grubstake


(عامیانه) پول و مایحتاجی که در اختیار کاشفان معادن قرار داده می شود (و بدین وسیله دهنده ی پول هم سهمی از درآمد احتمالی معدن را دریافت می کند)، پیش پرداخت برای هرگونه فعالیت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: tools and provisions advanced to a person planning a mining operation or similar venture, in exchange for a share of the expected profits.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: grubstakes, grubstaking, grubstaked
مشتقات: grubstaker (n.)
• : تعریف: to provide with a grubstake.

جمله های نمونه

1. They grubstaked him two horses and enough supplies for three months.
[ترجمه گوگل]دو اسب و آذوقه کافی برای سه ماه به او زدند
[ترجمه ترگمان]برای سه ماه به او دوتا اسب و تجهیزات کافی داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I got me a grubstake, I might get lucky.
[ترجمه گوگل]من برایم گرابستیک گرفتم، شاید خوش شانس باشم
[ترجمه ترگمان]من یک مقدار پول در اختیارم گذاشتم، ممکن بود شانس بیاورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But I'm having trouble finding anybody to put up a grubstake to help me get started.
[ترجمه گوگل]اما من در پیدا کردن کسی که یک grubstake برای کمک به من در شروع کار ایجاد کند، مشکل دارم
[ترجمه ترگمان]اما من مشکل پیدا کردن کسی را پیدا کرده ام که در راه رفتن به من کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I want to quit my job and open a sporting goods shop for myself. But I'm having trouble finding anybody to put up a grubstake to help me get started.
[ترجمه گوگل]من می خواهم کارم را رها کنم و یک مغازه لوازم ورزشی برای خودم باز کنم اما من در پیدا کردن کسی که یک grubstake برای کمک به من در شروع کار ایجاد کند، مشکل دارم
[ترجمه ترگمان]من میخوام شغلم رو ول کنم و یه مغازه لوازم ورزشی برای خودم باز کنم اما من مشکل پیدا کردن کسی را پیدا کرده ام که در راه رفتن به من کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. My husband and I have worked hard to make our new restaurant a success, but most of all I thank my father for giving us the grubstake to open it.
[ترجمه گوگل]من و شوهرم سخت تلاش کرده‌ایم تا رستوران جدیدمان را به موفقیت برسانیم، اما بیشتر از همه از پدرم تشکر می‌کنم که به ما اجازه داد تا آن را باز کنیم
[ترجمه ترگمان]من و شوهرم به سختی تلاش کردیم تا رستوران جدید را به دست بیاوریم، اما بیشتر از همه از پدرم تشکر کردم که به ما پول داده تا در را باز کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• advance money, advance payment
provide assistance (monetary or otherwise) in return for a share in profits

پیشنهاد کاربران

بپرس