1. The central guanine residues are indicated by the arrows.
[ترجمه گوگل]باقی مانده های مرکزی گوانین با فلش ها نشان داده می شوند
[ترجمه ترگمان]باقی مانده های guanine مرکزی توسط فلش ها نشان داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Hypoxanthine guanine Phosphoribosyl Transferase(HPRT) is a classical gene locus in the research of single gene mutation.
[ترجمه گوگل]Hypoxanthine Guanine Phosphoribosyl Transferase (HPRT) یک مکان ژنی کلاسیک در تحقیق جهش تک ژنی است
[ترجمه ترگمان]Hypoxanthine Phosphoribosyl transferase (HPRT)یک مکان ژن کلاسیک در پژوهش از نوع جهش ژنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It is a layer of guanine crystals which glow at night.
[ترجمه گوگل]این لایه ای از کریستال های گوانین است که در شب می درخشد
[ترجمه ترگمان]این لایه ای از کریستال های guanine است که در شب می درخشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The nucleoside guanosine triphosphate (GTP) is derived from guanine, and supplies energy for certain enzymecatlyzed metabolic reactions.
[ترجمه گوگل]نوکلئوزید گوانوزین تری فسفات (GTP) از گوانین مشتق شده است و انرژی را برای برخی واکنش های متابولیکی آنزیمی تامین می کند
[ترجمه ترگمان]The guanosine تری فسفات (GTP)از guanine مشتق شده است و انرژی برای واکنش های متابولیکی و متابولیک خاص را تامین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Researchers at Purdue University used synthetic forms of guanine and cytosine.
[ترجمه گوگل]محققان دانشگاه پردو از اشکال مصنوعی گوانین و سیتوزین استفاده کردند
[ترجمه ترگمان]محققان در دانشگاه پوردو از شکل های مصنوعی of و cytosine استفاده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The present invention discloses a novel polypeptide, human guanine interconversion factor polynucleotides encoding this polypeptide and DNA recombination process to produce the polypeptide.
[ترجمه گوگل]اختراع حاضر یک پلی پپتید جدید، پلی نوکلئوتیدهای فاکتور تبدیل گوانین انسانی را نشان می دهد که این پلی پپتید و فرآیند نوترکیب DNA را برای تولید پلی پپتید کد می کند
[ترجمه ترگمان]اختراع موجود نشان دهنده پلی پپتیدی جدید، guanine interconversion، کدگذاری دوباره این پلی پپتید و DNA - DNA برای تولید پلی پپتید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There are just four kinds: adenine, thymine, guanine and cytosine.
[ترجمه گوگل]فقط چهار نوع وجود دارد: آدنین، تیمین، گوانین و سیتوزین
[ترجمه ترگمان]چهار نوع وجود دارد: adenine، thymine، guanine و cytosine
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It therefore seems that both DNA structure and hydrogen bonding to guanine contribute towards sequence recognition.
[ترجمه گوگل]بنابراین به نظر می رسد که هر دو ساختار DNA و پیوند هیدروژنی به گوانین به شناسایی توالی کمک می کنند
[ترجمه ترگمان]بنابراین به نظر می رسد که هم ساختار DNA و هم پیوند هیدروژنی به guanine در جهت تشخیص توالی نقش دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He uses zeroes and ones to represent the very first chemical building blocks of life (most likely compounds based on adenine, thymine, guanine, cytosine or uracil).
[ترجمه گوگل]او از صفر و یک برای نشان دادن اولین بلوک های شیمیایی زندگی (به احتمال زیاد ترکیبات مبتنی بر آدنین، تیمین، گوانین، سیتوزین یا اوراسیل) استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]او از صفر و کسانی استفاده می کند که اولین بلوک های سازنده اولیه شیمیایی حیات (به احتمال زیاد ترکیبات براساس adenine، thymine، guanine، cytosine یا لهجه ای)را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The DNA base composition is 3 6 - 3 1 mol % guanine plus cytosine.
[ترجمه گوگل]ترکیب پایه DNA 3 6 - 3 1 mol % گوانین به اضافه سیتوزین است
[ترجمه ترگمان]ترکیب پایه DNA ۳ - ۳ mol % guanine به علاوه cytosine است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The most abundant bases are cytosine, thiamine, and uracil ( pyrimidines ) and adenine and guanine ( purines ) .
[ترجمه گوگل]فراوان ترین بازها سیتوزین، تیامین و اوراسیل (پیریمیدین ها) و آدنین و گوانین (پورین ها) هستند
[ترجمه ترگمان]The، cytosine، thiamine، and (pyrimidines)و adenine (purines)هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It stores information as a sequence of chemical building blocks (nucleotides) we call A, C, T, and G (for adenine, cytosine, thymine, and guanine in DNA, and uracil replacing thymine in RNA).
[ترجمه گوگل]این اطلاعات را به عنوان دنباله ای از بلوک های سازنده شیمیایی (نوکلئوتیدها) که ما A، C، T و G می نامیم (برای آدنین، سیتوزین، تیمین و گوانین در DNA، و اوراسیل جایگزین تیمین در RNA) ذخیره می کند
[ترجمه ترگمان]این سیستم اطلاعات را به عنوان یک رشته از بلوک های سازنده مواد شیمیایی (nucleotides)ذخیره می کند (nucleotides)ما A، C، T و G (برای adenine، cytosine، thymine و guanine در DNA نامیده می شود و پذیرا جایگزینی thymine در RNA)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The base ratio of 1:1 for the bases adenine and thymine and the bases cytosine and guanine was the first clue to the specificity of BASE PAIRING in the nucleic acids.
[ترجمه گوگل]نسبت پایه 1:1 برای بازهای آدنین و تیمین و بازهای سیتوزین و گوانین اولین سرنخ برای ویژگی BASE Pairing در اسیدهای نوکلئیک بود
[ترجمه ترگمان]نسبت پایه ۱: ۱ برای the و thymine و the cytosine و guanine اولین سرنخ برای ویژگی of pairing در اسیده ای نوکلییک بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Resembles thymine, but easily interconverts to tautomeric form that pairs with guanine.
[ترجمه گوگل]شبیه تیمین است، اما به راحتی به فرم تومریک تبدیل می شود که با گوانین جفت می شود
[ترجمه ترگمان]thymine resembles (resembles thymine)، اما به راحتی با tautomeric جفت می شود که جفت with را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید