1. The streets are wedged solid with near-constant traffic gridlock.
[ترجمه گوگل]خیابانها کاملاً با انسداد ترافیک تقریباً ثابت به هم متصل شدهاند
[ترجمه ترگمان]خیابان ها محکم با ترافیک سنگین ترافیک پیوسته جا داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The battle over spending led to gridlock.
[ترجمه گوگل]نبرد بر سر هزینه ها به بن بست منجر شد
[ترجمه ترگمان]مبارزه بر سر خرج کردن منجر به بن بست سازی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He agreed that these policies will lead to gridlock in the future.
[ترجمه گوگل]او موافقت کرد که این سیاستها در آینده به بنبست منجر خواهد شد
[ترجمه ترگمان]او موافق بود که این سیاست ها در آینده به بن بست خواهند رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. But the cumulative effect is gridlock.
5. The gridlock that characterized the Lamm years was about to end.
[ترجمه گوگل]بن بست که مشخصه سال های لام بود در شرف پایان بود
[ترجمه ترگمان]این بن بست که مشخص کننده سال lamm بود، در شرف پایان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. If gridlock was a hallmark of the Legislature during this era, so was corruption.
[ترجمه گوگل]اگر در این دوران بی بندوباری مشخصه قوه مقننه بود، فساد نیز همینطور بود
[ترجمه ترگمان]اگر این ترافیک نشانه ای از قانون گذاری در دوران این دوران بود، فساد نیز به همین ترتیب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Congress is in gridlock.
8. Business, Investors Root for Split Decision, Gridlock.
[ترجمه گوگل]تجارت، ریشه سرمایه گذاران برای تصمیم گیری تقسیم، گریدلاک
[ترجمه ترگمان]کسب وکار، سرمایه گذاران ریشه ای برای اسپلیت کردن تصمیم گیری، Gridlock
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Many of the vehicles stuck in the gridlock are trucks carrying coal and fruit.
[ترجمه گوگل]بسیاری از وسایل نقلیه گیر کرده در قفل، کامیون های حامل زغال سنگ و میوه هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از وسایل نقلیه که در این بن بست گیر کرده اند کامیون حامل زغال سنگ و میوه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. And there is no reason to think that gridlock rules that out.
[ترجمه گوگل]و دلیلی وجود ندارد که فکر کنیم گره گشایی آن را منتفی می کند
[ترجمه ترگمان]و هیچ دلیلی وجود ندارد که فکر کنید این بن بست از این قوانین عبور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Locked into our automobiles, we prefer gridlock to giving way.
[ترجمه گوگل]ما که در خودروهای خود قفل شدهایم، گرید بودن را به تسلیم شدن ترجیح میدهیم
[ترجمه ترگمان]در اتومبیل ما حبس می شوند، ما برای دادن راه بن بست را ترجیح می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. With both sides seeking maximum advantage, gridlock is a distinct possibility.
[ترجمه گوگل]با توجه به اینکه هر دو طرف به دنبال حداکثر مزیت هستند، گرید یک امکان متمایز است
[ترجمه ترگمان]با هر دو طرف که به دنبال بیش ترین امتیاز هستند، این بن بست یک احتمال متمایز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The excessive number of cars caused gridlock in some cases.
[ترجمه گوگل]تعداد بیش از حد خودروها در برخی موارد باعث ایجاد مشکل شد
[ترجمه ترگمان]تعداد بیش از حد این اتومبیل ها در برخی موارد از ترافیک ناشی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A car breaking down at rush hour could cause gridlock across half the city.
[ترجمه گوگل]خرابی خودرو در ساعت شلوغی میتواند باعث مسدود شدن نیمی از شهر شود
[ترجمه ترگمان]ماشینی که در یک ساعت حرکت می کرد می توانست gridlock را در نیمی از شهر ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. What Brown inherited when he became speaker in December 1980 was an institution well down the road toward gridlock.
[ترجمه گوگل]چیزی که براون زمانی که در دسامبر 1980 سخنران شد، به ارث برد، مؤسسهای بود که در مسیر انسداد قرار داشت
[ترجمه ترگمان]آنچه که براون در هنگام سخنرانی در دسامبر ۱۹۸۰ به ارث برده بود، موسسه ای بود که به سرعت به سمت ترافیک می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید