ground zero

/ˈɡraʊndˈzɪroʊ//ɡraʊndˈzɪərəʊ/

زمین یا آبی که درست در مرکز محل انفجار اتمی قرار دارد، مرحله ی اولیه، مرحله ی اساسی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the land or water surface directly above or below the point at which a nuclear bomb explodes.

جمله های نمونه

1. Buildings within 25 km of ground zero would be flattened.
[ترجمه گوگل]ساختمان هایی که در فاصله 25 کیلومتری زمین صفر قرار دارند صاف می شوند
[ترجمه ترگمان]ساختمان ها در ۲۵ کیلومتری زمین صفر با خاک یک سان خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Nearly every building within twenty-five kilometers of ground zero is flattened.
[ترجمه گوگل]تقریباً هر ساختمان در فاصله بیست و پنج کیلومتری زمین صفر مسطح است
[ترجمه ترگمان]تقریبا هر ساختمان در فاصله بیست و پنج کیلومتری زمین مسطح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Today, the Ground Zero site remains a popular tourist destination and is included on tours through most New York tour companies, alongside the Statue of Liberty and other well-worn destinations.
[ترجمه گوگل]امروزه، سایت Ground Zero یک مقصد گردشگری محبوب باقی مانده است و در تورهای اکثر شرکت های تور نیویورک، در کنار مجسمه آزادی و سایر مقاصد فرسوده گنجانده شده است
[ترجمه ترگمان]امروزه محل دو برج محل یک مقصد توریستی محبوب است و در تورهای بسیاری از شرکت های تور نیویورک در کنار مجسمه آزادی و دیگر مقاصد بسیار فرسوده قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mogadishu ground zero for the failed state of Somalia, a place where pirates and terrorists rule.
[ترجمه گوگل]موگادیشو نقطه صفر برای کشور شکست خورده سومالی است، جایی که دزدان دریایی و تروریست ها در آن حکومت می کنند
[ترجمه ترگمان]موگادیشو برای ایالت ناموفق سومالی، جایی که دزدان دریایی و تروریست ها در آن حکومت می کنند، صفر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. China is ground zero for one of modern history's greatest resource grabs.
[ترجمه گوگل]چین برای یکی از بزرگترین تصاحب منابع تاریخ مدرن نقطه صفر است
[ترجمه ترگمان]چین صفر زمین برای یکی از بزرگ ترین تصرف منابع تاریخ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The National Association of Manufacturers urged the administration to focus especially on China, which it has called "ground zero" for piracy and counterfeiting.
[ترجمه گوگل]انجمن ملی تولیدکنندگان از دولت خواست به ویژه بر روی چین تمرکز کند که آن را "زمین صفر" برای دزدی دریایی و جعل نامیده است
[ترجمه ترگمان]انجمن ملی تولید کنندگان از دولت خواستند تا به ویژه بر روی چین تمرکز کند که آن را \"صفر زمین\" برای دزدی و جعل نام داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Some buldings leaned away from ground zero as though struck by a wind of stupendous proportions.
[ترجمه گوگل]برخی از بناها از زمین صفر خم می‌شدند، گویی بادی با ابعاد خیره‌کننده برخورد کرده بودند
[ترجمه ترگمان]بعضی از آن ها از زمین به پایین خم شده بودند، انگار که بادی ناگهانی به او اصابت کرده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ground Zero is Zero Point consciousness. The program ends in a New York Minute!
[ترجمه گوگل]زمین صفر آگاهی نقطه صفر است این برنامه در یک دقیقه نیویورک به پایان می رسد!
[ترجمه ترگمان]نقطه نقطه صفر آگاهی نقطه صفر است برنامه در یک دقیقه به پایان می رسد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He laid a wreath at Ground Zero where the World Trade Center once stood.
[ترجمه گوگل]او تاج گلی را در زمین صفر جایی که زمانی مرکز تجارت جهانی قرار داشت، گذاشت
[ترجمه ترگمان]او یک تاج گل را در محل دو برج محل قرار داد جایی که زمانی مرکز تجارت جهانی قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Consider, first, a location 22 miles downwind from ground zero.
[ترجمه گوگل]ابتدا مکانی را در 22 مایلی پایین باد از زمین صفر در نظر بگیرید
[ترجمه ترگمان]در ابتدا، یک مکان ۲۲ مایلی در مسیر باد از صفر زمین را در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The blast was felt as far as 30 miles from ground zero.
[ترجمه گوگل]این انفجار تا 30 مایلی از زمین صفر احساس شد
[ترجمه ترگمان]این انفجار تا فاصله ۳۰ مایلی از صفر زمین احساس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They want you to talk about how you design a communication program right from ground zero.
[ترجمه گوگل]آنها از شما می خواهند که در مورد نحوه طراحی یک برنامه ارتباطی درست از نقطه صفر صحبت کنید
[ترجمه ترگمان]آن ها می خواهند درباره نحوه طراحی یک برنامه ارتباطی درست از صفر شروع کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. All life, plant and animal, within a mile radius of Ground Zero simply vanished.
[ترجمه گوگل]تمام حیات، گیاه و حیوان، در شعاع یک مایلی زمین صفر به سادگی ناپدید شدند
[ترجمه ترگمان]تمام زندگی، گیاه و حیوان، در شعاع یک مایلی محل دو برج، به سادگی از بین رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. An airburst ignites flammable materials out to distances of many kilometers from ground zero.
[ترجمه گوگل]انفجار هوا مواد قابل اشتعال را تا فواصل بسیار کیلومتری از زمین صفر مشتعل می کند
[ترجمه ترگمان]An مواد قابل اشتعال را به فواصل بسیاری از کیلومترها زمین، از صفر شروع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• site of the world trade center before it was destroyed on september 11th 2001
point of nuclear explosion, point of explosion on earth's surface directly below or directly above of a nuclear bomb; target of a missile or bomb; (informal) the very beginning or start, most basic level; (slang) very messy and dirty messy place

پیشنهاد کاربران

نقطۀ آغاز
This term refers to the exact location where a significant event or disaster occurred. It can also be used metaphorically to describe the beginning or focal point of a situation or problem.
مکان/کانون/نقطه دقیقی که یک رویداد یا فاجعه مهم در آن رخ داده است.
...
[مشاهده متن کامل]

همچنین می توان از آن به صورت استعاری برای توصیف شروع یا نقطه کانونی یک موقعیت یا مشکل استفاده کرد.
مثال؛
The explosion left the building at ground zero completely destroyed.
In a discussion about a new project, someone might say, “Let’s start from ground zero and build it up. ”
Another usage could be, “The divorce was ground zero for their ongoing feud. ”

مکان صفر ( نقطه شروع ماجرا که معمولا با یه انفجار تخریب شده )
a starting point or base for an activity
نقطه یا کانون شروع یک فعالیت
در رابطه با شروع کسب و کار یعنی از صفر شروع کردن
کانون focus
مرکز center
۱ - محل/ نقطه/ سایت/کانون انفجار بمب اتم یا سایر بمب های بزرگ و مخرب و موشک
the site of a nuclear explosion
۲ - محل/کانون هر گونه اتفاق عظیم یا مخرب که تاثیر و تغییرات وسیعی بر جای می گذارد.
...
[مشاهده متن کامل]

the point of any dramatic or violent event
محل برج های تجارت جهانی بعد از ۹/۱۱ zero ground نامیده شد.

کانون فاجعه ( معمولا فاجعه اقتصادی )

بپرس