grout

/ˈɡraʊt//ɡraʊt/

معنی: بلغور، دوغاب، ارد خشن، ملاط رقیق، قطعات کوچک و نامنظم سنگ، دوغاب ریختن
معانی دیگر: آرد زبر، (انگلیس) ته نشست، درده، تفاله، (بنایی) دوغ آهک و سیمان و غیره، ملاط، (بنایی) گچ آبکی (برای رو کاری)، درجمع بلغور، دوغاب بین اجرها ریختن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: grouter (n.)
(1) تعریف: a coarse mortar used to fill in the crevices between tiles or in masonry or stonework.

(2) تعریف: a thin coat of plaster applied as finishing to an interior wall.

جمله های نمونه

1. Grout turned away, straightened his back and brought his head up, ignoring Ashton pointedly as he walked proudly away.
[ترجمه گوگل]گروت پشتش را برگرداند، پشتش را صاف کرد و سرش را بالا آورد، در حالی که اشتون با غرور از آنجا دور می شد، اشاره ای نکرد
[ترجمه ترگمان]سپس برگشت و سرش را راست کرد و سرش را بلند کرد و حواسش را جمع کرد و حواسش را جمع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Grout glared at them both as he rubbed his smarting head.
[ترجمه گوگل]گروت در حالی که سر هوشمندانه اش را مالیده بود به هر دوی آنها خیره شد
[ترجمه ترگمان]در حالی که سرش را می مالید به هر دوی آن ها خیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In the bathroom, mildew had invaded the grout, and red towels hung over orange towels.
[ترجمه گوگل]در حمام، کپک به دوغاب نفوذ کرده بود و حوله های قرمز روی حوله های نارنجی آویزان شده بود
[ترجمه ترگمان]در حمام، کپک به دوغاب زده می شد و حوله های سرخ بر روی حوله های نارنجی اویزان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Choose a waterproof adhesive and finish off with grout in a contrasting colour.
[ترجمه گوگل]یک چسب ضد آب انتخاب کنید و با دوغاب با رنگ متضاد کار را تمام کنید
[ترجمه ترگمان]یک چسب ضد آب انتخاب کنید و با دوغاب به رنگ متضاد به پایان برسانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Always use waterproof grout on tiled worktops; ordinary grout will harbour germs.
[ترجمه گوگل]همیشه از دوغاب ضد آب روی میزهای کار کاشی شده استفاده کنید دوغاب معمولی حاوی میکروب ها خواهد بود
[ترجمه ترگمان]همیشه از دوغاب ضد آب بر روی کاشی های کاشی شده استفاده کنید؛ دوغاب معمولی germs ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Study the influence of the proportion of grout and grouting pressure to the.
[ترجمه گوگل]مطالعه تاثیر نسبت دوغاب و فشار تزریق به
[ترجمه ترگمان]میزان تاثیر تزریق تزریق و تزریق تزریق را مورد مطالعه قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Make sure the grout doesn't show on your mosaic hand mirror.
[ترجمه گوگل]مطمئن شوید که دوغاب روی آینه دستی موزاییکی شما نشان داده نمی شود
[ترجمه ترگمان]دقت کنید که دوغاب در آینه دستی your ظاهر نشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The law of fracture pressure of grouting is affected by the gap width notably, and the rheological parameters of grout play a key role in computing the diffusion radius.
[ترجمه گوگل]قانون فشار شکست تزریق به طور مشخص تحت تأثیر عرض شکاف است و پارامترهای رئولوژیکی گروت نقش کلیدی در محاسبه شعاع انتشار دارند
[ترجمه ترگمان]قانون فشار شکستگی در تزریق تزریق تحت تاثیر پهنای شکاف است و پارامترهای ریولوژیک در دوغاب نقش کلیدی در محاسبه شعاع انتشار ایفا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The grout is installed after final adjustment and installation of the roadway wearing surface.
[ترجمه گوگل]دوغاب پس از تنظیم نهایی و نصب سطح فرسوده جاده نصب می شود
[ترجمه ترگمان]دوغاب پس از تنظیم نهایی و نصب سطح پوشش شاهراه نصب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Nine new opera houses were opened during this period, and after 1650, never fewer than four were in simultaneous operation (Grout, 199.
[ترجمه گوگل]نه خانه اپرای جدید در این دوره افتتاح شد و پس از سال 1650، کمتر از چهار خانه به طور همزمان در حال فعالیت نبودند (گروت، 199
[ترجمه ترگمان]در این دوره نه خانه اپرا ساخته شد، و پس از سال ۱۶۵۰، هرگز کم تر از چهار خانه در عملیات همزمان (Grout، ۱۹۹
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Learn how to clean the grout for a mosaic tiled hand mirror at home in this free crafting video.
[ترجمه گوگل]نحوه تمیز کردن دوغاب آینه دستی کاشی کاری شده در خانه را در این ویدیوی ساخت رایگان بیاموزید
[ترجمه ترگمان]یاد بگیرید که چگونه دوغاب را برای یک آینه دستی کاشی شده در خانه در این ویدیو در حال توسعه، تمیز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Sleeking takes five minutes from the time the grout is mixed.
[ترجمه گوگل]براق شدن پنج دقیقه از زمان مخلوط شدن دوغاب طول می کشد
[ترجمه ترگمان]sleeking پنج دقیقه طول می کشد تا آمیزه تزریق مخلوط شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. For tile work, a very thin mortar called grout is used.
[ترجمه گوگل]برای کاشی کاری از ملات بسیار نازکی به نام دوغاب استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]برای کاشی کاری، یک ملات خیلی نازک به نام دوغاب استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The mixing of JS Grout should follow the stipulation 2 in this Construction Method.
[ترجمه گوگل]اختلاط JS Grout باید از قید 2 در این روش ساخت پیروی کند
[ترجمه ترگمان]مخلوط کردن JS Grout باید از شرط ۲ در این روش ساخت پیروی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Learn how to use grout for a mosaic tiled hand mirror at home in this free crafting video.
[ترجمه گوگل]نحوه استفاده از دوغاب برای آینه دستی کاشی کاری شده در خانه را در این ویدیوی ساخت رایگان بیاموزید
[ترجمه ترگمان]یاد بگیرید که چگونه از دوغاب برای یک آینه دستی کاشی شده در خانه در این ویدیو در حال پیشرفت استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بلغور (اسم)
frumenty, grout

