guild

/ˈɡɪld//ɡɪld/

معنی: انجمن، صنف، رسته، اتحادیه، محل اجتماع اصناف
معانی دیگر: انجمن یا اتحادیه ی حرفه ای یا کارگری، (در قرون وسطی) اتحادیه ی صنفی، هیئت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an organization of people having a common pursuit or hobby.
مترادف: association, fraternity, order, society
مشابه: alliance, brotherhood, company, corporation, craft, organization, sisterhood, sorority, union

(2) تعریف: in medieval times, an association of craftsmen or merchants in a single trade, formed to protect common interests such as price levels and quality standards.
مشابه: craft, society

جمله های نمونه

1. I belong to a guild of wine butlers.
[ترجمه گوگل]من به یک صنف ساقی شراب تعلق دارم
[ترجمه ترگمان]من متعلق به یک دسته از butlers شراب هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The pickup features an exclusive transducer that Guild claim offers advanced sensitivity and dynamic range as well as low noise levels.
[ترجمه گوگل]این پیکاپ دارای یک مبدل انحصاری است که طبق ادعای Guild حساسیت پیشرفته و محدوده دینامیکی و همچنین سطوح نویز کم را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این وانت دارای یک مبدل انحصاری است که انجمن صنفی ادعا می کند که حساسیت پیشرفته و محدوده دینامیکی و همچنین سطح نویز پایین را ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. St. Martin's church and its medieval guild were responsible at some stage for providing the bull.
[ترجمه گوگل]کلیسای سنت مارتین و انجمن صنفی قرون وسطایی آن در مرحله ای مسئول تهیه گاو نر بودند
[ترجمه ترگمان]کلیسای سنت مارتین و صنف قرون وسطایی آن در برخی مراحل برای فراهم آوردن گاو نر مسئول بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A member of the Guild is always present to answer any questions you might have about the items on display.
[ترجمه گوگل]یکی از اعضای انجمن همیشه حاضر است تا به هر سؤالی که ممکن است در مورد موارد نمایش داده شده داشته باشید پاسخ دهد
[ترجمه ترگمان]عضو انجمن همیشه حاضر است به هر سوالی که ممکن است درباره موارد نمایش داشته باشد پاسخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I also still have the old Guild car stickers in my car.
[ترجمه گوگل]من همچنان برچسب های قدیمی ماشین انجمن را در ماشینم دارم
[ترجمه ترگمان]من هنوزم اون علامت های Guild توی ماشینم دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Nevertheless, the Guild succeeded in imbuing its members with a firm sense of self-worth and purpose.
[ترجمه گوگل]با این وجود، انجمن موفق شد اعضای خود را با احساس عزت نفس و هدفمندی قوی ترغیب کند
[ترجمه ترگمان]با این وجود، صنف موفق شد اعضای آن را با یک حس قوی از ارزش و هدف مشخص کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Margaret Bondfield joined the guild in 1911 and with Llewellyn Davies assumed a critical role in reform of health and maternity policy.
[ترجمه گوگل]مارگارت باندفیلد در سال 1911 به انجمن پیوست و به همراه لولین دیویس نقش مهمی در اصلاح سیاست بهداشت و زایمان بر عهده گرفت
[ترجمه ترگمان]مارگارت Bondfield در سال ۱۹۱۱ به صنف خود پیوست و با Llewellyn دیویس نقش مهمی در اصلاح سیاست بهداشت و زایمان ایفا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Shulman, though not a guild member, has never participated in health networks.
[ترجمه گوگل]شولمن، اگرچه عضو صنفی نیست، اما هرگز در شبکه های بهداشتی شرکت نکرده است
[ترجمه ترگمان]Shulman، با اینکه عضو صنف نبود، هرگز در شبکه های بهداشت شرکت نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Much of this bore the unmistakable stamp of guild thought and policy.
[ترجمه گوگل]بخش اعظم اینها دارای مهر بی‌گمان اندیشه و سیاست صنفی بود
[ترجمه ترگمان]بسیاری از این ها مهر مجمع زنان و سیاست را در بر گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Guild receives financial aid from the Council, and relies heavily on the enthusiasm and dedication of its members.
[ترجمه گوگل]انجمن صنفی از شورا کمک های مالی دریافت می کند و به شدت به اشتیاق و فداکاری اعضای خود متکی است
[ترجمه ترگمان]صنف کمک مالی خود را از شورا دریافت می کند و به شدت بر اشتیاق و فداکاری اعضای آن تکیه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Many Cheyenne women belonged to a housewives' guild, which taught domestic arts and decoration.
[ترجمه گوگل]بسیاری از زنان شاین به یک صنف خانه دار تعلق داشتند که هنرهای داخلی و تزئینات را آموزش می داد
[ترجمه ترگمان]بسیاری از زنان Cheyenne از زنان خانه دار بودند که به هنر و تزیینات داخلی آموزش می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Guild consists of around 140 writers and winning projects have to be environmentally sound as well as contributing something to the local economy.
[ترجمه گوگل]انجمن متشکل از حدود 140 نویسنده است و پروژه های برنده باید از نظر زیست محیطی مناسب باشند و همچنین به اقتصاد محلی کمک کنند
[ترجمه ترگمان]انجمن متشکل از ۱۴۰ نویسنده و برنده است که باید از نظر محیطی سالم باشند و در اقتصاد محلی سهمی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The National Council of the Guild decided by three votes to two to call a special conference to rescind the affiliation decision.
[ترجمه گوگل]شورای ملی صنفی با سه رای موافق در مقابل دو رای موافق تصمیم به برگزاری کنفرانس ویژه برای لغو تصمیم وابستگی گرفت
[ترجمه ترگمان]شورای ملی انجمن از سه رای به دو رای تصمیم گرفت تا یک کنفرانس ویژه برای لغو تصمیم وابستگی تشکیل دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The guild, untrammelled by the weight of conservatism, was in the vanguard of cooperative thought and action.
[ترجمه گوگل]صنفی که تحت فشار محافظه کاری قرار نگرفته بود، پیشتاز اندیشه و عمل تعاونی بود
[ترجمه ترگمان]صنف، که تحت تاثیر سنگینی محافظه کاری قرار گرفته بود، در خط مقدم تفکر و عمل مشترک قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Of course some of Our Guild Members are dare I say it just that wee bit narrow minded.
[ترجمه گوگل]البته برخی از اعضای انجمن ما به جرات می توانم بگویم که فقط کمی تنگ نظر هستند
[ترجمه ترگمان]البته بعضی از اعضای انجمن ما جرات می کنند بگویم که فقط آن کمی minded است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انجمن (اسم)
order, union, association, assemblage, faction, meeting, community, society, assembly, convention, institute, moot, group, company, council, convocation, congress, club, guild, coterie

