guesswork

/ˈɡeˌswərk//ˈɡeswɜːk/

معنی: کار حدسی
معانی دیگر: داوری یا برآورد تخمینی، حدس زنی، چکی حرف زدن، گمان، حدس زنی، کار حدس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the process of arriving at an answer through making guesses or conjectures.

جمله های نمونه

1. this problem can not be solved by guesswork
این مسئله را با حدس و قیاس نمی توان حل کرد.

2. Longterm forecasts were largely a matter of guesswork.
[ترجمه گوگل]پیش‌بینی‌های بلندمدت تا حد زیادی یک حدس و گمان بود
[ترجمه ترگمان]پیش بینی های longterm تا حد زیادی مربوط به حدس و گمان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Their results owe more to informed guesswork than to actual knowledge.
[ترجمه گوگل]نتایج آنها بیشتر مدیون حدس و گمان آگاهانه است تا دانش واقعی
[ترجمه ترگمان]نتایج آن ها بیشتر به حدس و گمان informed نسبت به دانش واقعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We don't deal in rumours or guesswork.
[ترجمه گوگل]ما به شایعات یا حدس و گمان نمی پردازیم
[ترجمه ترگمان]ما به شایعات و حدس و گمان اعتقاد نداریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There's a lot of guesswork in these calculations.
[ترجمه گوگل]حدس و گمان های زیادی در این محاسبات وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در این محاسبات تعداد زیادی از حدسیات وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The projected sales figures are pure guesswork on our part.
[ترجمه گوگل]ارقام فروش پیش بینی شده از طرف ما حدس و گمان محض است
[ترجمه ترگمان]ارقام فروش پیش بینی شده از سوی ما حدس و گمان خالص هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was pure guesswork on our part.
[ترجمه گوگل]از طرف ما حدس و گمان محض بود
[ترجمه ترگمان]این فقط حدس و گمان ما بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Their price estimates are based on pure guesswork.
[ترجمه گوگل]تخمین قیمت آنها بر اساس حدس و گمان خالص است
[ترجمه ترگمان]برآورده ای قیمت آن ها مبتنی بر حدسیات محض است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It's merely guesswork and an abstract computation, not very satisfying.
[ترجمه گوگل]این صرفا یک حدس و گمان و یک محاسبه انتزاعی است، نه چندان رضایت بخش
[ترجمه ترگمان]این صرفا حدس و گمان است و یک محاسبه انتزاعی، و نه چندان رضایت بخش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They help take the guesswork out of tax law by translating convoluted jargon into plain-folks language.
[ترجمه گوگل]آنها با ترجمه اصطلاحات پیچیده به زبان ساده به حذف حدس و گمان از قوانین مالیاتی کمک می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها با ترجمه اصطلاحات پیچیده به زبان ساده می توانند حدس و گمان را از قانون مالیات بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But it was more than guesswork.
[ترجمه گوگل]اما بیشتر از حدس و گمان بود
[ترجمه ترگمان]اما این بیشتر از حدس و گمان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The docs' guesswork just goes to show how miraculously improbable human health really is.
[ترجمه گوگل]حدس و گمان های اسناد فقط نشان می دهد که واقعاً سلامت انسان به طور معجزه آسایی غیرممکن است
[ترجمه ترگمان]تنها حدسی که در این زمینه وجود دارد این است که نشان دهید که چقدر به طور معجزه آسایی سلامت انسان وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was simply guesswork that it was in that place that some of the Western hostages were kept.
[ترجمه گوگل]صرفاً حدس و گمان بود که برخی از گروگان های غربی در آن مکان نگهداری می شدند
[ترجمه ترگمان]تنها حدس و گمان بود که در همان جا بود که بعضی از گروگان های غربی نگهداری می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Many of Carey's price estimates are based on guesswork.
[ترجمه گوگل]بسیاری از برآوردهای قیمت کری بر اساس حدس و گمان است
[ترجمه ترگمان]بسیاری از برآورده ای قیمت کری براساس حدس و گمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. But that could have been guesswork.
[ترجمه گوگل]اما این می توانست حدس و گمان باشد
[ترجمه ترگمان]اما این می توانست حدس بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کار حدسی (اسم)
guesswork

انگلیسی به انگلیسی

• procedure based on guessing rather than methodical investigation
guesswork is the process or result of trying to guess something.

پیشنهاد کاربران

شک و تردید
We don't deal in rumours or guesswork
ما شایعات یا حدس و گمان رو مبنای تصمیمات/کارها/رویکرد و رفتارمان قرار نمیدیم
فرآیند/کار/پروسه حدس زدن
An estimate
Speculation
• . I had to rely on pure guesswork
• Entering the realms of guesswork and
. speculationn
• . There was no need for guesswork
• What happened before or after remains
...
[مشاهده متن کامل]

. largely a matter of guesswork
• . Scientists are supposed to avoid guesswork
• The population was determined through
. guesswork

گمانه زنی
حدس ورزی ( نوعی روش مسأله گشایی )

بپرس