grumbling


غرغر، لندلند، غرغرو

جمله های نمونه

1. a grumbling servant
نوکر غرغرو

2. the students' beefs and grumbling
شکایات و غر و لندهای دانشجویان

3. Stop grumbling! You've got nothing to complain about.
[ترجمه گوگل]غر زدن را بس کن! شما چیزی برای شکایت ندارید
[ترجمه ترگمان]غرغر نکن! چیزی نیست که بخوای ازش شکایت کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She spent the evening grumbling to me about her job.
[ترجمه گوگل]او عصر را با غر زدن درباره شغلش برای من گذراند
[ترجمه ترگمان]تمام شب را در مورد کارش به من غرولند می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Farmers are always grumbling about the weather.
[ترجمه گوگل]کشاورزان همیشه از آب و هوا غر می زنند
[ترجمه ترگمان]کشاورزان همیشه در مورد آب و هوا حرف می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She paid up, with some grumbling.
[ترجمه گوگل]او با کمی غر زدن پرداخت
[ترجمه ترگمان]با غرولند جواب داد:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She's always grumbling to me about how badly she's treated at work.
[ترجمه گوگل]او همیشه برای من غر می‌زند که چقدر در محل کار با او بد رفتار می‌شود
[ترجمه ترگمان]او همیشه در مورد اینکه چه رفتار بدی در سر کار دارد غرولند می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It's no use grumbling at the weather.
[ترجمه گوگل]غر زدن از آب و هوا فایده ای ندارد
[ترجمه ترگمان]غرولند کردن در هوا فایده ای ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The dogs made a noise, a rough, grumbling sound.
[ترجمه گوگل]سگ ها سروصدایی دادند، صدای خشن و غرغری
[ترجمه ترگمان]سگ ها سر و صدا کردند، صدایی خشن و غرغر آمیز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Although he was only grumbling, his choice of words made Rodney angry.
[ترجمه گوگل]اگرچه او فقط غر می زد، اما انتخاب کلماتش رادنی را عصبانی کرد
[ترجمه ترگمان]اگر چه او فقط غرولند می کرد، انتخاب کلمات او را به شدت عصبانی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We didn't hear any grumbling about the food.
[ترجمه گوگل]ما هیچ غرغری در مورد غذا نشنیدیم
[ترجمه ترگمان]ما در مورد غذا غرغر نمی کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Taxpayers are grumbling about the waste of government money, as usual.
[ترجمه گوگل]مالیات دهندگان طبق معمول از هدر رفتن پول دولت غر می زنند
[ترجمه ترگمان]Taxpayers در مورد هدر دادن پول دولت مثل همیشه غر می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She is always grumbling!
[ترجمه گوگل]او همیشه غرغر می کند!
[ترجمه ترگمان]همیشه غرغر می کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Grumbling quietly in a highly satisfactory sort of way, I eased the car into the traffic and headed back towards Colcutt.
[ترجمه گوگل]بی سر و صدا به شیوه ای بسیار رضایت بخش غرغر می کردم، ماشین را در ترافیک راحت کردم و به سمت کولکات برگشتم
[ترجمه ترگمان]درحالیکه به آرامی غرغر می کند ماشین را در ترافیک گذاشتم و به سمت Colcutt به راه افتادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She was grumbling about having to work so late.
[ترجمه گوگل]او غر می زد که باید تا دیر وقت کار کند
[ترجمه ترگمان]داشت غر می زد که باید تا دیروقت کار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• low discontented muttering, sullen complaining; growling; rumbling
complaining, discontented

پیشنهاد کاربران

خروشان، پرسروصدا
گله آمیز، شِکوه آلود، نق نق آلود

بپرس