🔹 معادل فارسی: رشد کردن از دل رنج / شکوفا شدن از طریق درد / تحول یافتن از دل سختی
🔹 مثال ها:
She grew through pain after losing her mother, becoming more compassionate and wise. او بعد از از دست دادن مادرش از دل رنج رشد کرد و مهربان تر و خردمندتر شد.
... [مشاهده متن کامل]
True leaders grow through pain, not comfort. رهبران واقعی از دل رنج رشد می کنن، نه از آسایش.
Every scar tells a story of someone who chose to grow through pain. هر زخم، داستان کسیه که تصمیم گرفت از دل درد رشد کنه.
🔹 مترادف ها: Transform through adversity – Rise from hardship – Bounce back stronger – Find meaning in suffering – Forge strength in fire
🔹 مثال ها:
She grew through pain after losing her mother, becoming more compassionate and wise. او بعد از از دست دادن مادرش از دل رنج رشد کرد و مهربان تر و خردمندتر شد.
... [مشاهده متن کامل]
True leaders grow through pain, not comfort. رهبران واقعی از دل رنج رشد می کنن، نه از آسایش.
Every scar tells a story of someone who chose to grow through pain. هر زخم، داستان کسیه که تصمیم گرفت از دل درد رشد کنه.
🔹 مترادف ها: Transform through adversity – Rise from hardship – Bounce back stronger – Find meaning in suffering – Forge strength in fire