guided missile

/ˈɡaɪdədˈmɪsəl//ˈɡaɪdɪdˈmɪsaɪl/

موشک هدایت شونده، موشک هدایت شونده guided missile destroyer ناوشکن حامل موشک هدایت شونده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a missile that is capable of being guided throughout its flight until arrival at its target. (See ballistic missile.)

جمله های نمونه

1. Examples of such a system would be a guided missile or a thermostat or a mechanical governor.
[ترجمه گوگل]نمونه هایی از چنین سیستمی می تواند یک موشک هدایت شونده یا یک ترموستات یا یک گاورنر مکانیکی باشد
[ترجمه ترگمان]مثال هایی از چنین سیستمی یک موشک هدایت شونده یا یک ترموستات و یا یک فرماندار مکانیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Something less than a precision guided missile would do the trick.
[ترجمه گوگل]چیزی کمتر از یک موشک هدایت شونده دقیق این کار را انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]چیزی کم تر از یک موشک هدایت شونده کلک را انجام میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The American guided missile frigate, the USS Bainbridge is already at the site about 300 miles off the Somali coast where Captain Richard Phillips is being held hostage on a drifting lifeboat.
[ترجمه گوگل]ناوچه موشکی هدایت شونده آمریکایی، USS Bainbridge در حال حاضر در محلی در حدود 300 مایلی سواحل سومالی است که در آن کاپیتان ریچارد فیلیپس در یک قایق نجات گروگان گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]ناو آمریکایی موشک هدایت شونده آمریکایی، یو اس اس یو، در حال حاضر در محل حدود ۳۰۰ مایلی ساحل سومالی واقع شده است جایی که کاپیتان ریچارد فیلیپس در قایق نجات شناور گروگان گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The answer was the submarine and the guided missile.
[ترجمه گوگل]جواب زیردریایی و موشک هدایت شونده بود
[ترجمه ترگمان]پاسخ زیردریایی و موشک هدایت شونده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He locks onto his target like a guided missile.
[ترجمه گوگل]او مانند یک موشک هدایت شونده روی هدف خود قفل می شود
[ترجمه ترگمان]مثل موشک به هدفش وصل میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Guided missile: Projectile provided with means for altering its direction after it leaves its launching device.
[ترجمه گوگل]موشک هدایت شونده: پرتابه ای که وسیله ای برای تغییر جهت آن پس از خروج از دستگاه پرتابش ارائه می شود
[ترجمه ترگمان]موشک هدایت شده: projectile مجهز به وسیله ای برای تغییر جهت خود پس از ترک کردن دستگاه راه اندازی آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Guided missile frigate Xiangfan, according to the PLA Navy in Vietnam, arrived in the city center DANANG a friendly visit in the joint naval patrols.
[ترجمه گوگل]ناوچه موشکی هدایت شونده Xiangfan، به گفته نیروی دریایی PLA در ویتنام، در یک بازدید دوستانه در گشت های دریایی مشترک وارد مرکز شهر DANANG شد
[ترجمه ترگمان]با توجه به نیروی دریایی PLA در ویتنام، کشتی موشک هدایت شونده در ویتنام وارد مرکز شهر شد و طی یک بازدید دوستانه در گشت های دریایی مشترک وارد مرکز شهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Another guided missile cruiser, the USS Decatur, will be on hand for a possible second shot if the first attempt fails.
[ترجمه گوگل]یک رزمناو موشک هدایت شونده دیگر، USS Decatur، برای شلیک دوم احتمالی در صورت شکست اولین تلاش در دسترس خواهد بود
[ترجمه ترگمان]اگر اولین تلاش ناموفق عمل کند یک cruiser موشکی دیگر به نام یو اس اس Decatur در دست خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In 1983 the Integrated Guided Missile Development Program was set up under the leadership of Abdul Kalam, a renowned rocket engineer.
[ترجمه گوگل]در سال 1983 برنامه توسعه یکپارچه موشک های هدایت شونده تحت رهبری عبدالکلام، مهندس مشهور موشک، راه اندازی شد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۸۳ برنامه توسعه موشک هدایت شونده پیشرفته تحت رهبری عبدل کلام، مهندس مشهور موشکی برپا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Imagine, Weinberg suggests, a guided missile aimed at an enemy jet.
[ترجمه گوگل]تصور کنید، واینبرگ پیشنهاد می کند، یک موشک هدایت شونده به سمت جت دشمن هدف گرفته شود
[ترجمه ترگمان]یک موشک هدایت شونده با هدف جت دشمن نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. With his eyes flashing, he looked like a black furry guided missile.
[ترجمه گوگل]در حالی که چشمانش برق می زد، شبیه موشک هدایت شونده پشمالوی سیاه بود
[ترجمه ترگمان]چشمانش برق می زد، مثل یک موشک سیاه پشمالو به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It will be accompanied by five other warships, including destroyers and guided missile cruisers, and a fuel tanker.
[ترجمه گوگل]پنج ناو جنگی دیگر از جمله ناوشکن و رزمناوهای موشک هدایت شونده و یک تانکر سوخت همراهی خواهد شد
[ترجمه ترگمان]این کشتی با ۵ کشتی جنگی از جمله destroyers و ماشین های موشک هدایت شونده و یک تانکر سوخت همراه خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The blast twisted metal and tore through compartments from below the waterline to the superstructure of the guided missile destroyer.
[ترجمه گوگل]انفجار، فلز را پیچانده و محفظه ها را از زیر خط آب تا روبنای ناوشکن موشک هدایت شونده پاره کرد
[ترجمه ترگمان]این انفجار فلز را منحرف کرد و از زیر خط آب به نمای superstructure موشک های هدایت شونده برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Russian Navy indicated that will arrange has Peter Emperor the heavy guided missile cruiser and auxiliary craft's north fleet fight formation of naval vessels will voyage Atlantic.
[ترجمه گوگل]نیروی دریایی روسیه اعلام کرد که ترتیب خواهد داد تا پیتر امپراتور رزمناو موشک هدایت شونده سنگین و ناوگان کمکی ناوگان شمالی ناوگان جنگی کشتی های دریایی به اقیانوس اطلس سفر کنند
[ترجمه ترگمان]نیروی دریایی روسیه اعلام کرد که ناوگان موشک هدایت شونده پیشرفته، پیتر امپراطور را به همراه تشکیل کشتی های نیروی دریایی به دریای آتلانتیک حمل خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Not until quite recently did I have an idea what a guided missile was like.
[ترجمه گوگل]تا همین اواخر نمی دانستم که موشک هدایت شونده چگونه است
[ترجمه ترگمان]تا این اواخر، من ایده ای ندارم که یک موشک هدایت شونده چه شکلی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] موشک هدایت شونده موشک غیر خودکاری که هدایت پخش عمده یا همه مسیر آن تا هدف توسط وسایل داخلی یا خارجی انجام می شود.

انگلیسی به انگلیسی

• missile which is directed towards its target by means of a guidance system
a guided missile is a missile whose course can be controlled while it is in the air.

پیشنهاد کاربران

بپرس