guillotine

/ˈɡɪləˌtin//ˈɡɪlətiːn/

معنی: گیوتین، ماشین گردن زنی، کاغذ بر، با گیوتین اعدام کردن
معانی دیگر: ماشین اعدام (به وسیله ی قطع سر)، ماشین کاغذ بری، ماشین آهن بری، (پارلمان انگلیس) دستور کفایت مذاکرات

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a device having a sharp blade that is dropped vertically between two guide posts in order to sever the head of the condemned person underneath.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: guillotines, guillotining, guillotined
• : تعریف: to sever the head of (someone) with a guillotine.

جمله های نمونه

1. He was sent to the guillotine in January 179
[ترجمه گوگل]او در ژانویه 179 به گیوتین فرستاده شد
[ترجمه ترگمان]او در ژانویه ۱۷۹ برای اعدام فرستاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Opposition leaders accused the government of introducing a guillotine motion to stifle debate.
[ترجمه گوگل]رهبران اپوزیسیون دولت را به ارائه یک طرح گیوتین برای خفه کردن بحث متهم کردند
[ترجمه ترگمان]رهبران مخالف دولت را به معرفی یک حرکت گیوتین برای خفه کردن بحث متهم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. French revolutionaries considered death by guillotine to be a more humane method of execution.
[ترجمه گوگل]انقلابیون فرانسوی مرگ با گیوتین را روشی انسانی تر برای اعدام می دانستند
[ترجمه ترگمان]انقلابیون فرانسوی اعدام را به عنوان یک روش انسانی تر اعدام در نظر گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If this guillotine motion goes through, what do I do about the thousand or so letters that I have downstairs?
[ترجمه گوگل]اگر این حرکت گیوتین انجام شود، در مورد هزار یا چند نامه ای که در طبقه پایین دارم چه کار کنم؟
[ترجمه ترگمان]اگر این حرکت گیوتین ادامه پیدا کند، من در مورد هزار تا نامه که در طبقه پایین دارم چه می کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. After all, they reasoned, execution by the guillotine or sword differed markedly from that dealt by the axe.
[ترجمه گوگل]به هر حال، آنها استدلال می کردند که اعدام با گیوتین یا شمشیر به طور قابل توجهی با تبر متفاوت است
[ترجمه ترگمان]در هر حال آن ها استدلال می کردند که اعدام به وسیله گیوتین و یا شمشیر به طور قابل ملاحظه ای از طریق برخورد با تبر تفاوت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The rain sliced my neck like a miniature guillotine.
[ترجمه گوگل]باران مثل گیوتین مینیاتوری گردنم را تکه تکه کرد
[ترجمه ترگمان]باران گردن من را مثل گیوتین قاچ قاچ قاچ کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Government have used the guillotine in a way that no other Government have - with alarming frequency and absolute severity.
[ترجمه گوگل]دولت از گیوتین به گونه ای استفاده کرده است که هیچ دولت دیگری از آن استفاده نکرده است - با فراوانی هشدار دهنده و شدت مطلق
[ترجمه ترگمان]دولت اعدام را به گونه ای استفاده کرده است که هیچ دولت دیگری با فرکانس هشدار دهنده و شدت مطلق ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It sounded like the guillotine blade I knew would be descending on certain heads after this was over.
[ترجمه گوگل]به نظر می‌رسید که تیغه گیوتینی که می‌دانستم بعد از پایان این کار روی سرهای خاصی فرود می‌آید
[ترجمه ترگمان]به نظر شبیه تیغ گیوتین بود که می دانستم بعد از پایان این ماجرا از بالای سرشان پایین می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Its words function like a guillotine.
[ترجمه گوگل]کلمات آن مانند گیوتین عمل می کنند
[ترجمه ترگمان]کلمات آن مثل گیوتین عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is shocking that a guillotine motion should be produced in such circumstances.
[ترجمه گوگل]تکان دهنده است که در چنین شرایطی باید حرکت گیوتین ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]تعجب آور است که حرکت گیوتین باید در چنین شرایطی تولید شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Before the guillotine motion, the longest speech in those proceedings was by the then Minister of State.
[ترجمه گوگل]قبل از طرح گیوتین، طولانی ترین سخنرانی در آن جلسات توسط وزیر دولت وقت بود
[ترجمه ترگمان]پیش از حرکت اعدام، طولانی ترین سخنرانی در این روند توسط وزیر کشور انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Three guillotine motions were tabled for discussion of the Bill that became the Education Reform Act 198
[ترجمه گوگل]سه پیشنهاد گیوتین برای بحث در مورد لایحه ای که به قانون اصلاح آموزش و پرورش 198 تبدیل شد، مطرح شد
[ترجمه ترگمان]سه حرکت اعدام برای بحث درباره لایحه لایحه اصلاحات آموزشی ۱۹۸ مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Where the guillotine improved on the Halifax design was the inbuilt facility to position the victim accurately and quickly in the machine.
[ترجمه گوگل]جایی که گیوتین در طراحی هالیفاکس بهبود یافت، امکانات داخلی برای قرار دادن دقیق و سریع قربانی در دستگاه بود
[ترجمه ترگمان]جایی که سکوی گیوتین در طراحی هالیفاکس بهبود یافت، ساختمان درونی یک ساختمان درونی بود که قربانی را به طور دقیق و سریع در دستگاه قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Not only are guillotine motions being introduced with phenomenal frequency; they are being introduced at a very early stage.
[ترجمه گوگل]نه تنها حرکات گیوتینی با فرکانس فوق العاده معرفی می شوند آنها در مراحل اولیه معرفی می شوند
[ترجمه ترگمان]نه تنها حرکات guillotine با فرکانس فوق العاده معرفی می شوند؛ آن ها در یک مرحله بسیار زود معرفی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گیوتین (اسم)
tumbril, tumbrel, guillotine

ماشین گردن زنی (اسم)
guillotine

کاغذ بر (اسم)
guillotine

با گیوتین اعدام کردن (فعل)
guillotine

تخصصی

[پلیمر] تیغه برش

انگلیسی به انگلیسی

• beheading device with a sharp blade which slides vertically in grooves (used mainly during the french revolution);(british) paper cutter
put to death by guillotine (device for beheading)
a guillotine is a device which was used to execute people by cutting off their heads, especially in france in the past.
to guillotine someone means to kill them using a guillotine.
a guillotine is also a device used for cutting and trimming paper.
in parliament, if the government guillotines a debate, it officially limits the amount of time for discussion before a vote must be taken.
if the government puts a guillotine on a debate in parliament, it guillotines it.

پیشنهاد کاربران

لوزه بُر ( اسم ) : ابزار جراحی برای بریدن لوزه ها
guillotine ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: قطع مذاکرات
تعریف: قاعده و تمهیدی در برخی مجلس ها که بر پایۀ آن با به پایان رسیدن زمان مقرر، مباحثه دربارۀ موضوعی خاص خاتمه می یابد
گیوتین ؛ با گیوتین اعدام کردن
– He was sent to the guillotine
– They went to the guillotine during the French Revolution
– During the French Revolution, thousands of people were guillotined
سرانداز. [ س َ اَ ] ( نف مرکب ) قطعکننده سر. جداکننده سر :
تیغ نظامی که سرانداز شد
کند نشد گرچه کهن ساز شد.
نظامی.

بپرس