gross anatomy

جمله های نمونه

1. Gross anatomy provided one of the most memorable experiences of my first year in medical school, and dissecting a human body made me keenly aware of the vastly complex nature of my chosen profession.
[ترجمه گوگل]آناتومی گراس یکی از به یاد ماندنی ترین تجربیات سال اول من در دانشکده پزشکی را ارائه داد، و کالبد شکافی بدن انسان مرا به شدت از ماهیت بسیار پیچیده حرفه انتخابی خود آگاه کرد
[ترجمه ترگمان]تشریح Gross، یکی از the تجربه های سال اول من در مدرسه پزشکی را فراهم کرد، و تشریح جنازه یک انسان من را به شدت از ماهیت بسیار پیچیده حرفه انتخابی خود آگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The results of gross anatomy are follows:The color of parotid gland is pale pink and its shape is oblong and lamellar.
[ترجمه گوگل]نتایج آناتومی ناخالص به شرح زیر است: رنگ غده پاروتید صورتی کم رنگ و شکل آن مستطیلی و لایه ای است
[ترجمه ترگمان]نتایج آناتومی ناخالص به صورت زیر است: رنگ غده parotid صورتی رنگ پریده است و شکل آن مستطیلی و مستطیلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We studied the gross anatomy of the upper limbs and inner structure of the cervical enlargement of the spinal cord of a phocomelus, in comparison with a normal fetus.
[ترجمه گوگل]ما آناتومی ناخالص اندام فوقانی و ساختار داخلی بزرگ شدن گردن رحم نخاع یک فوکوملوس را در مقایسه با یک جنین طبیعی مطالعه کردیم
[ترجمه ترگمان]ما در مقایسه با جنین عادی، آناتومی ناخالص اعضای بالایی و ساختار داخلی نوار گردنی را در مقایسه با جنین عادی مورد مطالعه قرار دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The subjects of study include gross anatomy, bone biology, developmental anatomy, neuroanatomy, and histology.
[ترجمه گوگل]موضوعات مورد مطالعه شامل آناتومی ناخالص، زیست شناسی استخوان، آناتومی رشدی، نوروآناتومی و بافت شناسی است
[ترجمه ترگمان]موضوعات مورد مطالعه شامل آناتومی ناخالص، زیست شناسی استخوان، آناتومی رشد، neuroanatomy و histology می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Gross anatomy of the mesencephalic aqueduct and its ependymal cytoarchitecture were investigated with dissection and light microscopy after HE staining in the rabbit.
[ترجمه گوگل]آناتومی ناخالص قنات مزانسفال و ساختار سیتومعماری اپاندیمی آن با کالبد شکافی و میکروسکوپ نوری پس از رنگ‌آمیزی HE در خرگوش مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تشریح Gross آبراهه mesencephalic و cytoarchitecture ependymal آن با تشریح و میکروسکوپ نوری پس از رنگ آمیزی بر خرگوش مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We joke a lot about medical students wanting a thalamic stimulator while learning gross anatomy.
[ترجمه گوگل]ما در مورد دانشجویان پزشکی که در حین یادگیری آناتومی ناخالص، محرک تالاموس می خواهند، شوخی می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما در مورد دانشجویان پزشکی که برای تحریک stimulator در حین یادگیری کالبد شکافی بزرگ، انگیزه زیادی به خرج می دهند، مطالب زیادی را در مورد آن ها شوخی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The pathological changes of haemophilus parasuis infection in swine were studied with the methods of gross anatomy, routine paraffin section and H·E staining.
[ترجمه گوگل]تغییرات پاتولوژیک عفونت هموفیلوس پاراسوئیس در خوک با روش‌های آناتومی ناخالص، برش معمول پارافین و رنگ‌آمیزی H·E مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تغییرات pathological عفونت parasuis in به صورت خوکی با روش های آناتومی ناخالص، بخش پارافین روتین و رنگ آمیزی H E مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Methods The morphology, location, size and direction variation of appendix were observed in 31 corpses by gross anatomy.
[ترجمه گوگل]MethodsThe مورفولوژی، محل، اندازه و تغییر جهت آپاندیس در 31 جسد با آناتومی ناخالص مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]روش ها مورفولوژی، محل، اندازه و تغییر جهت ضمیمه در ۳۱ جسد توسط کالبد شکافی بزرگ مشاهده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Methods The oval fossa and the interventricular septum of goat heart were observed by gross anatomy method.
[ترجمه گوگل]MethodsThe حفره بیضی شکل و سپتوم بین بطنی قلب بز با روش آناتومی ناخالص مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]روش های The بیضی شکل و دیواره interventricular قلب بز توسط روش تشریح بزرگ مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Using a systems-based approach, Fundamental Anatomy emphasizes organizational and development and insightfully integrates embryology for a more thorough understanding of adult gross anatomy.
[ترجمه گوگل]با استفاده از یک رویکرد مبتنی بر سیستم، آناتومی بنیادی بر سازمانی و توسعه تأکید می کند و جنین شناسی را برای درک کامل تر آناتومی ناخالص بزرگسالان ادغام می کند
[ترجمه ترگمان]آناتومی پایه با استفاده از یک رویکرد مبتنی بر سیستم ها بر سازمان و توسعه تاکید می کند و insightfully embryology را برای درک کامل تر از کالبدشناسی ناخالص بزرگ سال ادغام می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The characteristics of decelerationinduced brain injury was investigated from rabbits behavior after injury, CT image, gross anatomy and pathophysiological changes.
[ترجمه گوگل]ویژگی‌های آسیب مغزی ناشی از کاهش سرعت از رفتار خرگوش‌ها پس از آسیب، تصویر CT، آناتومی ناخالص و تغییرات پاتوفیزیولوژیکی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]ویژگی های آسیب مغزی decelerationinduced بعد از جراحت، تصویر CT، آناتومی ناخالص و تغییرات pathophysiological مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This site contains interactive multimedia which allows the learner to move between diagrams, gross anatomy, microscopic specimens, definitions, and atlases in a manner tailored to the student's needs.
[ترجمه گوگل]این سایت حاوی چند رسانه ای تعاملی است که به زبان آموز اجازه می دهد تا بین نمودارها، آناتومی ناخالص، نمونه های میکروسکوپی، تعاریف و اطلس ها به شیوه ای متناسب با نیازهای دانش آموز حرکت کند
[ترجمه ترگمان]این سایت دارای چند رسانه ای تعاملی است که به یاد گیرنده اجازه می دهد بین نمودارهای، آناتومی ناخالص، نمونه های میکروسکوپی، تعریف ها و atlases به شیوه ای متناسب با نیازهای دانش آموز حرکت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This paper observed the morphology of the fore-intestines of digestive system of plateaus pika by routine gross anatomy.
[ترجمه گوگل]این مقاله مورفولوژی روده های جلویی دستگاه گوارش فلات پیکا را با آناتومی ناخالص معمولی مشاهده کرد
[ترجمه ترگمان]این مقاله نشان داد که مورفولوژی رشته های گوارش از فلات ها معمولا توسط کالبد شکافی منظم نگهداری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Methods Review the literature and reports on acupoint morphology in gross anatomy, lens anatomy and minute anatomy . Conclusion There is not unified recognition on acupoint morphological structures.
[ترجمه گوگل]روش‌ها متون و گزارش‌های مورفولوژی نقطه طب سوزنی را در آناتومی ناخالص، آناتومی لنز و آناتومی دقیقه مرور کنید ConclusionThere به رسمیت شناختن یکپارچه در ساختار مورفولوژیکی acupoint وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]روش های بررسی متون و گزارش ها در مورد مورفولوژی acupoint در آناتومی ناخالص، آناتومی لنز و کالبدشناسی چند دقیقه ای نتیجه گیری یک شناخت جامع در مورد ساختارهای مورفولوژیکی acupoint وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• study of bodily structures that are visible to the naked eye

پیشنهاد کاربران

gross anatomy ( علوم تشریحی )
واژه مصوب: کالبدشناسی کلان
تعریف: شاخه ای از کالبدشناسی که ساختارهای مختلف بدن را با چشم غیرمسلح مطالعه می کند
کالبدشناسی ماکروسکوپی
کالبدشناسی کلان

بپرس