greyhound

/ˈɡreɪˌhɑːwnd//ˈɡreɪhaʊnd/

معنی: تازی، تازی بویی، سگ بازی
معانی دیگر: (جانور شناسی) سگ تازی (که امروزه بیشتر برای مسابقات سگ دوانی پرورش داده می شود)، سگ تازی، تازی، سگ بازی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a member of a breed of dog that has a narrow body and head, long legs, and speed in running.

جمله های نمونه

1. a fallow greyhound
سگ تازی زردفام

2. Selective breeding may result in a greyhound running faster and seeing better than a wolf.
[ترجمه سهند سلطاندوست] سگ های تازی اگر به صورت گزینشی پرورش یابند، ممکن است از گرگ سریع تر و تیزبین تر شوند.
|
[ترجمه شان] نتیجه پرورش سگ های تازی به صورت گزینشی، این خواهد بود که از گرگ سریع تر بدوند و بهتر ببینند.
|
[ترجمه گوگل]پرورش انتخابی ممکن است باعث شود سگ تازی سریعتر بدود و بهتر از گرگ ببیند
[ترجمه ترگمان]رفتارهای انتخابی ممکن است منجر به دویدن سریع تر و بهتر شدن بیشتر از یک گرگ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In Norman England, the greyhound was a symbol of nobility.
[ترجمه گوگل]در انگلستان نورمن، تازی نماد نجابت بود
[ترجمه ترگمان]در نورمن انگلستان تازی مظهر نجابت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. With the help of the Greyhound Bank it acquired Dan Air assets but grew quickly as its order book grew.
[ترجمه گوگل]با کمک Greyhound Bank دارایی های Dan Air را به دست آورد اما با افزایش سفارشات آن به سرعت رشد کرد
[ترجمه ترگمان]این بانک با کمک بانک Greyhound دارایی های خود را به دست آورد، اما به سرعت کتاب سفارش خود را افزایش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He loses the Greyhound in a maze of overpasses and freeway exits.
[ترجمه گوگل]او تازی را در پیچ و خم روگذرها و خروجی های آزادراه گم می کند
[ترجمه ترگمان]او the را در هزارتوی overpasses و خروجی بزرگراه از دست می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A greyhound cocked his leg against the table and was promptly shooed away.
[ترجمه گوگل]یک سگ تازی پایش را به میز خم کرد و بلافاصله او را دور انداختند
[ترجمه ترگمان]سگ تازی پایش را روی میز گذاشت و فورا او را از اتاق بیرون راند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The race took place in the Greyhound Hotel and was organized by landlord Dave Mason.
[ترجمه گوگل]این مسابقه در هتل Greyhound برگزار شد و توسط صاحبخانه دیو میسون برگزار شد
[ترجمه ترگمان]مسابقه در هتل Greyhound برگزار شد و توسط صاحب مسافرخانه \"دیو میسون\" سازماندهی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Yesterday, it became apparent that those involved in greyhound racing feared that it would have a detrimental effect on their business.
[ترجمه گوگل]دیروز، مشخص شد که کسانی که در مسابقه سگ های تازی شرکت داشتند، می ترسیدند که این امر تأثیر مخربی بر تجارت آنها داشته باشد
[ترجمه ترگمان]دیروز مشخص شد که افراد درگیر در مسابقات greyhound می ترسیدند که تاثیر مضری بر کسب وکار آن ها داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The move would not interfere with greyhound racing and would leave the old Plough Lane football ground available for redevelopment.
[ترجمه گوگل]این حرکت در مسابقات تازی تداخلی ایجاد نمی کند و زمین فوتبال قدیمی پلو لین را برای توسعه مجدد در دسترس می گذارد
[ترجمه ترگمان]این حرکت با مسابقه greyhound تداخل پیدا نخواهد کرد و زمین فوتبال Plough لین را که برای توسعه مجدد در دسترس خواهد بود، ترک خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Enter Arizona Greyhound Rescue, a non-profit group dedicated to finding homes for the retired racers.
[ترجمه گوگل]وارد Arizona Greyhound Rescue شوید، یک گروه غیرانتفاعی که به یافتن خانه برای مسابقه‌کاران بازنشسته اختصاص دارد
[ترجمه ترگمان]گروه نجات Greyhound آریزونا را وارد کنید که یک گروه غیر انتفاعی است که به یافتن خانه ها برای مسابقه دهندگان بازنشسته اختصاص دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There's greyhound racing at Hove's celebrated stadium where a restaurant overlooking the track gives diners a ring-side view.
[ترجمه گوگل]مسابقه تازی در استادیوم مشهور هوو برگزار می‌شود، جایی که رستورانی مشرف به پیست، منظره‌ای از کنار رینگ را به مسافران می‌دهد
[ترجمه ترگمان]در استادیوم مشهور Hove، مسابقه ای هست که در آن رستورانی مشرف به ریل قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Greyhound racing claims the Chancellor earmarked the windfall for the tracks in his March Budget.
[ترجمه گوگل]مسابقه تازی ادعا می کند که صدراعظم در بودجه ماه مارس خود درآمدهای بادآورده را برای پیست ها در نظر گرفته است
[ترجمه ترگمان]Greyhound مدعی شد که صدر اعظم ثروت بادآورده را برای ریل ها در بودجه مارس خود تخصیص داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Horserace owner Wally Sturt is also one of greyhound racing's biggest fans.
[ترجمه گوگل]مالک Horserace، Wally Sturt نیز یکی از بزرگترین طرفداران مسابقه Greyhound است
[ترجمه ترگمان]\"والی\" والی \"والی\" نیز یکی از بزرگ ترین طرفداران این مسابقه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But the members of Greyhound Soul take it as a compliment, as it was meant to be taken.
[ترجمه گوگل]اما اعضای Greyhound Soul آن را به عنوان یک تعریف می‌دانند، همانطور که قرار بود گرفته شود
[ترجمه ترگمان]اما اعضای روح، آن را به عنوان یک تعریف تلقی می کنند، همان طور که قرار بود آن را بردارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. More than £1 billion is bet on greyhound racing each year in what is Britain's most popular spectator sport.
[ترجمه شان] هر ساله در مسابقات سگ های تازی، که متداول ترین ورزش بین تماشاگران بریتانیایی است، بیش از یک میلیارد پاوند شرط بندی می شود.
|
[ترجمه گوگل]سالانه بیش از 1 میلیارد پوند روی مسابقه تازی در محبوب‌ترین ورزش تماشاگران بریتانیا شرط‌بندی می‌شود
[ترجمه ترگمان]بیش از ۱ میلیارد پوند در هر سال در مسابقات greyhound که محبوب ترین تماشاچی بریتانیا است، شرط بندی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تازی (اسم)
greyhound

تازی بویی (اسم)
greyhound, saluki, sleuthhound

سگ بازی (اسم)
greyhound

انگلیسی به انگلیسی

• swift breed of dog with a tall slender body
a greyhound is a kind of dog that has a thin body and long thin legs and that can run very fast.

پیشنهاد کاربران

بپرس