grizzly bear

/ˈɡrɪzliˈber//ˈɡrɪzlibeə/

(جانور شناسی) خرس گریزلی (ursus horribilis - خرس بزرگ اندام و سبع به رنگ قهوه ای یا خاکستری یا زرد - بومی آمریکای شمالی)، خرس خاکستری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a large, fierce bear found in northwestern parts of North America, with a coat that varies from grayish to brown.

جمله های نمونه

1. The California state flag depicts a grizzly bear.
[ترجمه گوگل]پرچم ایالت کالیفرنیا یک خرس گریزلی را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]پرچم ایالت کالیفرنیا یک خرس گریزلی را به تصویر می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. These include the grizzly bear, cougar, wolverine, wolf, coyote, and bald and golden eagles.
[ترجمه گوگل]اینها شامل خرس گریزلی، کوگار، ولورین، گرگ، کایوت و عقاب های طاس و طلایی است
[ترجمه ترگمان]اینها شامل خرس گریزلی، cougar، گرگ، گرگ، گرگ coyote، و عقاب های طلایی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She got to see a grizzly bear, skunks and chipmunks.
[ترجمه گوگل]او یک خرس گریزلی، اسکنک ها و سنجاب ها را دید
[ترجمه ترگمان]او باید خرس خاکستری و سنجاب و سنجاب را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The grizzly bear is a species unseen in our state since 190
[ترجمه گوگل]خرس گریزلی گونه ای است که از سال 190 در ایالت ما دیده نشده است
[ترجمه ترگمان]خرس گریزلی از سال ۱۹۰ میلادی یک گونه دیده نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Myeloski awoke like a grizzly bear with a sore head.
[ترجمه گوگل]میلوسکی مانند خرس گریزلی با سر درد بیدار شد
[ترجمه ترگمان]Myeloski مثل یک خرس خاکستری با سر درد از خواب بیدار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Russia will not go from grizzly bear to teddy bear overnight.
[ترجمه گوگل]روسیه یک شبه از خرس گریزلی به خرس عروسکی تبدیل نخواهد شد
[ترجمه ترگمان]روسیه یک شبه خرس عروسکی را تحمل نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A blonde grizzly bear fights with a regularly-coloured one. Photographer Steven Kazlowski snapped the powerful animals on the Alaskan Peninsula, in Katmai National Park, United States.
[ترجمه گوگل]یک خرس گریزلی بلوند با یک خرس معمولی رنگارنگ مبارزه می کند عکاس استیون کازلوفسکی حیوانات قدرتمندی را در شبه جزیره آلاسکا، در پارک ملی کاتمای، ایالات متحده گرفت
[ترجمه ترگمان]یک خرس بور خاکستری با یک خرس خاکستری به طور مرتب مبارزه می کند عکاس استیون Kazlowski، حیوانات قدرتمندی را در شبه جزیره آلاسکا، در پارک ملی Katmai، ایالات متحده، به صدا درآورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If a grizzly bear does actually make contact with you, curl up in a ball, protecting your stomach and neck, and play dead.
[ترجمه گوگل]اگر یک خرس گریزلی واقعاً با شما تماس پیدا کرد، در یک توپ جمع شوید، از شکم و گردن خود محافظت کنید و مرده بازی کنید
[ترجمه ترگمان]اگر خرس خاکستری واقعا با شما ارتباط برقرار می کند، در یک توپ جمع می شود، شکم و گردنش را محافظت می کند و مرده بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. No brown bear or panda bear or grizzly bear?
[ترجمه گوگل]آیا خرس قهوه ای یا خرس پاندا یا خرس گریزلی وجود ندارد؟
[ترجمه ترگمان]نه خرس قهوه ای یا خرس پاندا؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. How did the grizzly bear get it name?
[ترجمه گوگل]خرس گریزلی چگونه نام خود را به دست آورد؟
[ترجمه ترگمان]خرس خاکستری اسمش رو از کجا گیر آورد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As he was watching the buffalo fall, a grizzly bear came rushing towards him. Lewis raised his gun to shoot and then realized he had not reloaded his riffle.
[ترجمه گوگل]در حالی که داشت سقوط بوفالو را تماشا می کرد، خرس گریزلی با عجله به سمت او آمد لوئیس تفنگ خود را برای شلیک بالا آورد و سپس متوجه شد که تفنگ خود را دوباره پر نکرده است
[ترجمه ترگمان]همان طور که داشت سقوط بوفالو را تماشا می کرد یک خرس خاکستری به طرف او دوید لو یس تفنگش را بالا برد و به او شلیک کرد و بعد متوجه شد که از riffle بر not
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Grizzly bear paw whacks camera out of position and jettisons it downstream.
[ترجمه گوگل]پنجه خرس گریزلی دوربین را از موقعیت خارج می کند و آن را به پایین دست پرتاب می کند
[ترجمه ترگمان]پنجه های خرس وحشی از موقعیت خارج می شوند و آن را به سمت پایین هدایت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This 900-pound grizzly bear wants nothing more than to continue living in the tranquil town of Timberline with hisRanger Beth, who rescued him as a cub.
[ترجمه گوگل]این خرس گریزلی 900 پوندی چیزی جز ادامه زندگی در شهر آرام تیمبرلین با رنجر بث خود که او را به عنوان یک توله نجات داد، نمی خواهد
[ترجمه ترگمان]این خرس خاکستری، بیش از آن چیزی نمی خواهد که در شهر آرام of با بت hisRanger زندگی کند که او را به عنوان یک بچه نجات داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The grizzly bear off our maps.
[ترجمه گوگل]خرس گریزلی از نقشه های ما خارج شد
[ترجمه ترگمان] خرس خاکستری نقشه هامون رو از دست میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• large fierce bear that lives in the mountains of north america

پیشنهاد کاربران

گریزگاه. یا قوریزگاه؟؟گریز از گریخته، . و گریخته از قیریخته ( قیرلماق. پاره شدن. پاره کردن طناب و فرار کردن ) است. قیریخ. شیریخ. میریخ ( لب شکری. میریغا دییل لر شمعی پوف له ( منظور از کار نشدنی ) ) سیریخ.
...
[مشاهده متن کامل]
کیریخ. تیریخ ( مدفوع شل ) زریخ ( بورنی زیریخلی ) جیریخ. . . ریخ. ریخت. ریخته. ریختن ( فارسی از ریخ. ریخت. ریخته تورکی ساخته شده است ) گریز ( گو ریز ) ریز مثل تبریز. مهریز. نیریز. آبریز. اوریز. کهریز. کهریزک. سیریز. مشهدریز. سرریز. لبریز. . . . . . . گاه. وهر کلمه ایی آه داشته باشد. تورکی است. مثل سیاه. کاه. باه ( باه قویماق. دروغ بزرگ گفتن ) . ماه. شاه. نگاه. پگاه. گناه. آهن. آهک. آهنگ. شاهمار. سپاه. . . . خرس گریزلی. یا خرس قریزلی؟؟ ( لی و لو علامت نسبیت در تورکی است. مثل خوجالی. تبریزلی. آجرلو. خومارلو. پنجه لی )

بپرس