صفت ( adjective )
• : تعریف: suffering from much grief; sorrowing.
• مشابه: broken-hearted
• مشابه: broken-hearted
- All members of the grief-stricken family were in attendance at the funeral.
[ترجمه فرشاد] همه اعضای خانواده مصیبت دیده در خاکسپاری حضور داشتند.|
[ترجمه گوگل] همه اعضای خانواده داغدار در مراسم تشییع جنازه حضور داشتند[ترجمه ترگمان] همه اعضای خانواده grief در مراسم تدفین حضور داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید