1. His clothes were grimy and bloodstained.
[ترجمه گوگل]لباس هایش کثیف و خون آلود بود
[ترجمه ترگمان]لباس هایش کثیف و خون آلود بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Through the grimy window of the boathouse a night-light old-mastered Franky's sleeping face.
[ترجمه گوگل]از میان پنجره کثیف قایقخانه، چهرهی خوابآلود فرانکی که استاد قدیمی بود، در شب دیده میشود
[ترجمه ترگمان]از پنجره کثیف قایق یک شب که بر چهره خفته او چیره شده بود، گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Though modest and grimy, they serve good food at last.
[ترجمه گوگل]اگرچه متواضع و کثیف هستند، اما بالاخره غذای خوبی سرو می کنند
[ترجمه ترگمان]اگر چه کوچک و کثیف است، بالاخره غذای خوبی را سرو می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It was difficult to see through the grimy windows of the cafe.
[ترجمه گوگل]دیدن از پنجره های کثیف کافه سخت بود
[ترجمه ترگمان]دیدن پنجره های کثیف کافه مشکل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Sadly no, his grimy, greasy, talentless ghost lives on.
[ترجمه گوگل]متأسفانه نه، روح کثیف، چرب و بی استعداد او زنده است
[ترجمه ترگمان]متاسفانه نه، اون روح grimy، زندگی می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Two doors down had grimy windows and grimier curtains, and a light shining from the kitchen.
[ترجمه گوگل]دو در پایین پنجرههای کثیف و پردههای تیرهتری داشت و نوری از آشپزخانه میتابید
[ترجمه ترگمان]دو خانه از پنجره های کثیف و پرده ها و نوری درخشان از آشپزخانه بیرون آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. New York City is bigger, but crowded and grimy.
[ترجمه گوگل]شهر نیویورک بزرگتر است، اما شلوغ و کثیف است
[ترجمه ترگمان]شهر نیویورک بزرگ تر است، اما شلوغ و کثیف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. If the greenery is grimy add a drop of washing-up liquid.
[ترجمه گوگل]اگر سبزه کثیف است یک قطره مایع شوینده اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]اگر این رنگ سبز به یک قطره از مایع شسته شده اضافه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Birmingham is still declaimed as smoky, grimy, unpleasant and philistine.
[ترجمه گوگل]بیرمنگام هنوز به عنوان دود آلود، کثیف، ناخوشایند و غیرمعمول شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]بیرمنگام، همچنان که دود گرفته، کثیف، نامطبوع و بی فرهنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It was sparsely furnished and grimy.
[ترجمه گوگل]مبله کم و کثیف بود
[ترجمه ترگمان]این اتاق کم و بیش از آن بود که اثاثیه آن کثیف و کثیف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. All her life had been spent surrounded by grimy bricks with hardly a green grass blade in sight.
[ترجمه گوگل]تمام زندگی او با آجرهای کثیف احاطه شده بود که به سختی تیغه ای از چمن سبز در چشم بود
[ترجمه ترگمان]تمام زندگیش را با آجرهای کثیف احاطه کرده بود که به زحمت یک تیغه سبز سبزی دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Gradually she had transformed it from a grimy garret into a cheerful nest.
[ترجمه گوگل]او به تدریج آن را از یک اتاقک کثیف به یک لانه شاد تبدیل کرده بود
[ترجمه ترگمان]کم کم آن را از یک اتاقک کثیف کثیف به یک لانه شاد تبدیل کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. As he spoke a cab appeared, a grimy little robot jitney with the other Twin in the back.
[ترجمه گوگل]همانطور که او صحبت می کرد یک تاکسی ظاهر شد، یک ربات کوچک کثیف جیتنی با دوقلو دیگر در پشت
[ترجمه ترگمان]همچنان که با تاکسی صحبت می کرد، یک ربات کوچک کثیفی با آن دو دوقلوی دیگر که پشتش نشسته بود، ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Imagine, Tibbs suggests, that we push grimy workaday industrial processes toward the character of biological processes.
[ترجمه گوگل]تیبز پیشنهاد می کند تصور کنید که ما فرآیندهای صنعتی کثیف روزمره را به سمت ویژگی فرآیندهای بیولوژیکی سوق دهیم
[ترجمه ترگمان]Tibbs می گوید، تصور کنید که ما فرآیندهای صنعتی و صنعتی را به سمت شخصیت فرآیندهای زیستی سوق می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید