1. Punished but hardly chastened, Mr. Guan keeps his American-made Robinson copter in a quasi hangar at his yacht club, on the banks of the milky Ou River some 30 minutes from downtown Wenzhou.
[ترجمه گوگل]آقای گوان که تنبیه شده اما به سختی تنبیه شده است، هلی کوپتر آمریکایی رابینسون خود را در یک آشیانه شبه در باشگاه قایق های تفریحی خود، در سواحل رودخانه شیری او، حدود 30 دقیقه از مرکز شهر ونژو، نگه می دارد
[ترجمه ترگمان]آقای جوان به سختی تنبیه شد اما به سختی تنبیه شد، آقای جوان، Robinson آمریکایی را در آشیانه شبه خود در ساحل of در فاصله ۳۰ دقیقه از مرکز شهر Wenzhou نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Ju - Ying Guan Xia Yu and worst, and got face cream are Liangshan.
[ترجمه گوگل]جو - یانگ گوان شیا یو و بدترین، و کرم صورت لیانگشان هستند
[ترجمه ترگمان]Ju، Guan یو و بدتر از این، و got با کرم روبرو هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. There are, however, few articles concerning Guan Zhang's law thoughts comprehensively. "
[ترجمه گوگل]با این حال، مقالات کمی در مورد افکار حقوقی گوان ژانگ به طور جامع وجود دارد "
[ترجمه ترگمان]با این حال، مقالات اندکی در رابطه با افکار قانون گوان به صورت جامع ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A comparison between Qin Guan and Sushi in their styles of writing is helpful to our completer understanding and evaluation of Qin Guan's poems.
[ترجمه گوگل]مقایسه بین کوین گوان و سوشی در سبک نوشتاری آنها برای درک و ارزیابی کامل ما از اشعار کین گوان مفید است
[ترجمه ترگمان]مقایسه بین چین و سوشی در سبک نویسندگی به درک و ارزیابی our و ارزیابی اشعار (چین)کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Secondly, the good community property Guan.
[ترجمه گوگل]در مرحله دوم، اموال جامعه خوب Guan
[ترجمه ترگمان]دوم، the املاک و مستغلات، ماکیان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Big Sister speaker, Guan Tingting was in a bitter destroy Liu Xing, a post - release arm.
[ترجمه گوگل]سخنران خواهر بزرگ، Guan Tingting در نابودی تلخ لیو زینگ، بازوی پس از انتشار بود
[ترجمه ترگمان]سخنگوی بزرگ خواهر، Guan Tingting در یک نابودی تلخ، یک بازوی پس از آزادی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Guan Hong from Hubei. She set three records on route to winning the final of women's46- kilogramme weightlifting.
[ترجمه گوگل]گوان هونگ از هوبی او سه رکورد در مسیر قهرمانی در فینال وزنه برداری وزن 46- کیلوگرم زنان به نام خود ثبت کرد
[ترجمه ترگمان]گوان هنگ از هوبی او سه رکورد در راه برنده شدن نهایی وزنه برداری زنان و کیلوگرم وزنه برداری زنان ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Sung by envoy is also specific to Guan Ming, is eight, ninth rank the general term for a small military attache.
[ترجمه گوگل]خوانده شده توسط فرستاده نیز مختص به گوان مینگ، هشتم، رتبه نهم اصطلاح عمومی برای یک وابسته نظامی کوچک است
[ترجمه ترگمان]Sung که توسط فرستاده به دست فرستاده ویژه به Guan مینگ، هشت، نهم و دوره عمومی وابسته به وابسته نظامی کوچک قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Guan Z, Lu JF . Basic of Numerical Analysis. Beijing: Higher Education Press, 1998 ( in Chinese ) .
[ترجمه گوگل]Guan Z، Lu JF مبانی آنالیز عددی پکن: انتشارات آموزش عالی، 1998 (به زبان چینی)
[ترجمه ترگمان]Guan Z، لو جی تحلیل عددی پکن: انتشارات عالی آموزش، ۱۹۹۸ (در چین)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Next, further standard company Dong Jianshi Gao Guan and shareholder's transaction behavior.
[ترجمه گوگل]بعد، بیشتر استاندارد شرکت دونگ جیانشی گائو گوان و رفتار معامله سهامداران
[ترجمه ترگمان]سپس، شرکت استاندارد بعدی دونگ Jianshi Gao گوان و رفتار معامله سهام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Him Guan Guoguang painted a piece of picture, have quite " plutonomy " flavour.
[ترجمه گوگل]او Guan Guoguang نقاشی یک قطعه از تصویر، کاملا "پلوتونومی" طعم
[ترجمه ترگمان]او، Guan، یک تکه عکس را نقاشی کرد، طعم آن کاملا \"plutonomy\" بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Guan laughingly said, " That's unnecessary. " Then he gave orders to hold a dinner for Hua Tuo.
[ترجمه گوگل]گوان با خنده گفت: "این غیرضروری است " سپس دستور داد که برای هوآ توئو یک شام برگزار کنند
[ترجمه ترگمان]ماکیان خنده کنان گفت: \" این کار غیر ضروری است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. They learned that the man was named Guan Yu.
[ترجمه گوگل]آنها متوجه شدند که این مرد گوان یو نام دارد
[ترجمه ترگمان]آن ها فهمیدند که این مرد Guan یو نامیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Guan and Zhang had nothing more to say, But they walked away sneeringly.
[ترجمه گوگل]گوان و ژانگ دیگر چیزی برای گفتن نداشتند، اما با تمسخر از آنجا دور شدند
[ترجمه ترگمان]Guan و ژانگ چیزی برای گفتن نداشتند، اما آن ها با انزجار از آنجا دور شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید