در سنین پایین؛ در نوجوانی؛ در خردسالی
بزرگسالی
نمو کردن
در بزرگسالی
بچه که بودم . . .
Growing up we were rich
بچه که بودم پولدار بودیم ( محاوره )
بچه که بودم پولدار بودیم ( محاوره )
در دوران کودکی
در حال رشد و بزگ شدن
رشد کردن، بزرگ شدن
در حال رشد
در حال رشت
بزرگ شدن
رشد کردن، بالا رفتن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)