groveling


سینه مال رونده، پست، خوار، فرومایه

جمله های نمونه

1. Why are you groveling in the dirt? Have you lost something?
[ترجمه گوگل]چرا در خاک غور می کنی؟ چیزی از دست داده ای؟
[ترجمه ترگمان]چرا تو زمین نشستی؟ چیزی رو از دست دادی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Here is the pretty official groveling in sentimentality.
[ترجمه گوگل]در اینجا غرض ورزی رسمی در احساسات گرایی است
[ترجمه ترگمان]این هم یکی از مقامات زیبا که در احساساتی شدن در شما رخنه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A request like yours requires flattery and groveling.
[ترجمه گوگل]درخواستی مثل شما مستلزم تملق و چاپلوسی است
[ترجمه ترگمان]یه درخواست مثل تو نیاز به چاپلوسی و groveling داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Why are you groveling in the dust? Have you lost something?
[ترجمه گوگل]چرا در غبار غوطه ور می شوید؟ چیزی از دست داده ای؟
[ترجمه ترگمان]چرا تو این گرد و خاک نشستی؟ چیزی رو از دست دادی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You might be groveling around in low-level bits and pointer arithmetic, then zoom out to an abstraction that's close to the business domain. You're always bopping back and forth. That's hard.
[ترجمه گوگل]ممکن است در بیت‌های سطح پایین و محاسبات اشاره‌گر بگردید، سپس به یک انتزاع نزدیک به حوزه کسب‌وکار بزرگ‌نمایی کنید شما همیشه در حال پریدن به جلو و عقب هستید سخت است
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است در اطراف بیت های سطح پایین و حساب pointer groveling باشید، سپس به یک انتزاع که نزدیک به حوزه کسب وکار است زوم کنید تو همیشه به عقب و جلو میری سخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You must know how an ant feels, groveling like that.
[ترجمه گوگل]شما باید بدانید که یک مورچه چه احساسی دارد که اینطور غوغا می کند
[ترجمه ترگمان]تو باید بدونی که یه مورچه چه احساسی داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Dear Sam, she read, shaking her head at the profane groveling, the threatening accusations. . . .
[ترجمه گوگل]سام عزیز، او با تکان دادن سرش در برابر زمزمه های بی ادبانه، اتهامات تهدیدآمیز را خواند
[ترجمه ترگمان]سام عزیز در حالی که سر خود را به زمین پست profane و اتهامات تهدیدآمیز خود را تکان می داد، گفت: سام عزیزم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Next time you communicate with your friend, express deep remorse and offer a groveling apology.
[ترجمه گوگل]دفعه بعد که با دوست خود ارتباط برقرار می کنید، پشیمان شوید و عذرخواهی کنید
[ترجمه ترگمان]دفعه بعد که با دوستت ارتباط برقرار می کنی، پشیمانی عمیق بیان می کنی و یه عذرخواهی بزرگ بهت پیشنهاد می ده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Within the training class a dispute arose over whether, under the circumstances, groveling was acceptable.
[ترجمه گوگل]در کلاس آموزشی، اختلاف نظر بر سر این بود که آیا، در این شرایط، غوغا کردن قابل قبول است یا خیر
[ترجمه ترگمان]در کلاس آموزشی، بحث بر سر این موضوع مطرح شد که آیا تحت شرایطی که در نظر گرفته شده، groveling غیرقابل قبول است یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He just felt it was easier to step across the state line and have people groveling at your doorstep.
[ترجمه گوگل]او فقط احساس می کرد راحت تر است که از خط ایالت عبور کند و مردمی را که در آستان شما غرولند کنند
[ترجمه ترگمان]او فقط احساس می کرد که قدم زدن در میان صف دولتی آسان تر است و افرادی را که در جلوی خانه شما پراکنده شده اند، دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He snorted and pranced and pawed at the floor in salivating lust and groveling need.
[ترجمه گوگل]او خرخر می کرد و با هوس و نیاز شدید به زمین می زد و پنجه می کشید
[ترجمه ترگمان]او با صدای خرناس مانندی از جا بلند شد و در کف زمین تف کرد و به زمین افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. 6- Be inspired with the belief that life is a great and noble calling; not a mean and groveling thing that we are to shuffle through as we can, but an elevated and lofty destiny. William E.
[ترجمه گوگل]6- الهام بگیرید که زندگی یک ندای بزرگ و شریف است نه یک چیز پست و ناخوشایند که باید تا آنجا که می‌توانیم از آن عبور کنیم، بلکه سرنوشتی والا و بلند است ویلیام ای
[ترجمه ترگمان]۶- از این باور الهام داشته باشید که زندگی یک اصطلاح عالی و عالی است؛ نه یک چیز بد و groveling که ما می توانیم آن طور که می توانیم، اما یک سرنوشت مرتفع و بلند گام بر می داریم ویلیام ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• base, abject, contemptible

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Acting in a servile or humble manner to gain favor 🙇‍♂️
🔍 مترادف: Fawning
✅ مثال: He was grovelling for forgiveness after forgetting their anniversary.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : grovel
✅️ اسم ( noun ) : _
✅️ صفت ( adjective ) : groveling ( grovelling )
✅️ قید ( adverb ) : grovelingly ( grovellingly )
عاجزانه
چاپلوسی

بپرس