grenade

/ɡrəˈneɪd//ɡrɪˈneɪd/

معنی: نارنجک
معانی دیگر: نارنجک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a small missile thrown or shot from a rifle-mounted launcher at a target after being primed to explode.

(2) تعریف: a glass projectile containing chemicals that are dispersed when it is smashed against a target.

جمله های نمونه

1. grenade launcher
(سلاح) نارنجک انداز

2. grenade thrower
سلاح نارنجک افکن

3. a grenade is dangerous to handle
دست ور کردن به نارنجک خطرناک است.

4. the grenade bounced twice and exploded
نارنجک دو بار جهش کرد و منفجر شد.

5. the grenade fragmented the statue into thousands of pieces
نارنجک مجسمه را به هزاران ذره خرد کرد.

6. a hand grenade was thrown but did not burst
نارنجک پرتاب شد ولی منفجر نشد.

7. an incendiary grenade
نارنجک آتش زا

8. A hand grenade exploded by accident and I got lost in the ensuing confusion.
[ترجمه گوگل]یک نارنجک دستی به طور تصادفی منفجر شد و من در سردرگمی متعاقب آن گم شدم
[ترجمه ترگمان]یک نارنجک دستی توسط تصادف منفجر شد و من در سردرگمی ناشی از آن گم شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The soldier looped a grenade into the enemy shelter trench.
[ترجمه گوگل]سرباز یک نارنجک را به داخل سنگر پناهگاه دشمن زد
[ترجمه ترگمان]سرباز نارنجک را به سنگر دشمن انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I tossed the grenade through the open door.
[ترجمه گوگل]نارنجک را از در باز پرت کردم
[ترجمه ترگمان]نارنجک را از در باز انداختم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She was holding the grenade above her head, ready to throw.
[ترجمه گوگل]نارنجک را بالای سرش گرفته بود و آماده پرتاب بود
[ترجمه ترگمان]نارنجک را بالای سرش نگه داشته بود و آماده بود که پرتاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Alcohol is more like a pharmacological hand grenade.
[ترجمه گوگل]الکل بیشتر شبیه یک نارنجک دستی دارویی است
[ترجمه ترگمان]الکل بیشتر شبیه به یک نارنجک دستی دارویی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I pulled the pin out of the grenade.
[ترجمه گوگل]سنجاق را از نارنجک بیرون آوردم
[ترجمه ترگمان]سنجاق را از نارنجک بیرون کشیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Janko Janjic, 4 detonated a hand grenade that killed him and injured the soldiers.
[ترجمه گوگل]یانکو یانجیک، 4 ساله، یک نارنجک دستی را منفجر کرد که او را کشت و سربازان را مجروح کرد
[ترجمه ترگمان]Janko Janjic ۴ ساله یک نارنجک دستی را منفجر کرد که او را کشت و سربازان را زخمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Selemenev is trained to handle a 60-pound automatic grenade launcher.
[ترجمه گوگل]سلمنف برای کنترل یک نارنجک انداز خودکار 60 پوندی آموزش دیده است
[ترجمه ترگمان]Selemenev برای کنترل یک نارنجک انداز ۶۰ پوندی آموزش دیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نارنجک (اسم)
bomb, grenade, canister, fireball

انگلیسی به انگلیسی

• small missile containing an explosive (thrown by hand or fired from a mounted launcher)
a grenade is a small bomb that can be thrown by hand.

پیشنهاد کاربران

a small bomb thrown by hand or shot from a gun
نارنجک یا "نارنجک جنگی" نوعی جنگ افزار است که توسط نفر قابل حمل بوده و علیه نفرات استفاده می شود.
a hand grenade
grenade
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/grenade?q=Grenade
Small bomb that can be thrown by hand
A grenade is an explosive weapon typically thrown by hand
Hand Grenade : نارنجک دستی
Rifle Grenade : نارنجک تفنگی ( مثل نارنجک آر پی جی )
Grenade Launcher : نارنجک انداز
...
[مشاهده متن کامل]

رایج ترین انواع نارنجک ها به ۴ گروه زیر تقسیم میشن :
🍇 Stun Grenade/Flashbang/Sound Grenade : نارنجک صوتی ( برای گیج کردن موقت دشمن بکار میره )
🍇 Smoke Grenade : نارنجک دودزا ( علامت دهی زمین به زمین یا زمین به هوا، یا وسیلهٔ نشانه گذاری هدف یا محل فرود برای نیروهای خودی، یا برای ایجاد پردهٔ دود به منظور اختفای محل حرکت )
🍇 Frag grenade/Fragmentation Grenade : نارنجک انفجاری ( نارنجکی با محفظه فلزی سنگین که با انفجار به قطعاتی تبدیل می شود که با سرعت زیاد و با نیروی زیاد حرکت می کنند و افرادی که در اطراف محل انفجار باشند را زخمی یا میکشد )
🍇 Tear Gas Grenade/Riot Grenade : نارنجک گاز اشک آور / نارنجک ضد شورش ( گاز اشک آور یا عامل اشک آور ترکیبی شیمیایی است که با تحریک اعصاب قرنیه در چشم ها باعث ریزش اشک، درد و حتی کوری موقت می شود. گاز اشک آور غشای مخاطی در چشم ها، بینی، دهان و ریه ها را تحریک می کند و باعث سرازیر شدن اَشک، عطسه، سرفه، دشواری در تنفس و… می شود. عامل های اشک آور عموماً به عنوان عامل ضدشورش و عامل شیمیایی جنگی به کار می روند. به عنوان مثال، استفاده از گاز اشک آور و افشانه فلفل برای کنترل شورش بسیار رایج است. )

اصطلاحات جنگی :
Grenade : نارنجک
Pistol : کُلت
Revolver : هفت تیر
Desert : دیزرت ( کُلت های فوق قوی )
Desseet : دِسِر
Rocket : راکت
Cannon : توپ
Missile : موشک
Bomb : بمب
...
[مشاهده متن کامل]

Atomic Bomb : بمب اتم
Knife : چاقو
Blade : تیغ
Sword : شمشیر
Rpg : آر پی جی ( rocket propelled Grenade )
Gun silencer : صدا خفه کن
Ammo : اسلحه
Gun : تفنگ
Cold weapon : سلاح سرد
Firearms : سلاح گرم
Uzi : تفنگ یوزی
Snipe : تفنگ اسنایپ ( میگفت قَنّاسِه )
Assault weapons : سلاح های رگباری مثل AK - 47
Minigun : مینی گان
Machine gun : مسلسل
Mine : مین
Quiver : ترکش
Mortar : خمپاره
Catapult : منجنیق
Barbed wire : سیم خاردار
Minefield : میدان مین
Terror : ترور کردن
Kill : کشتن
Suicide : خودکشی
Slaughter : سلاخی کردن
Bleed : خونریزی کردن
Respirator : ماسک های ضد گازهای سمی که sos استفاده میکنن
Ventilator : دستگاه اکسیژن توی بیمارستان
First aid kit : جعبه کمک های اولیه
Prop gun : تفنگ قلابی ( تفنگ صحنه )
Trigger : ماشه
Magazine : خشاب تفنگ/مجله

نارنجک
An explosive weapon ( small bomb ) thrown by hand
The man has some of characteristics of an unexploded grenade

بپرس