انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
FA: "خدمتکار به خاک پای پادشاه افتاد. "
... [مشاهده متن کامل]
FA: "تملق کنان التماس می کرد که او را بپذیرد. "
FA: "برای ترفیع، چاپلوسیِ رئیس را می کرد. "
FA: "زندانیان برای غذا گدایی می کردند. "
FA: "خودت را ذلیل نکن، از حق خودت دفاع کن!"
FA: "زائران در برابر حرم به سجده افتادند. "
FA: "بعد از فراموش کردن تولدش، ذلیلانه عذرخواهی کرد. "
FA: "سیاستمداران برای جلب آرا تملق می گویند. "
FA: "تحت شکنجه، تسلیم شد و اعتراف کرد. "
FA: "بیخیال چاپلوسی بشو، خجالت آوره!"
- - -
- Physical submission: افتادن به خاک پای ( falling at feet ) , سجده کردن ( prostrating ) .
- Degrading pleas: التماسِ ذلیلانه ( pathetic begging ) , گدایی ( begging ) .
- Insincerity: چاپلوسی ( sycophancy ) , تملق ( flattery ) .
- - -
Persian: خاک پای کسی را خوردن
ترجمه: "ژنرال شکست خورده خاک پای امپراتور را خورد. "
- - -
Persian: برای بخشش التماس کردن
ترجمه: "او پس از اشتباهش برای بخشش التماس کرد. "
- - -
Persian: در برابر قدرت خوار شدن
ترجمه: "مقامات در برابر دیکتاتور خوار شدند. "
- - -
Persian: با ذلت عذرخواهی کردن
ترجمه: "او برای حفظ شغلش با ذلت عذرخواهی کرد. "
- - -
Persian: برای حفظ شغل تملق گفتن
ترجمه: "کارمند برای حفظ مقامش تملق گفت. "
- - -
Persian: !دیگر خودت را کوچک نکن
ترجمه: "!دیگر خودت را کوچک نکن و از حق خودت دفاع کن"
- - -
Persian: مانند نوکر رفتار کردن
ترجمه: "او مانند نوکر رفتار کرد تا آنها را راضی کند. "
- - -
Persian: از ترس چاپلوسی کردن
ترجمه: "زندانیان از ترس چاپلوسی کردند. "
- - -
Persian: چاپلوسیِ تحقیرآمیز
ترجمه: "چاپلوسیِ تحقیرآمیز او شرم آور بود. "
- - -
Persian: برای بخشایش گدایی کردن
ترجمه: "مجرم در دادگاه برای بخشایش گدایی کرد. "
- - -
- "Grovel" implies extreme, often degrading submission ( خوار شدن, ذلت, تملق ) .
- Persian idioms like "خاک پای کسی را خوردن" ( eat the dust of someone's feet ) capture the humiliation.
- For insincere groveling, Persian uses چاپلوسی ( sycophancy ) or تملق ( flattery ) .