grey

/ˈɡreɪ//ɡreɪ/

معنی: سفید مایل بخاکستری
معانی دیگر: املای انگلیسی واژه: gray، چارلز گرای (نخست وزیر انگلیس: 1764-1845)، لیدی جین گرای (که 9 روز ملکه ی انگلیس بود: 1537-54)، gray خاکستری

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: variant of gray.

جمله های نمونه

1. An evening red and a morning grey, is a sign of a fair day.
[ترجمه گوگل]قرمز عصر و خاکستری صبحگاهی، نشانه یک روز منصفانه است
[ترجمه ترگمان]یک شب قرمز و یک روز خاکستری، نشانه ای از یک روز آفتابی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. At night, all cats are grey.
[ترجمه گوگل]در شب، همه گربه ها خاکستری هستند
[ترجمه ترگمان]شب ها همه گربه ها خاکستری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A fox may grow grey, but never good.
[ترجمه گوگل]روباه ممکن است خاکستری شود، اما هرگز خوب نیست
[ترجمه ترگمان]شاید یک روباه خاکستری به نظر برسد، اما هیچ وقت خوب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The fox may grow grey, but never good.
[ترجمه گوگل]روباه ممکن است خاکستری شود، اما هرگز خوب نیست
[ترجمه ترگمان]روباه می تواند خاکستری شود، اما هیچ وقت خوب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Jean was mounted on a grey mare.
[ترجمه گوگل]ژان روی یک مادیان خاکستری سوار شده بود
[ترجمه ترگمان]ژان وال ژان بر مادیانی خاکستری سوار شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The sky looks very grey. I think it's going to rain.
[ترجمه گوگل]آسمان بسیار خاکستری به نظر می رسد فکر کنم قراره بارون بباره
[ترجمه ترگمان]آسمان خیلی خاکستری به نظر می رسد فکر کنم باران بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His grey jersey and trousers were sodden with the rain.
[ترجمه گوگل]پیراهن و شلوار خاکستری اش از باران خیس شده بود
[ترجمه ترگمان]پیراهن خاکستری و شلوارش خیس از باران بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The grey shape resolved into a group of walkers.
[ترجمه گوگل]شکل خاکستری به گروهی از واکرها تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]شبح خاکستری به گروهی از واکر اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. All I recollect is a grey sky.
[ترجمه گوگل]تنها چیزی که به یاد دارم یک آسمان خاکستری است
[ترجمه ترگمان]فقط به خاطر دارم که آسمان خاکستری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The fog rolled in, and a grey shroud covered the city.
[ترجمه گوگل]مه غلتید و کفن خاکستری شهر را پوشاند
[ترجمه ترگمان]مه داخل شد و یک کفن خاکستری روی شهر را پوشاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It was as if those grey eyes could see into the very depths of her soul .
[ترجمه گوگل]گویی آن چشمان خاکستری می توانستند تا اعماق روح او را ببینند
[ترجمه ترگمان]گویی آن چشمان خاکستری رنگ می توانست اعماق روحش را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She has turned quite grey recently.
[ترجمه گوگل]او اخیراً کاملاً خاکستری شده است
[ترجمه ترگمان]تازگی ها کاملا خاکستری شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sam's face was grey with fatigue.
[ترجمه گوگل]صورت سام از خستگی خاکستری بود
[ترجمه ترگمان]چهره سم از فرط خستگی خاکستری شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Her face was gaunt and grey.
[ترجمه گوگل]صورتش نحیف و خاکستری بود
[ترجمه ترگمان]صورتش لاغر و لاغر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It can be black, white or grey.
[ترجمه گوگل]می تواند سیاه، سفید یا خاکستری باشد
[ترجمه ترگمان] می تونه سیاه، سفید یا سفید باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سفید مایل به خاکستری (صفت)
gray, grey

تخصصی

[زمین شناسی] خاکسنری
[نساجی] خام - خاکستری - طوسی

انگلیسی به انگلیسی

• achromatic color between black and white (also gray)
make grey; turn grey (mainly referring to hair)
of the color grey; having grey hair; dark or gloomy; dull, uninteresting; indeterminate, unclear (also gray)
something that is grey is the colour of ashes or of clouds on a rainy day.
if someone is going grey, their hair is becoming grey.
if someone looks grey, they look pale and ill.
you can describe someone or something as grey if you consider that they are rather boring and unattractive, and very similar to other people or things.
if the weather is grey, the sky is very cloudy and the light is dull.
see also greying.

