group therapy


(روان پزشکی) مداوای گروهی بیماران دارای مسائل روانی مشابه، گروه درمانی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: psychotherapy that uses group discussions of common problems, feelings, and the like as a method of treatment, usu. under the guidance of a therapist.

جمله های نمونه

1. They discuss their problems in group therapy sessions.
[ترجمه گوگل]آنها مشکلات خود را در جلسات گروه درمانی مطرح می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها درباره مشکلات خود در جلسات درمانی گروه بحث و تبادل نظر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Group therapy classes have been his salvation.
[ترجمه گوگل]کلاس های گروه درمانی نجات او بوده است
[ترجمه ترگمان]کلاس های گروه درمانی رستگاری او بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They meet in a daily group therapy session, and very quickly become lovers.
[ترجمه گوگل]آنها در یک جلسه روزانه گروه درمانی ملاقات می کنند و خیلی سریع عاشق می شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها در جلسه درمانی گروهی روزانه یکدیگر را ملاقات می کنند و خیلی زود عاشق می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Psychotherapy and group therapy - as an out-patient or in-patient - may also be prescribed.
[ترجمه گوگل]روان درمانی و گروه درمانی - به صورت سرپایی یا بستری - نیز ممکن است تجویز شود
[ترجمه ترگمان]روان درمانی و گروه درمانی - به عنوان یک بیمار یا بیمار - ممکن است تجویز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Most cricket schools prefer group therapy.
[ترجمه گوگل]اکثر مدارس کریکت گروه درمانی را ترجیح می دهند
[ترجمه ترگمان]اغلب مدارس کریکت درمان گروهی را ترجیح می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Group therapy every day. Occupational therapy.
[ترجمه گوگل]گروه درمانی هر روز کار درمانی
[ترجمه ترگمان]درمان گروهی در هر روز درمان حرفه ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Services include group therapy, job counseling and blood tests to make sure his white-cell count is stable.
[ترجمه گوگل]خدمات شامل گروه درمانی، مشاوره شغلی و آزمایش خون برای اطمینان از ثابت بودن تعداد گلبول های سفید وی است
[ترجمه ترگمان]خدمات شامل درمان گروهی، مشاوره شغلی و تست خون است تا مطمئن شوید که شمارش سلول سفید او پایدار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The women also receive individual and group therapy.
[ترجمه گوگل]زنان همچنین تحت درمان فردی و گروهی قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]این زنان همچنین درمان فردی و گروهی را دریافت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. That original study helped popularize such group therapy, but subsequent research produced mixed results.
[ترجمه گوگل]آن مطالعه اولیه به محبوبیت این گروه درمانی کمک کرد، اما تحقیقات بعدی نتایج متفاوتی را به همراه داشت
[ترجمه ترگمان]این مطالعه اصلی به مشهور شدن این گروه درمانی کمک کرد، اما تحقیقات بعدی نتایج مختلفی تولید کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In group therapy, patients can act out their problems.
[ترجمه گوگل]در گروه درمانی، بیماران می توانند مشکلات خود را حل کنند
[ترجمه ترگمان]در روش درمانی گروهی، بیماران می توانند مشکلات خود را حل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Group therapy has been a common method in mental health nursing in the west.
[ترجمه گوگل]گروه درمانی روشی رایج در پرستاری بهداشت روان در غرب بوده است
[ترجمه ترگمان]روش درمانی گروهی روش رایجی در پرستاری سلامت روانی در غرب بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Group play therapy which combines group therapy with play therapy efficiently is well worthy of practice.
[ترجمه گوگل]بازی درمانی گروهی که گروه درمانی را با بازی درمانی به طور موثر ترکیب می کند، شایسته تمرین است
[ترجمه ترگمان]روش درمانی گروهی که روش درمانی گروهی را با روش درمانی ترکیب می کند، شایسته عمل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It has been proved that cognitive - behavioral group therapy was effective for social anxiety.
[ترجمه گوگل]ثابت شده است که گروه درمانی شناختی- رفتاری بر اضطراب اجتماعی مؤثر بوده است
[ترجمه ترگمان]ثابت شده است که درمان گروهی - رفتاری برای اضطراب اجتماعی موثر بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And he said why can't we have a group therapy session about products?
[ترجمه گوگل]و گفت چرا نمی توانیم یک جلسه گروه درمانی درباره محصولات داشته باشیم؟
[ترجمه ترگمان]و او گفت چرا ما نمی توانیم یک جلسه درمانی گروهی در مورد محصولات داشته باشیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• group treatment, group psychotherapy, form of treatment for a group of patients with similar emotional problems
group therapy is a form of psychiatric treatment in which people discuss their problems with each other in a group.

پیشنهاد کاربران

گروه روان درمانی
treatment in which people meet in a group to talk about their emotional problems, with a trained leader or doctor present
درمانی که در آن افراد در یک گروه برای صحبت در مورد مشکلات عاطفی خود با یک رهبر یا پزشک آموزش دیده ملاقات می کنند
...
[مشاهده متن کامل]

** گروه درمانی یا گروه روان درمانی ( Group psychotherapy یا group therapy ) شیوه ای از روان درمانی است که در آن یک یا چند درمان گر بیماران را به عنوان یک گروه درمان می کنند.
در این روش افراد منتخب در گروه هایی دسته بندی می شوند. این گروه ها به وسیله یک یا چند درمان گرِ آزموده هدایت می شود. تحت نظارت درمان گر و در نتیجه تعامل، اعضای گروه در روند ایجاد تغییرات شخصیتی به یکدیگر کمک می کنند.
The counsellor can offer individual and group therapy, maximizing the use of their time, though difficulties might arise through a blurring of roles.

group therapy
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/group-therapy
group therapy ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: گروه‏درمانی
تعریف: نوعی روان‏درمانی برای حل مشکلات روان‏شناختی افراد به صورت گروهی که توسط یک یا چند روان‏درمانگر در نقش تسهیلگر گروه اداره می شود

بپرس