourable review reflects how well an amplifier actually performs.
[ترجمه گوگل]کارکنان گیتاریست مانند هر کس دیگری بدبین و منتقد هستند و یک بررسی مطلوب نشان دهنده عملکرد واقعی یک آمپلی فایر است
[ترجمه ترگمان]پرسنل Guitarist به اندازه هر کس دیگری بدبین و منتقد هستند و یک بررسی مطلوب نشان می دهد که یک تقویت کننده واقعا چقدر خوب عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The guitarist has ricocheted all over the jazz scene for two decades now.
[ترجمه گوگل]این گیتاریست دو دهه است که در سراسر صحنه جاز کمانه کرده است
[ترجمه ترگمان]این گیتاریست در حال حاضر بیش از دو دهه است که در صحنه موسیقی جاز کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Guitarist Eric Faulkner refused to comment last night.
[ترجمه گوگل]گیتاریست اریک فاکنر شب گذشته از اظهار نظر خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]اریک Eric در شب گذشته از اظهار نظر خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who plays a guitar
a guitarist is someone who plays the guitar.

پیشنهاد کاربران

نوازنده گیتار. گیتار زن
مثال:
One weird theory by a prominent musician states that guitarist find security hiding behind the bulky instrument.
یک نظریه عجیب ارائه شده توسط یکی از موسیقیدانهای مشهور، بیان می کند که گیتاریست ها با پنهان کردن خود در پشت این ساز بزرگ احساس امنیت می کنند.
guitarist ( n ) ( ɡɪˈtɑrɪst ) =a person who plays the guitar
guitarist
نوازنده ساز گیتار را guitarist گویند
گیتارنواز.
گیتارنده.

بپرس