guarding


معنی: مراقبت، محافظت، مراقب

جمله های نمونه

1. Troops were reported to be guarding the key points there.
[ترجمه گوگل]گزارش شده است که نیروهای نظامی از نقاط کلیدی آنجا محافظت می کنند
[ترجمه ترگمان]گزارش ها حاکی از آن است که نیروهای نظامی از نقاط کلیدی آنجا محافظت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The boxer is hitting with his right arm, guarding with his left.
[ترجمه گوگل]بوکسور با بازوی راستش ضربه می زند و با دست چپ نگهبانی می دهد
[ترجمه ترگمان]مشت زن نیز دست راستش را می زند و از چپ او مراقبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Large dark pines stood like sentinels guarding the wintry garden.
[ترجمه گوگل]کاج های تیره بزرگ مانند نگهبانانی ایستاده بودند که از باغ زمستانی محافظت می کردند
[ترجمه ترگمان]کاج های سیاه بزرگ مانند قراولان در باغ زمستانی ایستاده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They were guarding the bridge, so we forded the river.
[ترجمه گوگل]آنها از پل نگهبانی می دادند، بنابراین ما از رودخانه عبور کردیم
[ترجمه ترگمان]آن ها از پل محافظت می کردند، بنابراین از رودخانه رد شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The dog was guarding its owner's luggage.
[ترجمه گوگل]سگ از چمدان صاحبش محافظت می کرد
[ترجمه ترگمان]سگ از وسایل صاحبش محافظت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We have to recur to arms for guarding our national dignity.
[ترجمه گوگل]ما باید برای پاسداری از عزت ملی خود دست به اسلحه بزنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید برای محافظت از اعتبار ملی مان دوباره به آغوش بکشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The police officers guarding the door let in the celebrities, but they prevented us lesser/mere mortals from going inside.
[ترجمه گوگل]افسران پلیسی که از در نگهبانی می‌کردند به افراد مشهور اجازه ورود دادند، اما آنها از ورود ما انسان‌های کوچکتر/صرف به داخل جلوگیری کردند
[ترجمه ترگمان]افسران پلیسی که از در محافظت می کردند، اجازه ورود افراد سرشناس را دادند، اما آن ها ما را از رفتن به داخل آدم های کوچک و کوچک منع کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Soldiers were guarding the approaches to the city.
[ترجمه گوگل]سربازان از نزدیک‌های شهر مراقبت می‌کردند
[ترجمه ترگمان]سربازان از نزدیک شدن به شهر محافظت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The infantry was / were guarding the bridge.
[ترجمه گوگل]نیروهای پیاده از پل نگهبانی می دادند
[ترجمه ترگمان]پیاده ها از پل محافظت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The guarding of military and diplomatic secrets at the expense of informed representative government provides no real security for our Republic.
[ترجمه گوگل]حفاظت از اسرار نظامی و دیپلماتیک به هزینه دولت نماینده آگاه هیچ امنیت واقعی برای جمهوری ما ایجاد نمی کند
[ترجمه ترگمان]حفاظت از اسرار نظامی و دیپلماتیک به هزینه دولت نماینده مطلع هیچ امنیت واقعی برای جمهوری ما فراهم نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This would include things like providing adequate guarding, wiring up properly in accordance with electrical regulations, installing fume extractor equipment, etc.
[ترجمه گوگل]این موارد شامل مواردی مانند ایجاد محافظ کافی، سیم کشی مناسب مطابق با مقررات برق، نصب تجهیزات دودکش و غیره می شود
[ترجمه ترگمان]این شامل چیزهایی مانند فراهم کردن محافظت کافی، سیم کشی مناسب مطابق با مقررات الکتریکی، نصب تجهیزات extractor آتش نشانی و غیره خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Officers have been guarding inmates who can not be accommodated in overcrowded jails following the riots at Strangeways jail in Manchester.
[ترجمه گوگل]پس از شورش ها در زندان Strangeways در منچستر، افسران از زندانیانی که نمی توانند در زندان های شلوغ اسکان داده شوند، محافظت می کنند
[ترجمه ترگمان]ماموران از زندانیانی که در زندان های شلوغ و پرجمعیت در پی شورش در زندان Strangeways در منچستر زندگی می کنند محافظت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Now look up at the towers guarding the entrance to Charles Bridge.
[ترجمه گوگل]اکنون به برج هایی که از ورودی پل چارلز محافظت می کنند نگاه کنید
[ترجمه ترگمان]حالا به برج ها نگاه کنید که از در ورودی به چارلز پل محافظت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The fairway, with the cliff edge guarding the right-hand side, forms a bowl to collect the shot.
[ترجمه گوگل]فری، با لبه صخره که از سمت راست محافظت می کند، کاسه ای را برای جمع آوری عکس تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]fairway، با لبه صخره که از سمت راست محافظت می کند، یک کاسه برای گرفتن عکس تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مراقبت (اسم)
attention, care, contemplation, tendance, vigilance, meditation, surveillance, watch, guarding, watchfulness, observation, concentration, look-out

محافظت (اسم)
defense, protection, defence, guarding

مراقب (صفت)
attentive, watchful, vigilant, observant, guarding, observing, contemplative, meditating, open-eyed, preserving, scrutinizing, wide-awake, tendering

انگلیسی به انگلیسی

• (medicine) spasm of muscles to reduce motion or agitation of areas affected by injury or disease; (in basketball) act of going after a rival around the court to prevent him from getting close to the basket while avoiding illegal contact

پیشنهاد کاربران

بپرس