Griseous /ˈɡrɪsɪəs; ˈɡrɪz - / ( adj ) – meaning:
streaked or mixed with grey; somewhat grey; grayish; pearl grey.
رگه دار یا مخلوط با خاکستری؛ تا حدودی خاکستری؛ مایل به خاکستری؛ خاکستری مرواریدی
... [مشاهده متن کامل]
Example 1 👇
She looked up, her griseous eyes catching the light like old silver.
سرش را بالا آورد، چشمان مایل به خاکستری اش مثل نقره ی قدیمی نور را منعکس می کردند.
Example 2 👇
The afternoon’s rain gave the historic cobblestone street a griseous glow.
باران بعد از ظهر، درخششی به رنگ خاکستری مرواریدی به سنگفرش قدیمی ( تاریخی ) خیابان داده بود.
Example 3 👇
The ancient city's walls were a griseous shade, worn smooth by time and the elements.
دیوارهای شهر باستانی سایه ای خاکستری رنگ بودند که بر اثر گذشت زمان و عوامل طبیعی ساییده و صاف شده بودند.
Example 4 👇
The griseous clouds hung heavy in the sky, casting a somber mood over the landscape.
ابرهای مایل به خاکستری در آسمان سنگینی می کردند و حال و هوای غم انگیزی را بر صحنه حاکم کرده بودند.
Example 5 👇
The old man's griseous hair, once a vibrant auburn ( /ˈɔːbərn/ reddish brown color ) now reflected the light like silver.
موهای ژولیده پیرمرد که زمانی رگه هایی از رنگ خاکستری داشت، اکنون نور را مانند نقره منعکس می کرد.

رگه دار یا مخلوط با خاکستری؛ تا حدودی خاکستری؛ مایل به خاکستری؛ خاکستری مرواریدی
... [مشاهده متن کامل]
سرش را بالا آورد، چشمان مایل به خاکستری اش مثل نقره ی قدیمی نور را منعکس می کردند.
باران بعد از ظهر، درخششی به رنگ خاکستری مرواریدی به سنگفرش قدیمی ( تاریخی ) خیابان داده بود.
دیوارهای شهر باستانی سایه ای خاکستری رنگ بودند که بر اثر گذشت زمان و عوامل طبیعی ساییده و صاف شده بودند.
ابرهای مایل به خاکستری در آسمان سنگینی می کردند و حال و هوای غم انگیزی را بر صحنه حاکم کرده بودند.
The old man's griseous hair, once a vibrant auburn ( /ˈɔːbərn/ reddish brown color ) now reflected the light like silver.
موهای ژولیده پیرمرد که زمانی رگه هایی از رنگ خاکستری داشت، اکنون نور را مانند نقره منعکس می کرد.
