زمینه ساز
دلایل خوب و قانع کننده
چیزی ریشه ی چیزی دیگر بودن ، چیزی دلیل خوبی برای انجام کاری یا گفتن چیزی یا اعتقاد به چیزی بودن
مثال:
Mental cruelty can be grounds for divorce
آزار روحی و ذهنی می تواند ریشه جدایی و طلاق باشد
... [مشاهده متن کامل]
There are strong grounds for believing his statement
دلایل محکمی برای باور کردن حرف های او وجود دارد
مثال:
آزار روحی و ذهنی می تواند ریشه جدایی و طلاق باشد
... [مشاهده متن کامل]
دلایل محکمی برای باور کردن حرف های او وجود دارد