دوغاب (اسم)
whitewash, grout, slush

ارد خشن (اسم)
grout

ملاط رقیق (اسم)
grout

قطعات کوچک و نامنظم سنگ (اسم)
grout

دوغاب ریختن (فعل)
grout

تخصصی

[عمران و معماری] دوغاب - ملات روان - تزریق - ملات رقیق - ملات شل - تزریق کردن - مایه تزریق
[مهندسی گاز] دوغاب، دوغاب ریختن
[زمین شناسی] دوغاب، ملاط رقیقمخلوطی از آب و یک ماده شیمیایی مثل سیمان که درصد آب آن خیلی زیاد می باشد و حالت مایع دارد
[آب و خاک] دوغاب

انگلیسی به انگلیسی

• thin plaster used to fill narrow crevices in masonry and woodwork; coat of plaster on an interior wall or ceiling

پیشنهاد کاربران

to put a thin line of mortar in the spaces between tiles
دوغاب کردن
We spent the weekend grouting the bathroom.
groutgrout
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/grout
ملات آبکی
ملات زدن ، ملات مالیدن ، ملات کشیدن
ملاط نرم ، ملاط خمیری
در پزشکی:molecular grout
رسوبات مولکولی،
تُفاله
مانند:
Tea grouts : تفاله ی چای
Coffee grouts : تفاله ی قهوه

بپرس