صنف (اسم)
order, caste, fraternity, guild

رسته (اسم)
category, class, guild

اتحادیه (اسم)
union, fraternity, guild, circuit, league, confederacy

محل اجتماع اصناف (اسم)
guild, guildhall

انگلیسی به انگلیسی

• professional association; association for mutual aid and protection, fellowship, union, brotherhood
a guild is an organization of people who do the same job or who share an interest.

پیشنهاد کاربران

A guild is a professional association or organization that represents individuals or businesses in a specific field or industry. It aims to promote and protect the interests of its members, provide professional development opportunities, and maintain high standards within the profession.
...
[مشاهده متن کامل]

یک انجمن یا سازمان حرفه ای که نماینده افراد یا مشاغل در یک زمینه یا صنعت خاص است.
هدف آن ارتقاء و حفاظت از منافع اعضای خود، ارائه فرصت های توسعه حرفه ای و حفظ استانداردهای بالا در این حرفه است.
*** صِنف یا رَسته انجمنی است که از سوی گروهی از افراد دارای یک حرفه و پیشه تشکیل می شود تا از این راه به بهبود کیفیت و بالابردن سطح کیفی مجموعه واحدها، در کنار تعیین تدابیری برای مقابله با تخلفات، و همچنین انجام وظیفه اطلاع رسانی درباره اتفاقات حوزه های مرتبط با حرفه موردنظر، یاری رساند. یکی از ویژگی های اساسی بازارها، تشکل بازاریان در انجمن های صنفی، یعنی �اصناف� بوده است. این انجمن ها اصولاً به صاحبان حرفه ها تشکل می بخشند و دارای وظایف اجتماعی وسیعی نیز هستند.
مثال؛
The Screen Actors Guild represents actors in the film and television industry.
In a discussion about craftsmanship, one might say, “Joining a guild can provide access to specialized training and mentorship. ”
A news article might report, “The guild of architects is pushing for stricter regulations in the construction industry. ”

انجمن صنفی
سازمان، انجمن
اتحادیه - اجتماع
noun
[count] :
🔴an organized group of people who have joined together because they share the same job or interest
■ the local artists' guild
; especially :
🔴an association of people who made or sold goods in the Middle Ages
اکولوژی: هم آشیانه

بپرس