grille

/ˈɡrɪl//ɡrɪl/

معنی: شبکه، پنجره مشبک، پنجره کوچک بلیط فروشها
معانی دیگر: (جلو پنجره یا در) نرده، دیواره ی مشبک، محجر، (اتومبیل) هواکش مشبک جلو رادیاتور، گریل، grill پنجره مشبک، پنجره کوچک بلیط فروشها در سینما و غیره

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: grilled (adj.)
• : تعریف: a grating, often of metal, used as a screen, barrier, or decoration over an opening such as a window or the ventilation area of an engine.
مشابه: grate, grating, grill

جمله های نمونه

1. A grille separated the prisoners from their visitors.
[ترجمه گوگل]توری زندانیان را از ملاقات کنندگان جدا می کرد
[ترجمه ترگمان]از پنجره مشبک این زندانی ها را از visitors جدا می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ensure that the grille is in place while the machinery is in operation.
[ترجمه یاراحمدی] مطمئن شوید تازمانی که دستگاه کار می کند گریل محافظ سر جایش باشد
|
[ترجمه گوگل]در حین کار کردن ماشین آلات، از قرار گرفتن توری در جای خود اطمینان حاصل کنید
[ترجمه ترگمان]اطمینان حاصل کنید که پنجره مشبک در حالی است که دستگاه در حال کار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Ugly: Styling groove across grille.
[ترجمه گوگل]The Ugly: شیار شیک در سراسر مشبک
[ترجمه ترگمان]زشت و زشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I looked through the grille into the church.
[ترجمه گوگل]از طریق توری به داخل کلیسا نگاه کردم
[ترجمه ترگمان]از پنجره به کلیسا نگاه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There was a fancy grille like a wrought iron gate at the rear end of the dash under the stairs.
[ترجمه گوگل]یک توری فانتزی مانند دروازه فرفورژه در انتهای داشبورد زیر پله ها وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در انتهای راهرو، پنجره ای به رنگ آهنی تعبیه شده بود که در انتهای پلکان زیر پلکان قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Eventually the grille swung away from the iron chair, and the helmet from his head, releasing Lexandro.
[ترجمه گوگل]در نهایت جلوپنجره از روی صندلی آهنی و کلاه ایمنی از روی سرش جدا شد و لکساندرو را رها کرد
[ترجمه ترگمان]سرانجام توری از صندلی آهنین دور شد و کلاه ایمنی سرش را از سرش بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Dalgliesh passed through the grille door into the body of the church, turning to close it gently behind him.
[ترجمه گوگل]دالگلیش از درب مشبک عبور کرد و به بدنه کلیسا رفت و آن را به آرامی پشت سر خود ببندد
[ترجمه ترگمان]Dalgliesh از در مشبک به داخل کلیسا گذشت و به آرامی آن را پشت سرش بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Balcony, with its metal grille enclosures, is available only in black or paintable white.
[ترجمه گوگل]بالکن، با محفظه های توری فلزی خود، فقط در رنگ مشکی یا سفید قابل رنگ آمیزی موجود است
[ترجمه ترگمان]The با حصارهای مشبک فلزی آن تنها در رنگ سیاه یا سفید در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The front grille and the chrome hub caps gleamed, because he polished them every evening with a soft chamois cloth.
[ترجمه گوگل]جلوپنجره جلو و کلاهک‌های کرومی می‌درخشیدند، زیرا او هر روز غروب آنها را با پارچه‌ای نرم عمارت جلا می‌داد
[ترجمه ترگمان]پنجره جلویی و میله کروم برق می زد، زیرا هر شب آن ها را با پارچه ای نازک و لطیف صیقل می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The heron profile that she saw through the grille.
[ترجمه گوگل]پروفیل حواصیل که از روی توری دید
[ترجمه ترگمان]ماهیخوار همین که از پنجره مشبک رد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Similarly, I remember peering through the expanded grille they drew across the cinema entrance when it was closed.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، به یاد می‌آورم که وقتی درب ورودی سینما بسته بود، نگاهی به جلوپنجره گشاد شده‌ای انداختم
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه، من به خاطر دارم که از درون پنجره مشبک که از جلوی ورودی سینما عبور کردند و وقتی بسته شد، سرک کشیده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The fine decorative grille in front of the doorway is by Jaroslav Horejc of 195
[ترجمه گوگل]توری تزئینی زیبای جلوی درب توسط یاروسلاو هورجک ۱۹۵ ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]پنجره مشبک ظریف جلوی در با Jaroslav Horejc از ۱۹۵ امتیاز قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. External changes are discreet but effective with chrome grille and deeper, wider air inlets.
[ترجمه گوگل]تغییرات خارجی محتاطانه هستند اما با جلوپنجره کرومی و ورودی‌های هوای عمیق‌تر و عریض‌تر مؤثر هستند
[ترجمه ترگمان]تغییرات بیرونی محتاطانه ولی موثر با پنجره های مشبک و ورودی های هوای گسترده تر و وسیع هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He had been unscrewing the grille, dropping the books into the duct behind, and replacing the grille.
[ترجمه گوگل]او داشت پیچ مشبک را باز می کرد، کتاب ها را در مجرای پشتش می انداخت و توری را عوض می کرد
[ترجمه ترگمان]سعی کرد پنجره را باز کند و کتاب ها را به داخل کانال بیندازد و کافه را باز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شبکه (اسم)
grating, net, grate, trellis, netting, mesh, network, lattice, plexus, grille, meshwork, rete, reticule, reticulum, treillage, trelliswork

پنجره مشبک (اسم)
grille

پنجره کوچک بلیط فروشها (اسم)
grille

تخصصی

[عمران و معماری] شبکه
[زمین شناسی] شبکه روزنه بند

انگلیسی به انگلیسی

• metal grating placed over an opening (i.e. window, ventilation area, etc.), grillwork
a grille is a framework of metal bars or wire that is placed in front of a window or a piece of machinery, for protection.

پیشنهاد کاربران

بپرس