پیشنهاد کاربران

( چشم انداز ) خسته کننده یکنواخت غم انگیز
female first name
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : grey
✅️ اسم ( noun ) : grey / greyness
✅️ صفت ( adjective ) : grey / greyish
✅️ قید ( adverb ) : greyly
🌐 کلماتی کاربردی برای بیان هوای مرطوب و ابری:
✅️ bank – a large mass of cloud or fog
✅️ billow – a cloud that rises and moves in a large mass
✅️ blizzard – a snowstorm with very strong winds
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ cirrocumulus – small round clouds that form lines high in the sky
✅️ cirrostratus – a thin layer of cloud found very high in the sky
✅️ cirrus – a type of thin cloud found very high in the sky
✅️ cloudy – full of clouds
✅️ column – something that rises up into the air in a straight line
✅️ cumulonimbus – a mass of very tall thick cloud that usually brings rain and sometimes thunder
✅️ cumulus – a large low white cloud that is round at the top and flat at the bottom
✅️ dull – when there are a lot of clouds and it is rather dark
✅️ fog – a thick cloud that forms close to the ground or to water and is difficult to see through ( fog is thicker than mist )
✅️ fogbound – not able to operate normally because of thick fog
✅️ foggy – full of fog or covered with fog
✅️ gather – if clouds gather, they start to appear and cover part of the sky
✅️ grey – when it is not very bright, because there is a lot of cloud
✅️ hurricane – a violent storm with very strong winds
✅️ inclement – unpleasantly cold or wet
✅️ lower – if clouds lower, they are very dark, as if a storm is coming
✅️ mist – small drops of liquid in the air
✅️ misty – lots of mist in the air
✅️ nimbus – a dark grey rain cloud
✅️ overcast – a sky completely full of clouds
✅️ pall – cloud that covers an area and makes it darker
✅️ pea souper – thick low cloud that prevents you from seeing anything
✅️ scud – clouds moving quickly
✅️ sea mist – a thin low cloud that comes onto the land from the sea
✅️ steam _ the wet substance that forms on windows and mirrors when wet air suddenly becomes hot or cold
✅️ storm cloud – a very dark cloud
✅️ squall – a sudden violent gust of wind or localized storm, especially one bringing rain, snow, or sleet.
✅️ thundercloud – a storm cloud producing thunder
✅️ tsunami – an extremely large wave in the sea
✅️ typhoon – a violent tropical storm with very strong winds
✅️ vapour – very small drops of water or other liquids in the air that make the air feel wet
✅️ vog – smog that contains dust and gas from volcanoes
منبع: www. writerswrite. co. za

بی روح
آب و هوای به شدت ابری و نسبتا تاریک
used to describe the weather when there are a lot of clouds and little light:
For example:
Night turned into morning, grey and cold.
۲_خاکستری
گرگ ویزه . [ گ ُ زَ / زِ ] ( ص مرکب ) چیزی به رنگ گرگی و آن خاکستری است . ( آنندراج ) .
طوسی و سفید
طوسی، خاکستری
رنگ پریده
gray
خاکستری، طوسی🪨
لغت grey به معنی خاکستری با لغت ترکی قره به معنای سیاه همریشه است . این واژه با واژه ی color نیز همریشه می باشد زیرا این لغات از واژه ترکی kerra به معنی سیاه گرفته شده اند که به معنی چرک پوست، سیاه شدگی می باشند و در هند و اروپایی به شکل khers ثبت شده . قره یا کره با لغت روسی چرنی черный černyj همریشه هستند که در پارسی چرک خوانده میشود.
...
[مشاهده متن کامل]

این واژه در انگلیسی color ، پرتغالی در ریخت cor ، یونانی chroma ، لهستانی kolor ، زبان هندیकाली kaalee ، ترکی آذربایجانیQara ، کرواتCrno کاربرد یافته است .

Relating to old people : old
پیر،
مثل پیرها،
مثل آدم های پیر،
شبیه پیرمردها، پیرزن ها
Bones, I believe you are getting grey!
Star Trek TOS

کنایه از آفتابی
سنجاب، رنگ خاکستری
در مورد چگونگی آب و هوا میشود ابری هم کفت
Between black and white
بی احساس ـ رنگ و رو رفته
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس