1. a grueling test
آزمونی طاقت فرسا
2. The recruits were put through a week of grueling endurance tests.
[ترجمه گوگل]افراد استخدام شده یک هفته آزمایش های طاقت فرسا را پشت سر گذاشتند
[ترجمه ترگمان]این نیروهای تازه در یک هفته از آزمایش های تحمل خسته کننده قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He must also embark on a grueling course of longer-term reforms.
[ترجمه گوگل]او همچنین باید یک دوره طاقت فرسا اصلاحات بلندمدت را آغاز کند
[ترجمه ترگمان]او همچنین باید روند خسته کننده اصلاحات بلند مدت را آغاز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The President was working grueling eighteen-hour days trying to save the Great Deal.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور روزها هجده ساعت طاقت فرسا تلاش می کرد تا معامله بزرگ را نجات دهد
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور در حال کار کردن با ۱۸ ساعت کار طاقت فرسا برای نجات دادن \"دیل بزرگ\" بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It was a grueling pace, but it was worth the effort, and Gingrich was willing to do it.
[ترجمه گوگل]سرعت طاقتفرسایی بود، اما ارزش تلاش را داشت و گینگریچ مایل بود این کار را انجام دهد
[ترجمه ترگمان]این یک روند طاقت فرسا بود، اما ارزش تلاش را داشت، و گینگریچ هم مایل بود این کار را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. All are drenched in sweat from the grueling morning workout.
[ترجمه گوگل]همه غرق در عرق از تمرین طاقت فرسا صبح هستند
[ترجمه ترگمان]همه آن ها از ورزش خسته کننده صبح خسته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. His grueling schedule is just one not - so - subtle hint of what he expects from employees.
[ترجمه گوگل]برنامه طاقت فرسا او فقط یک اشاره نه چندان ظریف از انتظارات او از کارمندان است
[ترجمه ترگمان]برنامه خسته کننده او تنها یک نشانه نه چندان ظریف از چیزی است که او از کارمندان انتظار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. You reach your goal after grueling hours of sweat and pain.
[ترجمه گوگل]شما پس از ساعت ها طاقت فرسای عرق و درد به هدف خود می رسید
[ترجمه ترگمان]بعد از یک ساعت عرق و درد به هدفتان می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Despite a grueling daily schedule of physiotherapy, the outlook remained bleak.
[ترجمه گوگل]با وجود برنامه روزانه طاقت فرسا فیزیوتراپی، چشم انداز تیره و تار باقی ماند
[ترجمه ترگمان]با وجود یک برنامه خسته کننده روزانه فیزیوتراپی، چشم انداز همچنان تیره و تار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. For the next grueling year, I'll be your homeroom teacher.
[ترجمه گوگل]برای سال طاقت فرسا آینده، من معلم خانه شما خواهم بود
[ترجمه ترگمان]برای سال خسته کننده بعدی، من معلم کلاس شما خواهم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Nursing school was grueling, especially for someone who'd never used a computer.
[ترجمه گوگل]مدرسه پرستاری طاقت فرسا بود، به خصوص برای کسی که هرگز از کامپیوتر استفاده نمی کرد
[ترجمه ترگمان]مدرسه پرستاری کار طاقت فرسایی بود، به خصوص برای کسی که هرگز از یک کامپیوتر استفاده نکرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Its feature is a grueling canoe race across the usually semi - frozen St. Lawrence River.
[ترجمه گوگل]ویژگی آن مسابقه طاقت فرسا قایق رانی در رودخانه معمولا نیمه یخ زده سنت لارنس است
[ترجمه ترگمان]ویژگی آن، یک قایق grueling grueling است که در طول رودخانه تقریبا یخ زده سنت لارنس قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Facing grueling employment competition, university graduates may produce all knids of psychologicai problems.
[ترجمه گوگل]در مواجهه با رقابت طاقت فرسای شغلی، فارغ التحصیلان دانشگاهی ممکن است انواع مشکلات روانی را ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]با روبرو شدن با رقابت طاقت فرسا، فارغ التحصیلان دانشگاهی ممکن است همه مشکلات psychologicai را تولید کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Was it as physically grueling to shoot those scenes as it appeared?
[ترجمه گوگل]آیا فیلمبرداری آن صحنه ها به همان اندازه که به نظر می رسید از نظر فیزیکی طاقت فرسا بود؟
[ترجمه ترگمان]آیا از نظر فیزیکی، عکاسی از آن صحنه هایی بود که به نظر می رسید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید