🔹 معادل فارسی
- ادامه یافتن ( با سختی یا ملال )
- کش دار شدن
- طولانی شدن خسته کننده
- ادامه دادن با زحمت
- - -
🔹 تعریف ها
1. ** ( فعل عبارتی – اصلی ) :** ادامه پیدا کردن یک وضعیت یا فرایند به شکلی طولانی، خسته کننده یا طاقت فرسا.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: *The meeting ground on for hours. *
جلسه ساعت ها **کش پیدا کرد و ادامه یافت**.
2. ** ( استعاری – کاربردی ) :** ادامه دادن یک کار یا وضعیت با وجود سختی یا بی حوصلگی.
مثال: *Life grinds on despite the difficulties. *
زندگی با وجود سختی ها همچنان **ادامه دارد**.
- - -
🔹 مترادف ها
drag on – continue tediously – wear on – persist
- - -
- در انگلیسی، *grind on* بار منفی دارد و معمولاً برای توصیف جلسات، جنگ ها، یا وضعیت های طولانی و خسته کننده به کار می رود.
- - -
🔹 مثال ها
- *The war grinds on despite peace talks. *
جنگ با وجود مذاکرات صلح همچنان **ادامه دارد**.
- *The semester grinds on with endless assignments. *
ترم با تکالیف بی پایان همچنان **کش پیدا می کند**.
- ادامه یافتن ( با سختی یا ملال )
- کش دار شدن
- طولانی شدن خسته کننده
- ادامه دادن با زحمت
- - -
🔹 تعریف ها
1. ** ( فعل عبارتی – اصلی ) :** ادامه پیدا کردن یک وضعیت یا فرایند به شکلی طولانی، خسته کننده یا طاقت فرسا.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: *The meeting ground on for hours. *
جلسه ساعت ها **کش پیدا کرد و ادامه یافت**.
2. ** ( استعاری – کاربردی ) :** ادامه دادن یک کار یا وضعیت با وجود سختی یا بی حوصلگی.
مثال: *Life grinds on despite the difficulties. *
زندگی با وجود سختی ها همچنان **ادامه دارد**.
- - -
🔹 مترادف ها
- - -
- در انگلیسی، *grind on* بار منفی دارد و معمولاً برای توصیف جلسات، جنگ ها، یا وضعیت های طولانی و خسته کننده به کار می رود.
- - -
🔹 مثال ها
جنگ با وجود مذاکرات صلح همچنان **ادامه دارد**.
ترم با تکالیف بی پایان همچنان **کش پیدا می کند**.
برای مدت طولانی به گونه ناخوش آیندی ادامه یافتن
چیزی ناخوشایند که برای مدت طولانی ادامه دارد
The war has been grinding on for years.
به مرحله سختی رسیدن ، در مرحله دشواری بودن