سرچشمه گرفتن
علاقه خود به چیزی را با گذر زمان از دست دادن
از بین رفتن ( مدل مو )
بلند کردن ( مو ) بلند شدن
( عادت را ) کنار گذاشتن
بزرگتر شدن ( طوری که دیگر لباس یا وسایل آن ها مناسبشان نباشد )
از بین رفتن ( مدل مو )
بلند کردن ( مو ) بلند شدن
( عادت را ) کنار گذاشتن
بزرگتر شدن ( طوری که دیگر لباس یا وسایل آن ها مناسبشان نباشد )
زده شدن
نشات گرفتن
ترک عادات رفتاری کودکی طی رشد سنی
بالغ و عاقل شدن و کارای بچگانه نکردن
A hippie growing out her hair : یک هیچی داره موهاشو رشد میده ( داره اجازه میده که موهاش در بیاد )
به این معنی هست که شما موهاتو اون قدر بزارید بلند شه که استایل و مدل فعلی موهاتون از بین بره
I'm growing my fringe out
fringe
مدل موی چتری
مدل موی چتری
بلند کردن مو
سر بر آوردن
بزرگ شدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)