grows

جمله های نمونه

1. population grows exponentially while food production grows mathematically
جمعیت به طور تصاعدی (فرایازی) رشد می کند در حالی که رشد تولید خوراک به صورت حسابی است.

2. a boy grows into a man
پسر مرد می شود

3. this offshoot grows its own roots while still attached to the parent tree
این گیاه نورس در حالی که هنوز به درخت مادر وصل است شروع به ریشه دواندن می کند.

4. this plant grows in all kinds of soil, including chalk
این گیاه در انواع خاک ها رشد می کند حتی خاک گچی.

5. this plant grows quickly and makes excellent pasture for sheep
این گیاه زود رشد می کند و برای گوسفند چرامین بسیار خوبی است.

6. a plant that grows with vigor
گیاهی که خوب رشد می کند

7. their language also grows by englishing foreign words
زبان آنها ازراه انگلیسی کردن واژه های خارجی نیز گسترش می یابد.

8. the embrio quickens and grows
نطفه جان می گیرد و بزرگ می شود.

9. this kind of weather grows on you
این نوع آب و هوا کم کم برای شما خوشایند می شود.

10. her anxiety for her children grows out of love
دلواپسی او در مورد بچه هایش بخاطر علاقه ی مفرط است.

11. when the day dawns, the sky grows light
هنگامی که روز می شود (فرا می رسد) آسمان روشن می گردد.

12. father huffed and said, "do you think money grows on trees!"
پدر برآشفت و گفت : ((فکر می کنی پول علف خرسه !))

انگلیسی به انگلیسی

• become larger; cultivate; be changed; be; become

پیشنهاد کاربران

ببستگی داره جملمون چی باشه اگه بخایم بگیم
The man grows corn in his farm معنی growsمیشه پرورش دادن
become larger or greater over a period of time; increase.
پرورش دادن
رشد میکند

بپرس