grenadier

/ˌɡrenəˈdɪər//ˌɡrenəˈdɪə/

(در اصل) سرباز پیاده ی مامور حمل و پرتاب نارنجک، نارنجک انداز، (ارتش انگلیس) سرباز گارد گرنادیر (حراست کاخ های سلطنتی رابه عهده دارند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: formerly, an elite foot soldier or a soldier specializing in using grenades.

(2) تعریف: any of a variety of deep-sea fishes having an elongated tapering tail without a tail fin; rat-tail.

جمله های نمونه

1. He joined the second battalion of the Grenadier Guards.
[ترجمه گوگل]او به گردان دوم گارد گرنادیر پیوست
[ترجمه ترگمان]به گردان دوم گارد Grenadier ملحق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Riding in company with the Grenadiers and Chasseurs, he proceeded ahead of them as they neared Grenappe.
[ترجمه گوگل]سوار در همراهی با گرنادیرها و شکارچیان، در حالی که به گرناپ نزدیک می شدند، جلوتر از آنها پیش رفت
[ترجمه ترگمان]هنگ سوار، هنگ نارنجک انداز و سواره نظام، همچنان که به Grenappe نزدیک می شدند پیشاپیش آن ها پیش می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Items like wretch and grenadier are now variable.
[ترجمه گوگل]مواردی مانند wretch و grenadier اکنون متغیر هستند
[ترجمه ترگمان]مواردی مانند پست و نارنجک انداز اکنون متغیر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. An hour before then, a force of grenadiers will set out on foot from the village down the road.
[ترجمه گوگل]یک ساعت قبل از آن، یک نیروی نارنجک انداز با پای پیاده از روستا به سمت پایین جاده حرکت می کند
[ترجمه ترگمان]یک ساعت قبل از آن، یک نیروی grenadiers پیاده از دهکده به پایین جاده حرکت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A certain William Taylor, a grenadier, having heard a cry in the woods, went there and found another soldier about to ravish a girl.
[ترجمه گوگل]یکی از ویلیام تیلور، نارنجک‌زن، با شنیدن صدای فریاد در جنگل، به آنجا رفت و سرباز دیگری را دید که قصد داشت دختری را تسخیر کند
[ترجمه ترگمان]ویلیام تیلر، یک بمب انداز، که صدای فریادی در جنگل شنیده بود، به آنجا رفت و یک سرباز دیگر را در مورد تجاوز به یک دختر پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Members of the Grenadier Guards march through the gates of Buckingham Palace to be relieved by fresh sentries.
[ترجمه گوگل]اعضای گارد گرانادیر از دروازه‌های کاخ باکینگهام عبور می‌کنند تا با نگهبانان تازه نفس راحت شوند
[ترجمه ترگمان]اعضای گارد Grenadier از دروازه های کاخ باکینگهام به سوی نگهبان تازه نفس می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. "What a grenadier!" ejaculated Javert; "you've got a beard like a man, mother, but I have claws like a woman. "
[ترجمه گوگل]"چه نارنجک انداز!" ژاورت انزالی; "تو مثل یک مرد ریش داری، مادر، اما من مثل یک زن چنگال دارم "
[ترجمه ترگمان]چه نارنجک انداز! \" ژاور گفت: \" تو مثل یک مرد ریش داری، اما من مثل یک زن چنگال دارم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This gives great versatility to the grenadier unit in taking on numerous threats on the battlefield.
[ترجمه گوگل]این امر تطبیق پذیری زیادی به واحد نارنجک انداز در مقابله با تهدیدات متعدد در میدان نبرد می دهد
[ترجمه ترگمان]این امر، تنوع زیادی به واحد بمب انداز در مقابله با تهدیدهای متعدد در میدان نبرد می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Jamie Janes joined the Grenadier Guards shortly after his 16th birthday and was on his second tour of Afghanistan when he was killed by a Taliban bomb on October
[ترجمه گوگل]جیمی جینز اندکی پس از تولد 16 سالگی خود به گارد نارنجک ملحق شد و در دومین سفر خود به افغانستان بود که در ماه اکتبر توسط یک بمب طالبان کشته شد
[ترجمه ترگمان]جیمی janes اندکی پس از شانزدهمین سالگرد تولدش به گارد Grenadier پیوست و در دومین تور خود از افغانستان بود که در ماه اکتبر توسط یک بمب طالبان کشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Ben Kidney served in the Grenadier Guards.
[ترجمه گوگل]بن کیدنی در گارد گرانادیر خدمت می کرد
[ترجمه ترگمان]بن Kidney در گارد سلطنتی پر از گارد خدمت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Their other names include blue hake, blue grenadier, whiting ( incorrectly ) and whiptail.
[ترجمه گوگل]نام‌های دیگر آن‌ها شامل هیک آبی، نارنجک‌دار آبی، وایتینگ (به اشتباه) و دم شلاقی است
[ترجمه ترگمان]نام های دیگر آن ها شامل hake آبی، grenadier آبی، سفید کردن (نادرست)و whiptail است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Grenadier Squad - This will create an anti-structure grenade launcher on your MARV that has the ability to clear garrisons.
[ترجمه گوگل]Grenadier Squad - این یک نارنجک انداز ضد ساختار در MARV شما ایجاد می کند که توانایی پاکسازی پادگان ها را دارد
[ترجمه ترگمان]واحد خنثی سازی بمب: این اقدام یک نارنجک انداز با ساختار ضد ساختار بر روی marv ایجاد خواهد کرد که توانایی آن را دارد تا garrisons را پاک سازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Yes he did, Grenadier Guards, I think.
[ترجمه گوگل]بله، او این کار را کرد، من فکر می کنم نگهبانان گرانادیر
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم که همین کار را کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. No, he's a grenadier.
[ترجمه گوگل]نه، او یک نارنجک انداز است
[ترجمه ترگمان]نه، اون a
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Grenadier: Projectile move speed increased.
[ترجمه گوگل]نارنجک انداز: سرعت حرکت پرتابه افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]Grenadier: سرعت حرکت projectile افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• member of the first regiment of household infantry, member of the grenadier guards of the british army; soldier who throws grenades (obsolete); member of an elite unit of foot soldiers (obsolete)

پیشنهاد کاربران