1. Chanel's royal blue silk quilted Husky with grosgrain binding and gilt buttons.
[ترجمه گوگل]ابریشم آبی سلطنتی شانل هاسکی لحافی با صحافی غلات و دکمه های طلایی
[ترجمه ترگمان]پارچه ابریشمی آبی Chanel را با binding و دکمه های طلایی تزیین کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A black tulle dress comes with a wide grosgrain band that acts as a neck accent or belt.
[ترجمه گوگل]یک لباس توری مشکی با یک نوار غلات پهن است که به عنوان لهجه یا کمربند گردن عمل می کند
[ترجمه ترگمان]پیراهن توری سیاه با نواری گشاد و گشاد که به شکل لهجه گردنی یا کمربند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Accent the red-carpet styling with a crystal or grosgrain sash.
[ترجمه گوگل]به استایل فرش قرمز با ارسی کریستالی یا غلات برجسته تاکید کنید
[ترجمه ترگمان]از روی فرش قرمز و sash قرمز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Planned grosgrain ribbon inside the hem made the "tennis tail" a longer back shirttail for easy tucking curl up.
[ترجمه گوگل]نوار غلات طراحی شده در داخل سجاف، "دم تنیس" را به یک دم پیراهن پشتی بلندتر تبدیل کرد تا به راحتی جمع شود
[ترجمه ترگمان]روبان صورتی برنامه ریزی شده در داخل لبه، \"دم تنیس\" را به مدت طولانی به عقب برد تا جمع شوند تا جمع شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Give satin, organza or grosgrain ribbon a try. You might discover you actually like the combination once you see it paired.
[ترجمه گوگل]روبان ساتن، ارگانزا یا گروسگرن را امتحان کنید ممکن است متوجه شوید که واقعاً از این ترکیب خوشتان میآید زمانی که آن را جفت شده ببینید
[ترجمه ترگمان]ساتن، چین، چین یا روبان، امتحان کن ممکن است وقتی آن را در کنار هم ببینی، این ترکیب را کشف کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Blue grosgrain strap with yellow contrast stitching.
[ترجمه گوگل]بند گرانول آبی با دوخت کنتراست زرد
[ترجمه ترگمان]بند grosgrain آبی با بخیه با کنتراست زرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Each girl, had to have wide grosgrain ribbons with hook sand eyes spaced just right to fasten around both wrists.
[ترجمه گوگل]هر دختر باید روبانهای شنی پهن با چشمهای شنی قلابی با فاصله درست در اطراف هر دو مچ داشته باشد
[ترجمه ترگمان]هر دختری مجبور بود با چشمان ریز sand، نوارهای شنی پهن داشته باشد که درست مناسب آن باشد که هر دو دستش را ببندد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Spend the night in something soft and cozy. Grosgrain trim. Top has notch collar and covered buttons. Full-length pant has drawstring elastic waist. Imported cotton.
[ترجمه گوگل]شب را در چیزی نرم و دنج بگذرانید تریم غلات بالا دارای یقه ناچ و دکمه های پوشیده شده است شلوار تمام قد دارای بند کشی کمر کشی است پنبه وارداتی
[ترجمه ترگمان]شب را با چیزی نرم و راحت سپری کنید لباسش مرتب است بالا دارای قلاده و دکمه های پوشش دار است نفس نفس کامل از دور elastic حاصل شده است پنبه وارد شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. DETAILS: The soul of the collection: Trims - grosgrain and silk ribbons.
[ترجمه گوگل]جزئیات: روح مجموعه: تریم - روبان های غلات و ابریشم
[ترجمه ترگمان]DETAILS: روح مجموعه: trims و روبان های ابریشمی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Seam hip pockets, detachable grosgrain belt.
[ترجمه گوگل]جیب های درز باسن، کمربند ناخالص قابل جدا شدن
[ترجمه ترگمان]جیب های لگن سلمانی، کمربند grosgrain را از هم جدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Ribbons of west fall grosgrain on tin roofs.
[ترجمه گوگل]روبانهای غرب روی سقفهای حلبی میریزند
[ترجمه ترگمان]نوار تیر به سقف حلبی آویزان شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A lotus-embroidered illusion blouse perfectly complemented a dramatic white ballskirt that featured a double Korean bow, her replacement for grosgrain ribbon this season.
[ترجمه گوگل]یک بلوز توهم دوزی شده با نیلوفر آبی کاملاً مکمل یک دامن توپی سفید دراماتیک بود که دارای یک پاپیون کره ای دوتایی بود که جایگزینی برای نوار غلات در این فصل بود
[ترجمه ترگمان]یک بلوز آبی lotus که به شکل نیلوفر آبی گلدوزی شده بود، به طور کامل یک ballskirt سفید دراماتیک را تکمیل کرد که نشان می داد یک کمان دو نفره کره، جایگزینی برای نوار grosgrain در این فصل را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This paper presents the design way of horizontal corded fabric through analysis and investigation on the structures and appearance features of grosgrain silk textile.
[ترجمه گوگل]این مقاله روش طراحی پارچه طناب دار افقی را از طریق تحلیل و بررسی ساختارها و ویژگی های ظاهری منسوجات ابریشم گروسگراین ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله روش طراحی fabric افقی را از طریق تجزیه و تحلیل و بررسی بر روی سازه ها و ویژگی های ظاهری پارچه ابریشم grosgrain نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A man's dress jacket, usually black with satin or grosgrain lapels, worn for formal or semiformal occasions.
[ترجمه گوگل]ژاکت مردانه، معمولا مشکی با یقههای ساتن یا گروسگرن، که برای مجالس رسمی یا نیمه رسمی پوشیده میشود
[ترجمه ترگمان]کت و شلوار یک مرد معمولا از ساتن سیاه یا grosgrain که برای تشریفات رسمی و رسمی پوشیده شده بود سیاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید